به گزارش خبرگزاری تسنیم، در تاریخ اندیشهٔ سیاسی اسلام، مواجههٔ عالمان دینی با مسئلهٔ قدرت همواره میان دو قطبِ «مشروعیت دینی» و «عقلانیّت سیاست» در نوسان بوده است. در میان متفکّران شیعه، دو چهره از دو عصر متفاوت ـ یعنی ملاعبدالله یزدی از قرن دهم هجری در بستر دولت صفوی، و آیتالله محمدحسین نائینی از قرن چهاردهم هجری در دوران مشروطهٔ ایران ـ نمونههای برجستهٔ کوشش برای عقلانیسازی قدرت سیاسی در درون سنت دینی بهشمار میآیند.
نخستین، یعنی ملاعبدالله، فقیهی فیلسوف است که در تداوم سنت نصیرالدینی و حِکمت مدرسهٔ شیراز و اصفهان، به بازخوانی نسبت عقل و وحی در استقرار نظم سیاسی عادل میپردازد و در آثار مدرسهای خود، از جمله شروح بر تجریدالاعتقاد، جایگاه «امام عادل» را نه صرفاً بهعنوان منصب دینی، بلکه بهمنزلهٔ رکن سامان اجتماعی تفسیر میکند. حضور فکری او همزمان با شکلگیری دولت صفوی فرصتی پدید آورد تا نظریهٔ «تولیّت شرعی» و مفهوم «نظام دینی عقلمحور» در عرصهٔ تدبیر امور عامه، صیغهای رسمی و حوزوی بیابد.
در سوی دیگر، آیتالله نائینی، در کشاکش استبداد قاجاری و خیزش فکریِ مشروطه، همین دغدغه را به زبان روز بازسازی کرد. او با تمایز میان سلطنت استبدادی و سلطنت مقیّده به قانون، کوشید نشان دهد که عقلِ عملی و شریعتِ الهی، در مقام تنظیمکنندهٔ قدرت سیاسی، نه خصم یکدیگر، بلکه عوامل مکمل مشروعیتاند. رسالهٔ تنبیهالامّه و تنزیهالملّه تبلور همین رویکرد است که در آن، فقه سیاسی شیعه از درون خود به اصلاح نهاد حکومت فراخوانده میشود.
بیشتر بدانید
حزبالله قاطعانه هرگونه مذاکره صلح با دشمن صهیونیستی را رد کرد| مع المراسلین
دکتر مهدی عزیزی: سخنان رهبر انقلاب بازتاب ثبات ایران در حمایت از مقاومت| قضیة ساخنة
هرچند این دو اندیشمند در چهار قرن فاصله و در دو فضای تاریخی کاملاً متمایز زیستهاند، اما هر دو به یک مبنا وفادارند: قدرت باید در پرتو عقل و هدایت شریعت محدود گردد و اصلاح سیاسی تنها هنگامی مشروع است که از دلِ سنت دینی و با منطق اجتهاد برخیزد، نه در تعارض با آن.
ازاینرو، همسویی بنیادین میان ملاعبدالله یزدی و میرزای نائینی را میتوان در آرمان مشترک ایشان، یعنی «تدبیر عقلانیِ حکومت در افق شریعت» پی گرفت. پژوهش حاضر درصدد است تا با تحلیل تطبیقی مبانی معرفتشناختی، فقهی و فلسفی این دو، نشان دهد که چگونه خطّ سیری تاریخی از عقلگرایی فقاهتی صفوی تا فقه سیاسی نائینی امتداد یافته و زمینهساز شکلگیری مفهوم «حکمرانی دینی عقلانی» در اندیشهٔ معاصر گردیده است.
1. عقلگرایی در تنظیم مناسبات قدرت
هر دو متفکر بر ضرورت عقلانیت در تدبیر امور اجتماعی و سیاسی تأکید داشتند.
ملاعبدالله یزدی، که آثار منطقی و اصولیاش جایگاه ویژهای در حوزههای علمیه دارد، بر نقش عقل در فهم دین و تصمیمگیریهای اجتماعی پافشاری میکرد. این رویکرد عقلانی، هرچند در قالب مباحث منطقی و اصولی بروز یافته، اما نشانگر نگرشی است که از بینظمی و استبداد در هر سطحی پرهیز دارد.
در همین راستا، میرزای نائینی در اثر سیاسی خود، تنبیهالامه و تنزیهالمله، بر این باور بود که حکومت باید بر پایهٔ عقل، عدالت و قانون استوار شود، نه بر ارادهٔ فردی و مطلقهٔ حاکم.
- وجه اشتراک: هر دو اندیشمند، نظم عقلانی را در برابر خودکامگی و احساسات سیاسی قرار میدهند و سیاست را امری تابع عقل و قانون میدانند.
2. اصلاحگرایی دروندینی و تعامل با قدرت
ملاعبدالله یزدی، در بستر تاریخی صفویان، از جمله علمایی بود که کوشید میان اقتدار حکومت و نقش عالمان دین تعادلی منطقی برقرار سازد؛ نه به رویارویی مطلق با قدرت گرایید و نه به خدمت بیچونوچرای آن.
میرزای نائینی نیز در عصر مشروطه، راهی میانه را برگزید. او به جای نفی کامل سلطنت، طرحی برای اصلاح و تحدید آن در قالب مشروطه مشروعه ارائه داد؛ نظامی که در آن، سلطنت مقید به قانون، عدالت و نظارت عمومی باشد.
- وجه اشتراک: هر دو متفکر، اصلاحگرانی درونساختار بودند؛ تعامل عقلانی با قدرت را بر انقلاب و طغیان ترجیح دادند و راه اصلاح از درون را برگزیدند.
3. شریعت بهعنوان محور نظم اجتماعی
در منظومهٔ فکری هر دو اندیشمند، شریعت اسلامی بنیان اصلی نظم و مشروعیت سیاسی است.
ملاعبدالله یزدی، در آثار علمی خود، بر پیوند میان عقل و شرع در فهم جهان و تنظیم رفتار اجتماعی تأکید دارد. میرزای نائینی نیز، ضمن دفاع از حکومت قانون، تأکید میکند که مشروطه تنها در صورتی مشروع است که در چارچوب شریعت اسلامی باقی بماند.
- وجه اشتراک: در اندیشهٔ هر دو، نظم اجتماعی مطلوب زمانی تحقق مییابد که عقل و شریعت در خدمت عدالت و مصالح عمومی پیوند خورند.
جنبه ملاعبدالله یزدی آیتالله محمدحسین نائینی وجه شباهت رویکرد فکری عقلگرایی در منطق و اصول عقلگرایی در سیاست و فقه تأکید بر عقل و نظم در تصمیمگیری موضع نسبت به قدرت تعامل اصلاحگرانه با سلطنت صفوی اصلاح سلطنت در قالب مشروطه مشروعه تعامل بهجای تقابل هدف نهایی تثبیت نظم دینی و عقلانی تحدید استبداد در چارچوب دین تلفیق دین، عقل و عدالت در حکمرانی
هرچند ملاعبدالله یزدی و میرزای نائینی در دو دورهٔ متفاوت از تاریخ اندیشه اسلامی میزیستند، اما هر دو نمایندهٔ نوعی عقلانیت دینی و اصلاحگرانه هستند که در پی پیوند میان شریعت، عقل و سیاست است. این همسویی تاریخی نشان میدهد که در سنت فکری شیعه، از قرون میانه تا دوران معاصر، گرایشی پایدار به سمت حکمرانی عقلانی، عدالتمحور و مشروع وجود داشته است.
یادداشت از حسن عبدی پور، پژوهشگر و نویسنده