ميلاد امام صادق(ع) ميلاد دوباره‌ی پيامبر اكرم(ص)

پنج شنبه 29 شهریور 1403 - 18:0:0
ميلاد امام صادق(ع) ميلاد دوباره‌ی پيامبر اكرم(ص)

امام صادق (ع) روز هفدهم ماه ربیع الأول سال هشتاد و سه هجری در مدینه متولد شد و در نیمه ماه رجب و یا شوال سال یک صد و چهل و هشت در سن شصت و شش سالگی از دنیا رحلت فرمودند.

به گزارش پایگاه شبکه الکوثر، امام صادق (ع) روز هفدهم ماه ربیع الأول سال هشتاد و سه هجری در مدینه متولد شد و در نیمه ماه رجب و یا شوال سال یک صد و چهل و هشت در سن شصت و شش سالگی از دنیا رحلت فرمودند. حضرت صادق (ع) مدت دوازده سال در زمان حیات جدش زندگی کرد و نوزده سال هم با پدرش بود و مدت سی و چهار سال هم بعد از رحلت پدر بزرگوارش امامت کردند. امامت ایشان مصادف با أیام خلافت هشام بن عبد الملک و ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید بن عبد الملک معروف به ناقص و ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد حمار بود.

پس از این پیراهن سیاهان با پرچم سیاه از خراسان قیام کردند و خلافت از بنی امیه گرفته شد و به دست عباسیان افتاد، حضرت صادق (ع) زمان این گروه را هم درک کرد و در دوران خلافت أبو جعفر منصور در مدینه وفات کرد و در کنار قبر پدر و عمویش حضرت امام حسن (ع) به خاک سپرده شد. إبن بابویه و قطب راوندی روایت کرده اند که از امام زین العابدین (ع) پرسیدند امام بعد از تو کیست؟

فرمودند «محمد باقر (ع) که علم را می‌شکافد». پرسیدند بعد از او امام که خواهد بود؟ فرمودند «جعفر (ع) که نام او نزد اهل آسمان‌ها صادق است». گفتند چرا او را صادق می‌نامند و حال آن که همهٌ شما صادق و راستگویید؟ فرمودند «خبر داد مرا پدرم از پدرش رسول خدا (ص) که آن حضرت فرمود «چون فرزند من جعفربن محمد بن علی بن الحسین (ع) متولد شود او را صادق نامید؛ زیرا که پنجمین فرزند او جعفر نام خواهد داشت و به دروغ و از روی افترا، دعوی امامت خواهد کرد و او نزد خدا، جعفرکذّاب؛ یعنی افترا کننده بر خداست». 

 

ابعاد شخصیتی امام جعفر صادق (ع)

فضایل و مناقب امام صادق (ع) بر کسی پوشیده نیست. ایشان در تمامی عصر‌ها همواره نه تنها معلم شیعیان بلکه تمامی افراد بوده اند. شخصیت ایشان به گونه‌ای بود که افراد می‌توانستند در زمینه‌های مختلف از آن بهره ببرند. در واقع شخصیت حضرت در ابعاد و زوایای متعددی قابل طرح می‌باشد که برای نمونه به برخی از ابعاد شخصیتی ایشان اشاره می‌کنیم.

الف: بعد اخلاقی: مکارم اخلاقی، سجایای عالی اخلاقی هستند که صفت انسان می‌شوند و این مکارم جزء لایتجزای زندگی او می‌شوند و همیشه و در هر عملی بروز و ظهور دارند. او با آن مکارم زندگی می‌کند و با آن‌ها نیز می‌میرد. عالی‌ترین مکارم اخلاقی را پیامبر اکرم (ص) ابلاغ فرموده و ایشان با بعثت خود تمام کنندهٌ انواع مکارم بوده اند. از آنجا که دین و اخلاق دو حقیقتی هستند که در دیانت اسلام و سایر ادیان از هم جدایی ندارند، اسلام منطق خود را در مسائل اخلاقی گسترش داده است.

خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند «وَإِنک لَعلی خُلُق عَظِیمٍ» (القلم، ۶۸/ ۴)؛ «و تو راست خلقی عظیم». پیامبر اکرم (ص) در این زمینه می‌فرمایند «علیکم بمکارم الاخلاق فإنّ الله عزّوجلّ بعثنی بها؛ بر شماست مکارم اخلاق، به راستی که خداوند عزّوجلّ مرا با آن‌ها مبعوث کرده». بعد از رحلت رسول اکرم (ص) أئمهٌ معصومین (ع) عهده دار این مسئولیت خطیر شدند.

سخنان و توصیه‌های اخلاقی و تربیتی امام صادق (ع) موجب سازندگی فرهنگ عمومی اجتماع بود. در توصیف شیعه و لزوم برخورداری آنان از فضایل و مکارم اخلاقی شیعه روایات متعددی ازامام صادق (ع) به ما رسیده است که توصیه ایشان به عبدالله بن جندب در این شمار است. اینک به برخی ابعاد مهم اخلاقی این امام بزرگوار می‌پردازیم.

۱- عفو و گذشت: یکی از بزرگترین فضایل اخلاقی که رسیدن به آن کار آسانی نیست، روح گذشت از دیگران و نادیده گرفتن خطا‌های آنان است. ادامه حیات اجتماعی مبتنی بر عفو و گذشت است. اگر همهٌ مردم بخواهند در استیفای حقوق خویش سختگیر باشند و از کوچکترین لغزشی چشم پوشی نکنند زندگی بسیار تلخ خواهد شد و روح صفا و صمیمیت به کلی از جامعه رخت بر خواهد بست. خداوند در قرآن می‌فرمایند «خُذ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ» (الأعراف، ۷/۱۹۹)؛ «عفو و گذشت را شیوهٌ خود قرارده و به نیکی‌ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان».

امام صادق (ع) نیز مانند اجدادشان اسوهٌ تقوا و اخلاق و از خاندانی است که شیوه و روش آنان عفو و گذشت می‌باشد. اگر از کسی خطایی سر می‌زد یا به ایشان بدی می‌کرد با کمال رأفت و مهربانی از خطای او می‌گذشت و اشتباه او را نادیده می‌گرفت. 

مردی خدمت امام صادق (ع) رسید و عرض کرد فلان پسرعمویت اسم تورا برد و تا آنجایی که توانست بد گویی کرد و به شما ناسزا گفت. حضرت به کنیز خود فرمود که آب وضو برایش حاضر کند. پس وضو گرفت و داخل نماز شد. راوی گفت من با خودم گفتم که حضرت می‌خواهد او را نفرین کند. حضرت دو رکعت نماز خواندند و فرمودند «ای پروردگار من، این حق من بود، من او را بخشیدم و جود و کرم تو از من بیشتر است پس او را ببخش». 

۲- کار و تلاش: دین مقدس اسلام به کسب و کار ارج می‌نهد و پیروان خود را به کار و فعالیت امر می‌کند. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید «فَإِذَا قُضِیتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِی الأرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّه» (الجمعة، ۶۲/۱۰)؛ «و، چون نماز پایان یافت، در زمین پراکنده شوید و رزق خدا را طلب کنید».

امام صادق (ع) نیز نه تنها دیگران را به کار و تلاش دعوت می‌کردند بلکه خود نیز در روز‌های گرم تابستان در مزرعه مشغول به کار بودند.

از أبی عمرو شیبانی روایت است که می‌گوید امام صادق (ع) را دیدم که در مزرعه خویش مشغول بیل زدن است و عرق زیادی کرده است آن چنان که پیراهن آن حضرت خیس شده با دیدن این منظره به ایشان گفتم اگر اجازه بدهید من این کار را انجام می‌دهم تا شما استراحت کنید. امام فرمود «دوست دارم که مرد در طلب روزی خویش در برابر آفتاب اذیت شود». 

۳- صبر و شکیبایی: یکی از موضوعاتی که در دین اسلام همواره دارای اهمیت فراوانی بوده، صبر و شکیبایی می‌باشد. حقیقت صبر همان استقامت و تحمل رنج برای دست یافتن به هدف است. واژه صبر و مشتقات آن در قرآن حدودا ۱۰۳ بار در ۴۵ سوره و ۹۳ آیه آمده است و روایات بسیاری هم دربارهٌ آن وارد شده است.

صبر و شکیبایی معنای گسترده‌ای دارد که تحمل در برابر رنج و مشقت و اطاعت پروردگار و مبارزه با هوس‌های سرکش و ایستادگی در مقابل عوامل گناهان را دربر می‌گیرد. راغب در معنای صبر چنین گفته است صبر یعنی شکیبائی و خودداری نفس بر آنچه را که عقل و شرع حکم می‌کند و آن را می‌طلبد یا آنچه را که عقل و شرع، خودداری نفس از آن را اقتضاء می‌کند. 

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (البقرة، ۲/۱۵۳)؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید، از شکیبایی و نماز مدد جویید که خدا با شکیبایان است».

پیشوایان ما نیز اسوه صبر و استقامت بودند و در تمام مصائب و حوادث تلخ زندگی همچون کوه استوار ایستاده و حتی یک بار از خود بی صبری و آثار شکست نشان ندادند.

کلینی از قتیبة أعشی نقل کرده که خدمت امام صادق (ع) رسیدم تا از فرزند او عیادت کنم. دیدم امام بر در ایستاده و غمین و اندوهناک است. عرض کردم فدایت شوم حال کودک چطور است؟ فرمود «می بینی که سخت بیمار است». پس ساعتی درنگ کرد سپس به سوی ما بیرون آمد در حالی که چهره اش شاد بود و آثار غم و اندوه از آن رفته بود. گمان کردم که حال کودک بهبود یافته است گفتم فدایت شوم حال کودک چطور است؟ فرمود «او به راه خدا رفت». گفتم فدایت شوم هنگامی که کودک زنده بود شما ناراحت و اندوهگین بودید، اما اکنون که بمرد حالت شما دگرگون شد، چرا؟! فرمود «ما اهل بیت (ع) پیش از رسیدن مصیبت غمین و اندوهناکیم، اما هنگامی که مصیبت واقع می‌شود به قضای الهی خشنود می‌گردیم و تسلیم امر خدا می‌شویم». 

ب: بعد علمی: در باب عظمت علمی امام صادق (ع) شواهد فراوانی وجود دارد و این معنا مورد قبول دانشمندان شیعه و اهل سنت می‌باشد. امام (ع) درطول ۳۴ سال امامت طولانی خود ابواب علم را برروی شاگردان و دانشمندان اسلامی گشود و مرجع دینی و علمی شیعیان گردید. امام صادق (ع) با توجه به فرصت مناسب سیاسی که به وجود آمده بود و با ملاحظه نیاز شدید جامعه و آمادگی زمینه اجتماعی، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش امام محمد باقر (ع) را گرفت و حوزهٌ وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته‌های مختلف علوم عقلی و نقلی آن روز، شاگردان بزرگ و برجسته‌ای همچون هشام بن حکم، محمدبن مسلم، أبان بن تغلب، هشام بن سالم، مفضل بن عمر، جابربن حیان و... تربیت کرد که تعداد آن‌ها را بالغ بر چهار هزار نفر نوشته اند.

وی باقدرت هرچه تمام‌تر نهضت بزرگ علمی برپاکرد و میراث عظیم و سترگی را برای جهان اسلام و تشیع باقی نهاد. امام صادق (ع) درعصر خویش، نام آورترین فرد در مسائل علمی بود و آواز ایشان در سرتاسر ممالک اسلامی شنیده می‌شد؛ بدین سبب هیچ یک از امامان دیگر ما به تعداد شاگردان آن حضرت شاگرد نداشتند و به تعداد روایات ایشان روایت ندارند. چنان که فق‌ها و دانشمندان بزرگ در برابر عظمت علمی امام صادق (ع) سر تعظیم فرود می‌آوردند و برتری علمی او را می‌ستودند. برای نمونه أبوحنیفه پیشوای مشهور فرقه حنفی، می‌گفت من دانشمندتر از جعفربن محمّد ندیده ام. 

شیخ مفید می‌نویسد به قدری علوم از آن حضرت نقل شده که زبانزد مردم گشته و آوازه آن همه جا پخش شده است و از هیچ یک از افراد خاندان اوبه اندازه او علم و دانش نقل نشده است. طبرسی می‌گوید امام صادق (ع) در زمان خود اعلم فرزندان حضرت رسول (ص) بود، و در نزد خاصه و عامه مقام ارجمندی داشت. إبن شهر آشوب در "مناقب" گوید دانش‌هایی که از صادق (ع) نقل شده از کسی دیگر نقل نشده است، و حدیث شناسان، محدّثان توثیق شده‌ای از مذاهب مختلف که از وی حدیث نقل کرده اند و گردآوری کرده که تعدادشان را چهار هزار تن دانسته اند. 

1- علم به قرآن: قرآن کتاب آسمانی و وحی الهی است که بر قلب مبارک رسول خدا (ص) نازل شده و تمام معانیش در ظرف وجودی پیامبر (ص) جای گرفته است. این کتاب آسمانی ظاهر و باطنی دارد و باطنش نیز دارای باطن‌های متعدد دیگری است که هیچ کس بر تمامی آن‌ها آگاهی کامل ندارد، جز "راسخین در علم" که أئمّه أطهار (ع) بعد از رسول خدا (ص) می‌باشند. در این میان امام صادق (ع) نیز معدن علم به قرآن و مفسر قرآن می‌باشند. به گونه‌ای که با مراجعه به کتب تفسیری روایی، اکثریت قریب به اتفاق احادیث آن کتب متعلق به ایشان می‌باشند. برای نمونه

امام صادق (ع) در تفسیر آیه ۷ سوره آل عمران و در تفسیر راسخون در علم می‌فرمایند «الراسخون فی العلم أمیر المؤمنین و الأئمّة من بعده علیهم السلام؛ راسخون در علم، حضرت علی (ع) و أئمّه (ع) بعد از او می‌باشند». 

ایشان هم چنین در تفسیر «وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالأسْحَار» (آل عمران، ۳/۱۷)، می‌فرمایند «من قال فی وتره إذا أوتر"استغفر الله و أتوب الیه"سبعین مرة و هو قائم فواظب علی ذلک حتی تمضی له سنة کتبه الله من المستغفرین بالأسحار و وجبت له المغفرة من الله تعالی؛ هر کس در نماز وتر"استغفرالله و اتوب الیه" را هفتاد مرتبه بگوید در حالی که ایستاده است و تا یک سال این کار را ادامه دهد خداوند او را از مستغفرین بالاسحار قرار می‌دهد و مغفرة الهی براو واجب می‌شود».

امام صادق می‌فرمایند «همانا نام و معنای ایمان سزاوار کسی است که واجبات بزرگ را انجام دهد آن هم به طور پیوسته و گناهان کبیره را انجام ندهد و از آن‌ها دوری کند. اگر کسی طاعت‌های کوچک را ترک کند و مرتکب گناه صغیره گردد از گستره ایمان خارج نمی‌شود، زیرا خداوند در قرآن کریم می‌فرماید "إِنْ تَجْتَنِبُوا کبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکفِّرْ عَنْکمْ سیئَاتِکمْ وَندْخِلْکمْ مدْخَلا کرِیمًا" (النساء، ۴/ ۳۱)؛ «اگر از گناهان بزرگی که شما را از آن نهی کرده اند اجتناب کنید، از دیگر گناهانتان در می‌گذریم و شما را به مکانی نیکو درمی آوریم». یعنی آمرزش شامل گناهان کبیره نمی‌شود و اگر کسی مرتکب گناهان کبیره شد برای همهٌ آن‌ها کیفر می‌بیند. این است حقیقت و صفت ایمان و صفت مؤمنی که سزاوار ثواب و پاداش است.

امام صادق (ع) در تفسیر محکم و متشابه در آیه ۷ سورۀآل عمران می‌فرمایند «إن القرآن محکم و متشابه، فأما المحکم فنؤمن به و نعمل به، و أما المتشابه فنؤمن به و لانعمل به؛ قرآن دارای محکم و متشابه است ما به محکم ایمان می‌آوریم و به آن عمل می‌کنیم، ولی به متشابه ایمان می‌آوریم، اما به آن عمل نمی‌کنیم».

۲- علم به احکام فقهی: طبق عقیدهٌ إمامیة، امام باید تمام احکام و قوانین دین را که برای سعادت دنیوی و اخروی مردم ضرورت دارد بداند؛ عقیدهٌ صحیح و باطل را بشناسد و به طور کلی به آنچه که برای ارشاد و هدایت انسان‌ها و ادارهٌ امور جامعه مورد نیاز است، اطلاع کامل داشته باشد. دلیل بر این مطلب بسیار واضح است، چون امام و پیشوای دینی نمونهٌ بارز انسان کامل است. لازمهٌ این مطلب آن است که به تمام حقائق آشکار و پنهان آگاهی داشته باشد. ممکن نیست مردم در یکی از امور مربوط به دیات و قصاص و معاملات و ... محتاج شوند، ولی امام از حلّ آن عاجز باشد و به کلید آن دسترسی نداشته باشد.

ایشان از آگاه‌ترین افراد نسبت به این احکام بوده و فقه آل محمد (ص) را تدوین نموده و بسیاری از ابواب فقه و احکام فقهی شیعه را بنیان نهاده است. از همین روی، فقه شیعه امامی را فقه جعفری گویند.

 


 

بیشترین أحادیث نقل شده از آن حضرت درموضوع فقه است، به گونه‌ای که فقیهان هسته اصلی اصحاب خاص امام صادق (ع) را تشکیل می‌دهند. ایشان می‌فرمایند «خدا دو علم دارد؛ علمی که به ملائکه و رسل تعلیم کرده، و علمی که جز او کسی نمی‌داند، آنچه را ملائکه و رسل بدانند ما نیز می‌دانیم و از علمی که مخصوص خدا است اگر چیزی خارج شود پیش ما خواهد آمد». بنابراین ایشان نسبت به احکام و قوانین الهی دارای علم و تسلط بسیاری بودند. متون فقهی گزارش شده از امام صادق (ع) بسیارفراوان است که برای نمونه به بیان چند حدیث اکتفا می‌کنیم:

اوّل وجوب فسخ به خیار رؤیت: جمیل بن درّاج گوید از امام صادق (ع) پرسیدم شخصی زمین کشتزاری را خریده است و خود بر سر آن زمین رفته و آن را دیده و بازگشته است، ولی هنگامی که بهای آن را پرداخته و به سراغ زمین رفته و آن را بررسی کرده است نپسندیده و تقاضای فسخ از فروشنده کرده است در حالی که فروشنده حاضر نیست بیع را فسخ کند امام (ع) فرمود: «اگر همه آن زمین را زیر و رو کرده و نود و نه درصد آن را دیده و یک درصد باقیمانده که ندیده است خیار رؤیت دارد».  یعنی می‌تواند آن را باز پس دهد.

دوم: آن که شهادتش ردّ و آن که شهادتش پذیرفته شود: عبید اللّه حلبی گوید از امام صادق (ع) سؤال کردم چه کسانی شهادتشان پذیرفته نیست؟ فرمود: «آن که گمان بد در باره او برده شود، و آن که در دینش متّهم باشد، دیگر آن که در قبول شهادتش نفعی عائدش بشود، و شهادت آن که میان او و مدّعی علیه؛ یعنی متّهم، دشمنی باشد». راوی گوید سؤال کردم پس فاسق و خائن چه؟ حضرت فرمود «این دو همان کسانی هستند که گمان بد در باره شان برده می‌شود، و در دینشان متّهمند». 

سوم: خمس به شش قسمت تقسیم می‌شود: زکریا بن مالک جعفی از امام صادق (ع) نقل می‌کند که از آن حضرت راجع به این سخن خداوند پرسیدم که می‌فرماید «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکینِ وَابنِ السبِیلِ إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَی عَبْدِنَا یوْمَ الْفُرْقَانِ یوْمَ الْتَقَی الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیر» (الانفال، ۸/۴۱)؛ «و بدانید که آنچه به غنیمت به دست آوردید خمس آن برای خدا و پیامبر و خویشان پیامبر و یتیمان و مساکین و درماندگان در راه است»؟ فرمود: «امّا خمسی که مخصوص خدا است به پیامبر می‌رسد که هر کجا خواست مصرف کند. و، اما خمسی که مخصوص پیامبر است به خویشان او می‌رسد و خمس ذوی القربی هم مخصوص خویشان پیامبر است و منظور از یتیمان، یتیمان اهل بیت (ع) اوست، این چهار سهم مال آنهاست، و، اما مساکین و درماندگان در راه، چون می‌دانی که ما صدقه نمی‌خوریم و بر ما حلال نیست آن برای مساکین و درماندگان در راه است». 

ج: بعد عبادی: خداوند در قرآن کریم هدف نهایی از آفرینش را عبودیت و بندگی؛ یعنی همان عبادت پروردگار معرفی کرده اند «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإنْسَ إِلا لِیعْبُدُون» (الذاریات، ۵۱/۵۶)؛ «من جن و انس را نیافریدم جز برای این که عبادتم کنند». از این رو عبادت پروردگار و همواره در یاد و ذکر خدا بودن و غفلت نورزیدن از خداوند متعال یکی از آموزه‌های مهم دین اسلام می‌باشد که این آموزه‌ها در سیره پیامبر اکرم (ص) و أئمّه (ع) در دسترس می‌باشند.

در بیان شخصیت عبادی امام صادق (ع)، همین بس که مالک بن أنس می‌گوید حضرت صادق از سه حال خارج نبود، یا روزه دار، یا ایستاده به عبادت و یا در حال ذکر و او از بزگترین بندگان و زاهدین بزرگ، آنان که از پروردگارشان می‌ترسند بود. [در واقع ایشان مصداق بارز این آیهٌ قرآنی می‌باشند که می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ عِنْدَ رَبک لا یستَکبِرُونَ عنْ عِبَادَتِهِ وَیسَبِّحُونَهُ وَلَهُ یسْجُدُونَ» (الاعراف، ۷/۲۰۶)؛ «آن‌ها که در مقام قرب نزد پروردگار تواند هیچگاه از عبادتش تکبر نمی‌ورزند و او را تسبیح می‌گویند و برایش سجده می‌کنند».


ویژه‌های الکوثر را اینجا دنبال کنید.

برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید.


پنج شنبه 29 شهریور 1403 - 11:14:29