به گزارش پایگاه شبکه الکوثر،
گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار به شرح زیر است:
از اول انقلاب تا امروز، آمریکا انواع دشمنیها را برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی انجام داده است و انواع کارهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و تبلیغاتی را علیه جمهوری اسلامی سازماندهی کرده است.
همهی این کارها هم هدفش «براندازی» بود و این کلمه که تکرار میشود، چیز جدیدی نیست. همهی این توطئهها هم شکست خورده؛ شما جمهوری اسلامی را مقایسه کنید که بعد از ۴۰ سال با تواناییهای گوناگون دارد حرکت میکند و پیش میرود. و همهی اینها شکست خورده ... مثل گربهی معروف داستان تام و جری؛ و باز هم شکست خواهد خورد. ما در شکست دشمن شک نداریم و هرکس که با معارف اسلامی آشنا باشد این را میداند.
رئیس جمهوری کنونی آمریکا هم سرنوشتی بهتر از اسلافش مانند بوش و نئوکانها و ریگان نخواهد داشت و در تاریخ گم خواهد شد.
مقدمهی هر تصمیمی این است که ما به تجربههای گذشتهی خودمان مراجعه کنیم؛ "من جَرّب المُجرّب حَلّت به النّدامة" اگر از تجربهها درس نگرفتیم قطعاً ضرر خواهیم کرد.
چندین تجربه در مقابل ماست؛ من حالا چند تجربهی واضح را که عرض بکنم همه تصدیق خواهید کرد. اینها، هم برای تصمیمگیری امروز ما مهم است هم برای آیندگان مهم است:
۱. تجربهی اول این است که دولت جمهوری اسلامی نمیتواند با آمریکا تعامل بکند؛ این تجربه اول. چرا؟ برای خاطر اینکه آمریکا پابند به تعهدات خودش نیست. نگویید اینها کار این دولت است و کار ترامپ است. نه! دولت قبل آمریکا هم که با ما نشست و صحبت کرد؛ آنها هم همینجور عمل کردند ... به شکل دیگری نقض کردند. آنها هم تهدید کردند، آنها هم برخلاف تعهدات خودشان عمل کردند. این، جواب آن کسانی که بارها و بارها به ما در طول زمان میگفتند که آقا چرا با آمریکا مذاکره نمیکنید، چرا با آمریکا تعامل نمیکنید، این جوابش.
۲. تجربهی دوم، عمق دشمنی آمریکا با ایران است. دشمنی آمریکا بر محور مسئلهای مثل اتمی نیست، بحث فراتر است: نظامی که قد برافراشته و نسبت به آمریکا هیچ ملاحظهکاریای نمیکند و پرچم اسلام را در دست گرفته است. آمریکا با چنین نظامی عمیقاً مخالف است. آمریکا میخواهد مؤلفههای قدرت را در جمهوری اسلامی از بین ببرد.
۳. جربهی سوم این است که انعطاف در برابر این دشمن، تیغ او را کُند نخواهد کرد بلکه او را گستاختر خواهد کرد؛ همان بوش دوم در مقابل انعطاف دولت وقت، اسم محور شرارت را روی او گذاشت. اگر میخواهید کاری کنید که دشمنی کم شود، انجام بدهید ولی راهش نرمش و انعطاف نیست.
۴. تجربهی چهارم این است که ایستادگی در مقابل آمریکا باعث عقب نشاندن او میشود. اینکه سازمان ملل حق غنیسازی ما را امروز به رسمیت شناخته، منشأش مذاکره نیست، منشأش پیشرفت ما در زمینهی هستهای است که اینها حالا به تب راضی شدهاند.
۵. تجربهی پنجم، تجربهی همراهی اروپا با آمریکا در مسائل مهم است. ما بنای دعوا با اروپا نداریم اما این سه کشور نشان دادهاند در حساسترین موارد با آمریکا همراهند. حرکت زشت فرانسه در نقش پلیس بد مذاکرات هستهای و کارشکنی انگلیسیها در تهیهی کیک زرد از این موارد بود.
۶. تجربهی ششم، گره نزدن مسائل کشور به برجام و مسائل خارجی است... ما نباید مسائل کشورمان را به امری که از اختیارمان خارج است گره بزنیم.
نباید از یک سوراخ دو بار گزیده شویم و از تجربههایمان استفاده نکنیم و به چیزهای کماهمیت دل خوش کنیم.
مثلاً اینکه میگویند در این قضیهی برجام، آمریکا از نظر اخلاقی و آبرو شکست خورده ... خب بله، اما آیا ما مذاکره کردیم که آمریکا بیآبرو شود یا مذاکره کردیم که تحریمها برداشته شود؟ حالا هم که گفتهاند تحریمهای ثانویه هم برمیگردد.
یا گفته میشود که رابطهی بین اروپا و آمریکا شکرآب شده... مگر برای این مذاکره کردیم؟ البته اروپا مخالفتی هم با آمریکا نخواهد کرد.
چهار شنبه 2 خرداد 1397 - 22:26:23