سیاست های و رویکرد ضد ایرانی ترامپ؛
به گزارش پایگاه شبکه الکوثر، رئیس بنیاد سیاست اوکراین و تحلیلگر و فعال سیاسی معروف این کشور درباره سیاست دولت آمریکا به ویژه ترامپ در قبال ایران می گوید: در این خصوص چند نکته بسیار مهم وجود دارد. اول این که ایران موضوع دردآور برای ایالات متحده آمریکا است چرا که ایران پس از ویتنام تجلی بخش دومین شکست بزرگ دیپلماسی آمریکا در قرن بیستم است. لذا هر موضوعی که مربوط به ایران باشد با درد و رنج زیادی در آمریکا و واشنگتن تجلی می شود. مشخص است ترامپ که نماینده بخش فوق رادیکال قشر سیاسی آمریکا است سعی دارد نشان دهد که موضوع ایران به خصوص شکست سال 1979 واشنگتن در انقلاب اسلامی ایران را فراموش نکرده است.
دوم این که ترامپ به هر نحوی از سیاست خارجی رئیس جمهوری قبلی آمریکا انتقاد می کند و سعی دارد نشان دهد که اوباما با تن دادن به امضای توافق هسته ای با ایران دچار اشتباه شده است و می خواهد بفهماند که قصد دارد این اشتباه را جبران و مسیر متفاوتی را دنبال کند.
سوم این که آقای کوشنر داماد ترامپ نماینده یکی از جریان های تندرو در آیین یهودیت و جنبش خباد است. وی به طور مسلم مسئول تحقق منافع رژیم اسرائیل در آمریکا است که این موضوع بر تشدید مواضع ضد ایران تاثیر می گذارد. ایران در نگاه رژیم اسرائیل، دشمن بزرگ است لذا آمریکا به عنوان مدافع رژیم اسرائیل، از این موضوع نیز پیروی می کند.
چهارم این که ایران در سوریه بسیار فعال عمل کرده و واشنگتن مطمئن است که بدون حل مسئله ایران نمی توان موضوع سوریه را نیز در چارچوب نظرها و منافع آمریکا حل کرد.
موضوع پنجم رابطه واشنگتن و ریاض است. از نظر عربستان سعودی، تهران مشکل بزرگی است. در نهایت اخرین دلیل رفتار آمریکا شکل گرفتن اتحاد سه جانبه میان روسیه، ایران و ترکیه است. هر چند این اتحاد ممکن است مقطعی باشد، ولی به هیچ وجه باب میل آمریکا نیست.
همه این شش موردی که ذکر شد در مجموع منجر به این می شود که واشنگتن سعی کند به ایران ضربه بزند البته این ضربه در حال حاضر جنبه دیپلماتیک دارد. در این راستا آمریکا از اهرم تحریم و یا هر اقدامی که ممکن است به بی ثباتی اوضاع در ایران منجر شود، استفاده می کند.
این شش موردی که ذکر کردم پایه و اساس دکترین سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران را تشکیل می دهند و باعث شده اند که ایران هم ردیف چین، کره شمالی و روسیه به عنوان یکی از خطرات امنیت ملی آمریکا تلقی شود.
اقتصاد در سیاست خصمانه آمریکا علیه ایران
کانستانتین باندارینکو (Kostyantyn Bondarenko) گفت: مسئله مهم این است که ایران سیاست انرژی مستقلی دارد. این موضوع برنامه و نقشه خیلی ها از جمله آمریکا را همواره بر هم می زند. اگر عامل ایران نبود شاید آمریکا مدت ها پیش می توانست از طریق اوپک یا دیگر طرق مختلف به طور کامل بر بازار جهانی نفت تسلط پیدا کند. موضع ایران در سال های 2014 و 2015 یکی از عوامل موثر و تعیین کننده شد که از سقوط نهایی قیمت ها در بازار جهانی نفت جلوگیری کرد. آمریکا سعی کرد بهای نفت را به مراتب پایین تر از مرز سودآوری و قیمت تمام شده آن بیاورد که موفق نشد. همه به خوبی می دانند که توافق ایران و چین در سال های 2014 و 2015 نیز نقش تعیین کننده داشتند. وجود یکی از ناوگان های تانکر نفت دریایی در ایران و بسیاری از عوامل دیگر باعث شکست نقشه های آمریکا شد. عوامل بسیار زیادی وجود دارد که نشان می دهد ایران بازیگر بزرگ و مهم اقتصادی است. حتی موقعیت ایران به گونه ای است که حل بسیاری از مشکلات حمل و نقل بین المللی بدون ایران ممکن نیست. حتی مسیر ترانزیت بسیار مهم چین و آفریقا که به نام مسیر آفریقا – آسیا معروف است بدون مشارکت ایران قابل تحقق نیست. لذا در هر صورت دولت آمریکا درک می کند که ایران کشوری است که باید هم به لحاظ سیاسی و هم اقتصادی آن را مد نظر قرار داد. به طور مسلم این موضوع آرامش را از واشگتن گرفته است.
رئیس بنیاد سیاست اوکراین و تحلیلگر و فعال سیاسی معروف این کشور درباره رفتار و عملکرد اروپا در موضوع ایران هم اینطور توضیح می دهد: اروپا امروزه به نوعی شورش کرده است. ما امروزه شاهد شورش اروپا در مقابل سیاست های واشنگتن هستیم که در خصوص ایران نمو بیشتری پیدا کرده است. مسئله ایران نشان داد که غرب دیگر عنصر سیاسی واحد نیست. امروزه اروپا جدا از آمریکا عمل می کند به خصوص آلمان و فرانسه که از سیاست واشنگتن در مقابل ایران انتقاد می کنند. تا جایی که معلوم است برلین و پاریس قصد همراهی با واشنگتن را علیه تهران ندارند. این موضوع بسیار مهم ، مشکل بزرگی است که واشنگتن با آن روبه رو شده است.
برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید
کانال تلگرامی الکوثرفارسی اینجا
دو شنبه 2 بهمن 1396 - 12:3:2