تحلیل و بررسی نامه هشتم امام حسین(ع) به معاویه:
تهران- الکوثر، امام حسین(ع) سه شنبه هشتم ذی الحجه از مکه خارج شدند. به مجرد اینکه حضرت خواستند از مکه بیرون بروند یا در اوایل مسیر، حاکم اموی مکه به نام عمرو بن سعید بن عاص دستور داد تا ماموران و نیروها با هدایت برادر عمروبن سعید به نام یحیی بن سعید بن عاص از ادامه حرکت حضرت جلوگیری کنند، اگرچه در این هنگام یک برخورد خشونتی پیش آمد، ولی در نهایت نتوانستند مانع حرکت امام شوند و امام به راه خود ادامه دادند.
در این میان به نقل از طبری مورخ که او مطلب را از ابومُخنف نقل می کند و ابومُخنف هم مطلب را از امام سجاد(ع) نقل می کند، در ابتدای راه جناب عبدالله بن جعفر بن ابیطالب که پسرعموی امام حسین(ع) و شوهر حضرت زینب(س) بود، نامه ای را به امام حسین(ع) نوشت و همراه دو فرزندش جناب عون و محمد نزد حضرت فرستاد تا هم نامه به دست امام حسین(ع) برسد و هم این دو فرزند خود را با امام همراه کند.
در این نامه که بسیار مشفقانه و محترمانه بود و نشان دهنده اعتقاد و تکریمی بود که عبدالله بن جعفر نسبت به امام داشت، ابراز نگرانی کرد که اگر از میان بروید، نور الهی خاموش می شود و شما خواستگاه نور الهی، پرچم دار و مایه امید مومنان هستید.
عبدالله بن جعفر طی این نامه از امام درخواست کرد که از مسافرت منصرف شود یا لااقل عجله نکند لذا این نامه را زودتر توسط دو فرزندش فرستاد و در پایان نامه هم اشاره کرد که خود نیز به سوی شما می آیم، البته منظور عبدالله بن جعفر از این جمله این نبود که در سفر امام را همراهی خواهد کرد بلکه او در پی این بود که به سراغ حاکم مکه برود و از او بخواهد که امان نامه ای را برای امام حسین بنویسد که این امر مقداری زمان می برد.
به هر حال هم این نامه و هم اقدامی که عبدالله بن جعفر کرد، نشان می داد که او هم مانند بسیاری از شخصیت های دیگر قصدش خیرخواهی و دلسوزی بود، اما نگاهش با امام حسین متفاوت بود و دنبال این بود که به گونه ای امام حسین را از این سفر باز بدارد و بارها هشدار داد به اینکه مردم کوفه، مردم قابل اعتمادی نیستند، اگر کوفیان در دعوت خود صادق هستند باید حاکم اموی مستقر در کوفه را بیرون کنند و همه امور شهر را به دست بگیرند و سپس از شما بخواهند که به آنجا بروید. اما امام حسین که نقطه دیگری را می دیدند و استدلال های دیگری داشتند، به این سفر مصمم بودند و این مشورت دهی ها هر چند که از روی خیرخواهی و دلسوزی بود، نتوانست مانع سفر آن بزرگوار شود.
پس از اینکه عبدالله بن جعفر نامه را به امام فرستاد، خود به سراغ عمرو بن سعید که حاکم و کارگزار یزید در مکه بود، رفت و از او درخواست کرد که نامه ای را برای امام حسین بنویسد و در ضمن نامه به امام امنیت و امان دهد و تأکید کند که با او به نیکی و خوبی رفتار خواهد کرد و که شاید در این صورت حسین بن علی برگردد.
علی رغم وضعیتی که حاکم اموی داشت و همچنین تلاش اولیه ای که برای جلوگیری از سفر امام حسین کرده بود و موفق نشده بود و با تلخی هم به پایان رسیده بود، عبدالله بن جعفر فکر می کرد که اگر چنین نامه ای با چنین مضمونی حاکم و کارگزار مکه بنویسد، شاید منشأ اثر شود و امام حسین احساس امنیت کنند. چون یکی از نکاتی که امام در آن روزها بیان می فرمود این بود که در مکه امنیت ندارند و هر لحظه ممکن بود که حادثه ای برای آن بزرگوار رخ دهد.
عمرو بن سعید هم طبق این نقل تاریخی، از این پیشنهاد استقبال کرد و از عبدالله بن حعفر خواست که هر چه صلاح و مناسب می داند بنویسد تا او امضا کند. در اینجا عبدالله بن جعفر نامه را نوشت و سپس برای عمرو بن سعید آورد و از او خواست که او مُهر کند و در عین حال پیشنهاد داد که همراه نامه، برادرت یحیی بن سعید را هم بفرست که بیشتر مایه اطمینان خاطر امام حسین خواهد بود.
عمرو بن سعید با توجه به مصالح حکومتی خود نامه را امضا کرد و به همراه برادرش به سرعت در پی امام فرستاد که در اوایل راه به سوی عراق بود. عبدالله بن جعفر هم همراه این پیک شد تا او هم باز اصرار کند که امام حسین بازگردند.
اینان نامه را برای امام حسین خواندند و بازگشتند. آنان بعدها قضیه را نقل کردند که ما نامه را خواندیم و تلاش هم کردیم اما حسین(ع) عذرهایی را آورد و استدلال هایی کرد که باید به راه خود ادامه دهد از جمله عذرهایی که بیان کرد این بود که من در خواب پیامبر(ص) را دیدم و دستوری داده شدم که در پی انجام آن دستور هستم. و فرقی هم نمی کند که انجام این ماموریت به ضرر یا به نفع من باشد. البته نقل شده که از امام حسین(ع) پرسیدند، آن خواب چیست؟ حضرت فرمودند که من این خواب را برای هیچ کسی تاکنون بازگو نکردم و بازگو هم نخواهم کرد تا خدای خودم را ملاقات کنم.
متن نامه عمرو بن سعید به امام حسین(ع)، در منبعی که اشاره کردم وجود دارد و اجمالاً محتوای آن این است که درخواست می کند دست از این کار بکشد و به گمان خودش حرکت امام را مایه اختلاف می دانست و اینکه ممکن است به سرانجام کشته شدن امام حسین بیانجامد و در این نامه هم اشاره کرد که من عبدالله بن جعفر و یحیی بن سعید را همراه این نامه نزد شما فرستادم، شما همراه این دو به سوی ما بیایید. من به شما امان می دهم و نیکی می کنم و رفتار خوبی با تو خواهم داشت و انعامی نزد من خواهید داشت و خداوند شاهد است که من متعهد به این قراری که می گذارم هستم.
عمربن سعید همچنین در نامه خود به اما حسین(ع) نوشته بود که می خواهم به خدا پناه ببری از اینکه مایه اختلاف و شقاق و دو دستگی شوی. در واقع او نوعی اتهام را متوجه امام حسین می کرد البته اگر متن نامه را هم عبدالله بن جعفر نوشته باشد، لزوماً به معنای اعتقاد عبدالله بن جعفر نیست چرا که به هر حال او از طرف یک حاکم اموی می نویسد و آن روز هم که امام حسین نامه را می خواند به عنوان نامه حاکم اموی می خواند و مسئولیت این نامه به عهده حاکم اموی است که نامه را امضا کرده است. از سوی دیگر عبدالله بن جعفر باید متنی بنویسد که حاکم اموی هم حاضر به امضای آن شود، عبدالله بن جعفر در این نامه نمی تواند به تخطئه بنی امیه اقدام کند و علیه یزید بن معاویه مطلبی بنویسد، روشن است که حاکم اموی نه تنها امضا نخواهد کرد بلکه جناب عبدالله بن جعفر را هم چه بسا در مخمصه و تنگنا قرار خواهد داد.
امام سجاد که شاهد قضیه بودند کل این قضیه را برای راوی نقل کردند و ابومُخنف سند خود را به راوی از امام سجاد می رساند و نام راوی را هم در منبع ذکر کرده است، طبق این منابع نامه حاکم اموی برای امام حسین خوانده شد و سپس حضرت پاسخ عمرو بن سعید را دادند.
پاسخ امام حسین(ع) به حاکم اموی
امام حسین در پاسخ عمرو بن سعید حاکم مکه چنین نوشت: «أمّا بَعدُ، فَإِنَّهُ لَم یُشاقِقِ اللّهَ ورَسولَهُ مَن دَعا إلَی اللّهِ عز و جل؛ من اختلاف افکن نیستم، من در پی ایجاد شقاق و دو دستگی در میان مردم نیستم. من دعوت به خدا و عمل صالح می کنم. وعَمِلَ صالِحا وقالَ إنَّنی مِنَ المُسلِمینَ، من عامل به عمل صالح هستم و جزو مسلمانان هستم و به اقتضای مسلمانی چنین می کنم.»
سپس حضرت افزودند: «وقَد دَعوتَ إلَی الأَمانِ وَالبِرِّ وَالصِّلَهِ؛ مرا دعوت کردید به اینکه امان دهید و نیکی کنید و با من رفتار نیکی داشته باشی، اولاً از نظر امان دادن من نیازی به امان تو ندارم فَخَیرُ الأَمانِ أمانُ اللّهِ؛ بهترین امان، امان الهی است. و لن یؤمن الله فی الآخره من لم یخفه فی الدنیا؛ و خداوند هرگز در روز قیامت امان نمی دهد و امنیت پدید نمی آورد برای کسی و به کسی که در دنیا از او نترسد.»
در حقیقت بدین معناست، آن کسانی که در دنیا از خدا نمی ترسند فردای قیامت امانی از ناحیه خداوند ندارند و حسین کسی است که از خدا می ترسد و در پی امان الهی است که امان واقعی است.
حضرت پاسخ دادند: «فنسأل الله مخافه فی الدنیا توجب لنا امانه یوم القیامه؛ ما از خداوند ترسی را در دنیا می خواهیم که مایه ی امان ما در روز قیامت باشد.» معنای این جمله این است که ملاک من در این حرکت و سفر این نیست که در او خوف و خطری هست یا نیست، آنکه تعیین کننده برای من هست، این نیست که تو به من امان دهی یا امان ندهی و گمان بری که تا ساعت قبل چون به من امان ندادی من راهی سفر شدم و حال که اعلام می کنی به من امان می دهی، دست از سفر بکشم بلکه اساساً ما در دنیا آن خوف، خطر، نا امنی، مشکل، اسارت، شهادت و بی وفایی کسان را می طلبیم و آن خوف و نگرانی که فردای قیامت مایه امن و امنیت و امان الهی برای ما باشد.
حضرت نوشتند: «اما اینکه اعلام کردی با من نیکی خواهی کرد و مال و اموالی در اختیار من می گذاری و به اصطلاح صله یا پاداشی به من می دهی، فان کنت لزیت بالکتاب صلتی و بری فجزیت خیرا فی الدنیا و الآخره؛ اگر با این نامه ات قصدت این است که به من نیکی کنی، خداوند به تو پاداش خیر در دنیا و آخرت دهد.» روشن است که در اینجا حضرت پاداش خیر دنیا و آخرت برای حاکم اموی را به صورت شرطی بیان فرمودند. سپس حضرت با کلمه «والسلام» نامه را تمام کردند.
امام این جواب قاطع را به نامه عمرو بن سعید دادند و در واقع تلاش مجدد عبدالله بن جعفر همسر حضرت زینب(س) که یک شخصیت مورد احترام و توجه بود، مجدداً به سرانجامی نرسید، اما عبدالله بن جعفر این مقدار همراهی کردند که علاوه بر اینکه همسر ایشان حضرت زینب(س) در این سفر همراه برادرشان بود، دو پسر خود محمد و عون را نیز همراه امام حسین کردند که در هر دو فرزند در کربلا به شهادت رسیدند.(منبع سایت شفقنا)
همچنین بخوانید:
تحلیل و بررسی نامه های امام حسین(ع) به معاویه : قسمت اول
تحلیل و بررسی نامه های امام حسین(ع) به معاویه : قسمت دوم
تحلیل و بررسی نامه های امام حسین (ع) به معاویه : قسمت سوم
تحلیل و بررسی نامه های امام حسین(ع) به معاویه: قسمت چهارم
تحلیل و بررسی نامه های امام حسین(ع) به معاویه : قسمت پنجم
تحلیل و بررسی نامه های امام حسین(ع) به معاویه: قسمت ششم
تحلیل و بررسی نامه هفتم امام حسین(ع) به معاویه: قسمت هفتم
شنبه 12 شهریور 1401 - 13:44:58