تهران- الکوثر: سفیر سابق ایران در اردن با اشاره به روابط ایران و عربستان می نویسد سخنان اخیر عادل جبیر وزیر خارجه عربستان و شرط گذاشتن برای بهبود روابط با ایران کمی سردرگمی در محافل سیاسی بوجود اورده است. قبلا" نوشته ام 1- در نزد عربستان مسله نفت و حج از روابط دو جانبه جدا است و 2- تغییر رفتار عربستان در مقابل ایران به معنی عقب نشینی این کشور نیست ، بلکه ارائه یک الگوی جدید رفتاری است تا بتواند اهداف قبلیاش را از این طریق تامین کند.
اگر چه شرط گذاشتن راه حل مشکلات دو کشور نیست اما این الگوی رفتاری عربستان نه در کلیتش و نه در مولفه هایش به ضرر سیاست خارجی ما نیست و ما نیز می توانیم عملگرایانه اما بدون اضافه برآورد و با تجزیه و تحلیل دقیق و صحیح اقداماتی عملیاتی در مقابل آنها داشته باشیم. کاهش تنش با عربستان به تحقق بهتر سیاست خارجی ما کمک میکند. شرایط منطقه پیچیده است و باید از طریق کاهش تنشهای منطقه ائی و داخلی قبل از هر تحول آتی ابتکار عمل را در دست داشته باشیم.
طی روزهای اخیر بعضا اخباری در رابطه با عربستان سعودی منتشر میشود که شاید بتوان آن را نشانهای مبنی بر تغییر موضع و رویکرد این کشور به خصوص در دوره ولیعهدی محمدبن سلمان، که احتمالا تا چند وقت دیگر به پادشاهی برسد ارزیابی کرد. نشانههایی همچون تغییر رویکرد ریاض در قبال بحران سوریه، یمن و قطر و یا نظر مساعد سعودیها برای ازسرگیری مناسبات با تهران که هر از چند گاهی در اظهارنظرها یا تحلیلهای عربی به گوش میرسد. که شاید بیشتر اینها گماه زنی باشد و قطعی تلقی نگردد. اما صدور ویزای هیاتی برای بررسی میزان خسارت به محافل دیپلماتیک سعودی در ایران و اجازه پرواز آن انگونه که سخنگوی وزارت امور خارجه گفته است و نوع برخورد عادل الجبیر با ظریف در استانبول نشان از عدم علاقه عربستان و ایران به چرخیدن در روی پاشنه سابق است و این به عقل و منطق و مصلحت روابط منطقه ائی ایران نزدیکتر است.
به طور کلی در خصوص عربستان یک الگوی هفت وجهی را میتوان درنظر گرفت؛ به بیان دیگر الگوی رفتاری عربستان حاصل هفت مولفه است که اگر این هفت مولفه را بپذیریم میتوانیم موضع ریاض را به درستی تجزیه و تحلیل کنیم. این هفت مولفه عبارتند از:
1- به بن بست رسیدن سیاستها و اقدامات ریاض در سوریه و یمن
2- نتیجه عکس دادن سیاستهای این کشور در منطقه و اثرات بهمنی آن داخل عربستان
3- طولانی شدن مداخله در سوریه و یمن و ایجاد اختلاف با همراهانش همچون قطر و ترکیه
4- تغییر دولت در ایالات متحده آمریکا از باراک اوباما به دونالد ترامپ و سعی در بهره برداری از اختلاف ترامپ با ایران
5- شروع به کار محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد جدید و نیاز به آرامش خارجی برای اجرای پروژههای داخلی
6- تغییر سیاست نسبت به ایران از مقابله و رودررویی به کاهش تنش
7- حرکت به سمت یارگیری بین المللی.
با در نظر گرفتن این مولفهها و اگر ترازنامه سود و زیانمان را در قالب این الگوی هفت وجهی ترسیم کنیم میتوان گفت که هر گونه اقدام برای بازگشت به مذاکره و پرهیز از رودررویی از سوی ایران و در موضع قدرت به نفع سیاست خارجی ایران است. ما به عنوان یک کشور مقتدر و با عمق تاریخی و فرهنگی باید با کمترین هزینه و از طریق قدرت نرم به تامین منافع و مصالح ملی خود مبادرت ورزیم.
این هفت وجه نشان میدهد ایران در موضع قدرت است؛ درواقع وقتی سیاست عربستان در سوریه به بن بست میرسد یعنی سیاست جمهوری اسلامی ایران صحیح بوده است. در باقی مسائل نیز به همین صورت است و اکنون مسئله اینجاست که چطور باید از این قدرت در شرایط کنونی استفاده کنیم.
شاید یکی از نکاتی که باید از سوی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بیشتر مورد توجه قرار میگرفت بحث حمله به سفارت عربستان است. چرا که به نظر میرسد این مسئله هنوز برای سعودیها حل نشده باقی مانده است. همچنانکه اخیرا در مذاکرات داخلی هیات وزیران عربستان مباحثی مطرح شد که نمایانگر ناخشنودی آنها از بی اعتنایی ایران به این مسئله است و این اقدام دولت ایران قدمی خواهد بود در کاهش تنشهای منطقه ائی و عدم اجازه به سیاستهای ترامپ برای بهره برداری که جای قدردانی دارد.
پنج شنبه 16 شهریور 1396 - 11:11:33