رحمان قهرمانپور *: پس از تشدید تنش های چند سال اخیر در روابط ریاض – تهران، سه اتفاق در چند ماه گذشته باعث شده که عربستان سعودی در رویکرد خصمانه خود نسبت به ایران دچار تردید شود؛ البته با این وجود هنوز زود است که بگوییم عربستان مواضعش را به صورت اساسی تغییر داده است، اما میتوان گفت که ریاض به صورت اساسی دچار تردید شده است. این سه تحول عبارتند از1- عدم همراهی دولت دونالد ترامپ با سیاستهای منطقهای عربستان آنگونه که ریاض انتظار داشت. 2- ناکارآمدی ریاض در مواجهه با بحران قطر و شکست عربستان در اعمال فشار به دوحه برای پذیرش شرایط این کشور. 3- حرکت عربستان سعودی به سمت نوعی شکست نظامی در یمن و یا آشکار شدن علائم ناکارآمدی رویکرد نظامی عربستان در یمن. به نظر میرسد این سه تحول باعث شده که عربستان برای ادامه استراتژی کلان خود، یعنی استراتژی مهار ایران از طریق گسترش ایران هراسی در منطقه به طور جدی دچار تردید شود.
واشنگتن نیز با وجود معاملات بسیار عظیمی که با عربستان انجام داد، اما انتظارات این کشور را برآورده نکرد. انتظار مقامات عربستان این بود که واشنگتن به طور جدی از آنها به ویژه در موضوع ایران هراسی حمایت کند. این در حالی است که مشکلات داخلی دولت واشنگتن به علاوه تاجرمسلکی ترامپ مانع از آن شد که این خواسته ریاض محقق شود. تقریبا میتوان گفت که اکنون دیگر عربستان امید چندانی به همراهی کامل واشنگتن در موضوع خاورمیانه با ریاض ندارد. این مسئله برای ریاض خیلی اهمیت دارد زیرا اگر قرار باشد که ایران را به صورت جدی تحت فشار قرار دهد، قاعدتا باید این کار با کمک و همراهی واشنگتن باشد و عربستان به تنهایی از عهده چنین امری برنمیآید.
در بحران قطر نیز به رغم آنکه ریاض انتظار داشت که آمریکا با عربستان، مصر، بحرین و امارات همراهی کند و به قطر فشار وارد آورد تا این کشور سیاستهایش را تغییر دهد و شروط 13 گانه را بپذیرد، اما در کمال تعجب مشاهده کرد که نه تنها قطر این شرایط را نپذیرفت بلکه آمریکا و اتحادیه اروپا نیز با این سیاست تند ریاض همراهی نکردند. حتی دولت ترکیه که عربستان نیم نگاهی به همراهی او در مواجهه با ایران داشت نیز در کنار ریاض قرار نگرفت. عدم همراهی آمریکا و برخی از کشورهای منطقه با سیاست های ریاض در حالی است که اخیرا قطر سفیرش را به ایران بازگردانده است.
این علائم، علائم بسیار روشن و شفافی برای عربستان بودند که نشان میداد انتظاراتی که این کشور از آمریکا و دیگر کشورهای منطقه داشت تا حد زیادی غیرواقعبینانه بوده اند.
تحول سوم نیز ناکارآمدی سیاستهای ریاض در یمن است. درواقع عربستان نه تنها در پیشبرد اهداف نظامی خود در یمن موفق نشده بلکه گزارشهای اخیری که سازمان ملل منتشر کرده حکایت از آن دارد که عربستان به گروههای نظامی تندرو در یمن کمک میکند و عامل بسیاری از مشکلات موجود در یمن از جمله بیماریهای واگیر و کشنده است.
مجموعه این تحولات، سیاست خارجی ریاض را در قبال ایران به صورت جدی تحت تاثیر قرار داده و باعث شده است که مقامات عربستان در خصوص کارآمدی سیاستهای خود در مورد ایران دچار تردیدهای جدی شود. همین تردیدها زمینهساز بازنگری در سیاستهای ریاض شده است و از این رو طی چند هفته اخیر پالسها و نشانههایی را از سوی ریاض مشاهده میشود که نشان میدهد این کشور ممکن است سیاستهایش را در قبال ایران تغییر داده یا تعدیل کند. البته قاعدتا این تغییر نمیتواند در کوتاه مدت اتفاق بیفتد، زیرا عربستان زمانی که سیاستهای ضد ایرانی اش را اعلام کرد، انتظاراتی در منطقه ایجاد شد که در راستای آن، اگر به یک باره عقب نشینی کند تصویر بدی از خود ارائه خواهد داد. علاوه براین، ریاض برای احیای روابط خود با تهران باید یک سری از متغیرهای اثرگذار از جمله رویکرد واشنگتن به تغییر روابط ریاض – تهران را نیز مدنظر قرار دهد. اما با همه این احوال، عربستان آماده بازنگری در سیاست گذشته خود نسبت به ایران است اما باید منتظر ماند که این بازنگری چقدر زمان میبرد.
بدون شک در کوتاه مدت نمیتوان انتظار داشت که روابط دو طرف عادی شود اما انتظار میرود که از سطح تنشها کاسته شود. زیرا هم ایران و هم عربستان به دلایلی مایل به کاهش سطح تنشها هستند. ایران به دلیل شرایطی که ترامپ در منطقه بوجود آورده از جمله در خصوص برجام نیازمند آن است که به کشورهای منطقه نزدیک شود. از طرف دیگر عربستان نیز به دلیل مسائلی که اشاره شد باید سیاست واقع بینانهای را در پیش بگیرد. در چنین شرایطی این مساله دارای اهمیت است که تردید در ریاض باعث بازنگری اساسی در روابطش با تهران خواهد شد که بعید به نظر میرسد یا فقط سطح تنش در روابط دو کشور کمتر خواهد شد. با توجه به شرایط کنونی، فعلا گزینه دوم محتملتر است، چرا که در حال حاضر عربستان به دنبال تغییر بنیادین سیاست خارجی خود در قبال ایران نیست؛ بلکه در پی آن است که سطح تنشها را با ایران کاهش دهد و منتظر بماند که تحولات داخل آمریکا به چه سمتی خواهد رفت، بحران قطر و یمن چه سرانجامی خواهد داشت و مسائل عراق به کجا ختم خواهد شد. در این صورت میتوان منتظر بود که عربستان راهبرد خود را به صورت اساسی و جدی مورد بازنگری قرار دهد، اگرچه تحقق چنین چشم اندازی با توجه به شرایط موجود و موانع پیش روی آن، بسیار بعید می نماید.
پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه*
منبع: شورای راهبردی روابط خارجی
یک شنبه 5 شهریور 1396 - 12:24:31