نامه سرگشاده یسرائیل کاتز، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به جوزف عون، رئیس جمهور لبنان، نمادی از گستاخی و خودخواهی این رژیم در قبال حاکمیت لبنان است. کاتز نه تنها با لحنی فرماندهمآبانه دستور صادر کرده بلکه عون و نواف سلام، نخستوزیر لبنان را مسئول مستقیم حفظ آتشبس معرفی کرده است، امری که نشان دهنده تصور تملک و سلطه رژیم صهیونیستی بر لبنان و مسئولیت زدایی طرفهای لبنانی از ایفای نقش واقعی خود است. این رویکرد تحقیرآمیز، بیم آن را ایجاد میکند که رژیم صهیونیستی به دنبال بی ثبات سازی سیاسی و شدیدتر کردن فشارها بر نظام لبنان به ویژه حزب الله است.
پیام تهدیدآمیز کاتز پس از سخنرانی قدرتمند و پرشور شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله، منتشر شد که در آن هشدار داد اگر دولت لبنان تحت فشارهای آمریکا و اسرائیل به خلع سلاح حزب الله اقدام کند، جنگی همچون "کربلا" در لبنان رخ خواهد داد. این هشدار جدی و معنادار بیانگر این است که حزب الله آمادگی دفاع از خود و مقاومت در برابر هرگونه تجاوز یا تلاش برای از بین بردن قدرتش را دارد. تهدیدهای لفظی صهیونیست ها و واکنش حزبالله نشان میدهد که این جنگ نه تنها یک نبرد نظامی بلکه نزاعی سرنوشتساز بر سر حاکمیت و استقلال لبنان است.
بیشتر بدانید:
نگاهی به مقاصد کلیدی لاریجانی در سفر به بیروت
معمای تفنگ در دست مقاومت: لبنان و رؤیای خام خلع سلاح
تاریخچه نقض مکرر آتشبس توسط رژیم صهیونیستی، شامل بیش از ۴ هزار بار نقض و ترور بیش از ۲۲۱ لبنانی و زخمی شدن ۶۰۰ نفر دیگر، نشان از عدم پایبندی این رژیم به توافقات دارد. همین امر مشروعیت مقاومت و حفظ آمادگیهای دفاعی حزب الله را تقویت میکند، به خصوص که هواپیماهای اسرائیلی همچنان بر فراز لبنان به پرواز ادامه میدهند و فضای امنیتی را به شدت متشنج کردهاند. این وضعیت موجب افزایش نگرانیها درباره احتمال تشدید خصومت ها و درگیری های گستردهتر در منطقه شده است.
درون ساختار سیاسی لبنان نیز تفرقه و نزاع بر سر موضوع خلع سلاح حزب الله وجود دارد؛ برخی جناح ها این طرح را به عنوان تهدیدی برای امنیت و ثبات کشور می بینند و از آن حمایت می کنند، در حالی که حزب الله و متحدانش به شدت علیه آن موضع گرفتهاند. این اختلافات میتوانند زمینه ساز جنگ داخلی و فروپاشی سیاسی شوند، زیرا تلاشهای خارجی برای تحمیل قیمومیت و محدودسازی قدرت مقاومت، با مقاومت شدید و واکنش های طراحی شده از سوی حزب الله مواجه است، که این امر خطر بالارفتن سطح بیثباتی را به دنبال دارد.
در نهایت، ارزیابی ها نشان میدهد که حزب الله همچنان به عنوان نیروی مقتدر و پرقدرت منطقهای به حیات و فعالیت خود ادامه میدهد. برخلاف ادعاهای برخی نمایندگان سیاسی داخلی لبنان، مقاومت نه تنها زمینگیر نشده بلکه توان دفاعی و نفوذ مردمی خود را افزایش داده است. تاریخچه جنگهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ میلادی گواه این ادعا است؛ بنابراین، تلاش برای حذف حزب الله چیزی جز به حرکت درآوردن چرخهای از خشونت و بیثباتی در لبنان نخواهد بود که امکان تکرار سناریوی فاجعهبار غزه را افزایش میدهد.