تهران- الکوثر: زینب که به راستی زینت پدر بود، در دامن مادری چون زهرای اطهر(ع) و سایه پدری چون علی (ع) پرورش یافته بود، در دوران کودکی، روزی در آغوش پدر بود، علی (ع) از او پرسید: بگو "یک"، زینب جواب داد "یک".
علی (ع) فرمود: بگو "دو"
زینب عرض کرد: پدر عزیزم! زبانی که به گفتن "یک" (خدای یکتا) حرکت کرده، چگونه کلمه "دو" به زبان آورد.
علی (ع ) دخترش را بر سینه اش چسبانید و او را بوسید و بر او آفرین گفت. چرا که در دوران کودکی، توحید واقعی شیره جانش شده بود.
روز دیگری زینب (ع) از پدر پرسید: پدر جان آیا ما را دوست می داری؟
علی (ع) فرمود: آری چگونه شما را دوست ندارم با اینکه شما میوه دل من هستید؟
زینب عرض کرد: پدر عزیزم دوستی برای خدا است، اما مهربانی برای ما است[1] این گفتار بلند پایه و عمیق از زینب (ع) آنهم در خردسالی، نشانگر عظمت مقام علم و شناخت او است.
پی نوشت
[1] اقتباس از رياحين الشريعه، ج 3، ص 54.
از صفحات دین و زندگی و ندای نور الکوثر فارسی دیدن کنید
آموزش سوره های قرآن ویژه کودکان
چهار شنبه 12 مهر 1396 - 9:20:28