در گمانه زنیها بسیار بر تغییر سیاستهایی از سوی حماس مانند پذیرش صلح بلندمدت، پذیرش طرح دو دولت، جدا شدن رسمی از تشکیلات اخوان المسلمین، اعلام غیر اسلامی بودن و … تأکید میشد
اما متن منتشرشده به خوبی نشان میدهد که راهبرد حماس همچنان بر پایه مقاومت و آزادی قدس است. برخی از مفاد اصلی سند سیاسی ۴۲ بندی منتشرشده عبارتاند از:
تحلیل و ارزیابی
۱-حماس، همچنان جنبشی اسلامی
برخلاف برخی گمانه زنیها در اولین بند تأکید شده است:« جنبش مقاومت اسلامی حماس، جنبش آزادی بخش، مقاومتی، ملی فلسطینی و اسلامی است که هدف آن آزادسازی فلسطین و مبارزه با پروژه صهیونیزم است و مرجعیت آن در خاستگاه ها، اهداف، ابزارها و فعالیت هایش اسلام است..»
۲- فلسطین از نهر تا بحر
یکی از اصلیترین و مهمترین کلیدواژه در شناخت جهتگیری و سیاست جریانهای فلسطینی استفاده از «نهر تا بحر» یا رود اردن تا دریای مدیترانه است. حماس در دومین بند با صراحت تأکید نموده است: «فلسطین با مرزهای تاریخی و شناخته شده اش از رود اردن در شرق تا دریای مدیترانه در غرب و منطقه راس الناقوره در شمال تا ام رشراش در جنوب، جغرافیایی واحد و یکپارچه، غیر قابل تجزیه و سرزمین و وطن ملت فلسطین است.»
۳- تشکیل دولت وحدت فلسطینی در ۱۹۶۷، اما بدون رسمیت طرح دو دولت
یکی از بندهای چالشی و بحث برانگیز سند منتشر شده، مربوط به مرزهای ۱۹۶۷ است. در بند ۲۰ آمده است: «هرگز از ذره ای از خاک فلسطین تحت هیچ شرایط و فشاری و حتی در صورت تداوم اشغالگری رژیم صهیونیستی چشم پوشی نخواهیم کرد و حماس مخالف هرگونه طرح جایگزین به جای آزاد سازی کامل سرزمین فلسطین از رود اردن تا دریای مدیترانه است و حماس بدون به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و بدون چشم پوشی از هیچکدام از حقوق فلسطینیان، تشکیل کشور مستقل فلسطینی با حاکمیت کامل به پایتختی قدس در مرزهای چهارم ژوئن ۱۹۶۷ همراه با بازگشت آوارگان و پناهندگان به منازل خود را یک چهارچوب توافقی ملی مشترک می داند.»
با آنکه بهصراحت از عدم رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی سخن به میان آمده است اما برخی تحلیل گران ذکر تشکیل دولت در مرزهای ۱۹۶۷ را یک عقبنشینی حماس از مقاومت و پذیرش تلویحی طرح دو دولت، اسلو و رژیم صهیونیستی دانستند. اما باید دقت داشت این راهبرد یعنی تشکیل دولت وحدت ملی در کرانه باختری و نوار غزه سیاست همیشگی حماس بوده است. ضمن آنکه این سیاست تنها یک تاکتیک برای تداوم مقاومت و آزادی کل فلسطین است
البته باید این تذکر را هم داد که صراحت بیان پذیرش تشکیل دولت در مرزهای ۱۹۶۷، در کنار دیگر تحولات پرونده فلسطین مانند اقدام روسیه در شناسایی قدس غربی به پایتختی رژیم منوط به تشکیل دولت فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ و همچنین عادی سازی روابط میان اعراب و رژیم، دوستداران مقاومت و حماس را نگران می سازد و این نگرانی هم قابل تامل است
۴- دموکراسی، اعتدال و عدم دخالت در منطقه از دیگر بندهای سند
در بندهای ۴۲ گانه به موارد گوناگونی پرداخته شده است که برخی از آنان عبارتاند از: کثرتگرایی، دموکراسی و مشارکت ملی، انتخابات آزاد و شفاف، مخالفت صد در صدی خود با توافق اسلو، همکاری با تمامی کشورهای حامی ملت فسلطین و رد مداخله در امور داخلی کشورها و نیز نزاعها و درگیریها، رد پیمان بالفور و ….
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین
سه شنبه 12 اردیبهشت 1396 - 13:34:12