تجربه سوریه؛ هشداری برای منطقه
تحولات سوریه پس از سرنگونی دولت بشار اسد و قدرتگیری گروههای تروریستی، نمونهای از پیامدهای تلخ تضعیف ساختارهای دفاعی یک کشور است. حمایتهای ظاهراً انسانی غرب و بازیگران منطقهای هیچگاه منجر به آرامش نشده و سوریه اکنون به صحنهای دائمی از ناامنی و بحران انسانی تبدیل شده است. این مسئله آشکار میسازد که ضعف حاکمیت و تخریب زیرساختها، زمینهساز تجاوزهای متوالی و اشغالگری توسط رژیم صهیونیستی است که هدفش تثبیت نفوذ و تعمیق اختلافات داخلی میباشد.
بیشتر بدانید:
عطوان: مصر بايد از «كما» بيدار شود و نقش تاريخي خود را بازيابد
فهمي هويدي: تاريخ سربرنيتسا را فراموش نكنيم، مقاومت را تسليم نكنیم
لبنان و عراق در معرض تهدیدی مشابه
پس از سقوط مقاومت در سوریه، اکنون لبنان و عراق هدف بعدی پروژه تضعیف نیروهای مردمی و مقاومت قرار دارند. گروههای مقاومتی همچون حزبالله و حشدالشعبی نقش کلیدی در حفظ ثبات و مقابله با نفوذ رژیم صهیونیستی دارند، اما فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی غرب با پوششی از لزوم تقویت حاکمیت دولت، در حقیقت تلاش برای خلع سلاح این نیروها است. این اقدامات میتواند پیامدهای ناگواری از جمله بیثباتی، خلأ امنیتی و حتی تجزیه را در این کشورها به همراه داشته باشد.
پروژه «خاورمیانه جدید» و اهداف سلطهجویانه
اهداف رژیم صهیونیستی و متحدانش در قالب پروژه «خاورمیانه جدید» یا طرح «از نیل تا فرات»، تجزیه و تسلط بر کشورهای منطقه است. خلع سلاح نیروهای مقاومت در لبنان و عراق، زمینهساز ایجاد خلأ قدرت و تسهیل نفوذ اسرائیل در این کشورها خواهد شد. این سناریو که پیشتر در سوریه به اجرا درآمد، با هدف تضعیف ساختارهای دفاعی منطقه و محقق ساختن اهداف سلطهطلبانه صهیونیستی طراحی شده است.
مقاومت؛ تنها گزینه حفظ امنیت و آینده منطقه
واقعیت این است که خلع سلاح مقاومت نه تنها امنیت لبنان و عراق را تضمین نمیکند، بلکه زمینهساز بحرانهای داخلی و تجاوزات بیشتر میشود. تجربه سوریه نشان میدهد بدون نیروی مقاومت، خاک کشورها به راحتی در معرض تجاوز قرار میگیرد. بنابراین، مقاومت به عنوان پیمان دفاعی اصلی و نماد عزت ملی، تنها گزینه حفظ استقلال و ثبات در برابر فشارهای خارجی و پروژههای عادیسازی است و هرگونه عقبنشینی در این مسیر، میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به همراه داشته باشد.