به گزارش پایگاه شبکه الکوثر ، سعد الحریری، حسان دیاب و مصطفی ادیب سه نخست وزیر یک سال گذشته لبنان بودند و نخست وزیر چهارم نیز با گذشت یک ماه از انصراف ادیب برای تشکیل کابینه، هنوز معرفی نشده است. سوال مهم این است که چرا لبنان در یک سال گذشته شاهد بیثباتی سیاسی زیادی بود؟
مهمترین دلیل در این خصوص، ارجحیت منافع فرقهای و شخصی بر منافع ملی است. لبنان به لحاظ سیاسی عملاً شاهد دوقطبی 14 مارس و 8 مارس است. این وضعیت سبب شد برخی شخصیتها و جریانهای لبنانی در تحولات سیاسی این کشور، نگاه جریانی و حتی شخصی داشته باشند و از هرگونه همکاری با دولت مستقر خودداری کنند. در راستای همین وضعیت، جریان «المستقبل» به رهبری سعد الحریری، حزب «نیروهای لبنانی» به رهبری سمیر جعجع و حزب «سوسیالیست ترقی خواه» به رهبری ولید جنبلاط، از جمله مخالفان دولت حسان دیاب بودند که در دولت نیز مشارکت نداشتند. این مخالفان از همان نخستین روزهای دولت دیاب، طرح براندازی دولت را پیگیری کردند تا عدم حضور خود در ترکیب کابینه دولت را جبران کنند.
از سوی دیگر، تاکتیکی که سعد الحریری و متحدان وی در تحولات لبنان در پیش گرفتهاند نیز از علل بیثباتی است. الحریری که در نیمی از یک دهه اخیر پست نخست وزیری لبنان را در اختیار داشت، پس از انتخابات مه 2018 از تاکتیک «چانهزنی انحصارگرایانه » برای تشکیل کابینه مطلوب خود بهره گرفت. مطابق این تاکتیک، الحریری و جریان المستقبل که در انتخابات شکست خورده بودند، همچنان بدون در نظر گرفتن جایگاه و شمار کرسیهای دیگر گروهای لبنانی به خصوص گروههای اهل سنت خواستار کسب اکثریت کرسیهای وزارتی توسط المستقبل بودند، اما این هدف محقق نشد.
الحریری در تظاهرات اکتبر 2019 نیز با تاکتیک «استعفای زودهنگام» خود که تنها 13 روز پس از شروع تظاهرات انجام شد، تلاش کرد دیگر گروههای سیاسی را تحت فشار قرار دهد و کابینه جدید و مطلوب خود را تشکیل دهد، اما این تاکتیک هم نتیجه نداشته و حسان دیاب مامور به تشکیل کابینه شد.
با ناکامی حسان دیاب که در اثر کارشکنیهای متعدد غربگرایان رخ داد و با ناکامی مصطفی ادیب در تشکیل کابینه، بار دیگر سعد الحریری به عنوان نامزد نخست وزیری مطرح است. در واقع، بازی سیاسی الحریری بدین شکل است که همه چیز نهایتاً باید به تشکیل کابینه توسط وی ختم شود که البته مورد حمایت عربستان و برخی قدرتهای غربی نیز قرار دارد و این از علل بیثباتی مکرر در لبنان محسوب میشود.
یکی دیگر از علل بیثباتیهای مداوم سیاسی در لبنان این است که برخی جریانهای سیاسی داخلی به همراه محور عربی/غربی/ عبری تلاش میکنند وزن و جایگاه حزبالله لبنان را در ساختار قدرت این کشور نادیده بگیرند. در واقع، محور عربی/غربی/عبری از موقعیت و وزن حزبالله آگاهی دارد، اما از آنجایی که توان کم کردن پشتوانه مردمی آن از طریق صندوقهای رای را ندارد، وضعیت «بیدولتی» را بر وجود «دولتی با مشارکت قوی حزبالله» ترجیح میدهد.
روزنامه "الاخبار" لبنان، چندی پیش نوشت: «واشنگتن و ریاض هر دو اتفاق نظر دارند که دولت بیروت در دسترس آنان نیست و دشمنانشان (ائتلاف مقاومت) در آن نفوذ بیشتری دارند. بنابراین بیدولتی را در لبنان ترجیح میدهند.» در این مسیر، برخی جریانهای داخلی نیز با هدف کسب حمایت این محور برای رسیدن با قدرت، با آن همراه میشوند و عملاً لبنان را گرفتار بیثباتی سیاسی میکنند.
برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید
پنج شنبه 1 آبان 1399 - 9:56:22