تهران- الکوثر: رهبری جنبش أمَل، از ابتدای تشکیل بر عهده امام موسی صدر و بعد از وی، شهید مصطفی چمران و از سال ۱۹۷۹ نبیه بری بود. پس از شهادت شهید چمران و در جریان عملیات الجلیل و حمله به بیروت، جنبش امل همراه با دیگر گروههای لبنانی به مذاکرات با اسرائیل در قالب هیات نجات ملی پیوست.
در پی این تغییر رویکرد، گروههای زیادی از نیروهای مومن از این جنبش جدا شدند و چندی بعد، حزبالله لبنان در پی آن شکل گرفت. از سال ۱۹۹۰، این جنبش به جریان سیاسی حاکم لبنان پیوست و جایگاه سیاسی خود را مستحکم ساخت. ریاست مجلس و تصاحب تعدادی از کرسیهای مجلس لبنان، دستاورد تغییر نگرش این جنبش در دوره بعد از سید موسی صدر بود. با وجود این تغییر نگرش، در جریان جنگ ۳۳ روزه اسرائیل علیه لبنان، این نهضت در کنار حزبالله به مقابله با یورش اسرائیل برخاست و همکاری نزدیکی در میدان نبرد و بخش لجستیک داشت.
تأسیس
در سالهای ابتدایی دهه ۱۹۷۰، هر یک از احزاب و گروههای لبنانی برای خود ارتشی نظامی داشت ولی چون عاری از انگیزه و آرمان دینی و مذهبی بود، در برابر تهدیدهای نظامی کشورهای دیگر، کارایی لازم را نداشت. بعلاوه هر یک از این گروههای نظامی، خود عاملی برای درگیریهای قومی و مذهبی و قبیلگی بود. بنابراین برای ایجاد امنیت داخلی و خارجی لبنان، تأسیس یک سازمان نظامی قومی، ضروری به نظر میرسید. سازمانی که افراد آن با داشتن آگاهیهای سیاسی، مذهبی و نظامی، پاسدار مرزهای عقیده و نظام باشند. سید موسی صدر، در ۲۰ ژانویه ۱۹۷۵م مردم لبنان را به تشکیل سازمان نظامی متحدی دعوت کرد.
از این تاریخ، پایههای یک سازمان نظامی به نام «افواج مقاومت لبنان» یا همان امل پیریزی شد. جوانان مدرسه صنعتی جبل عامل، اولین کسانی بودند که به این گروه پیوستند و به آموختن فنون نظامی پرداختند. مرکز آموزش این سازمان، نخست در دهکدهای به نام «یمونه» در حومه بعلبک بود که بعد از مدتی با توافق سازمان فتح فلسطین به مرکز بزرگ آموزش نظامی آن، یعنی محلی به نام عینالنبیه منتقل گردید و در آنجا زیر نظر مربیان جنبش فتح به تربیت نیروهای خود پرداخت.
فعالیتهای این سازمان هفت ماه به صورت مخفیانه ادامه داشت، ولی پس از گذشت این مدت، در روز ۶ ژولای ۱۹۷۵ انفجاری در پایگاه نظامی این سازمان روی داد و ۲۷ نفر کشته و بیش از ۵۰ نفر نیز زخمی شدند. این جریان خود به خود موجب آشکار شدن سازمان امل شد. در پی این انفجار، امام موسی صدر، در یکشنبه ۷ ژولای ۱۹۷۵ در یک کنفرانس مطبوعاتی، موجودیت این سازمان را اعلام کرد. پس از این انفجار، مرکز آموزش به محل دیگری به نام «جَنَتا» تغییر مکان داد و در آنجا خود اعضای سازمان به اعضای جدید آموزش میدادند.
استقبال عمومی جوانان
همین که تأسیس جنبش امل اعلام کرد، هزاران جوان برای پیوستن به آن شتافتند. خانههای رهبران و محل اقامت موقت امام موسی صدر در منزل احمد اسماعیل و محل استقرار موقت جنبش در منطقه پل فؤاد اول، روزانه شاهد انبوه داوطلبانی بود که خواستار سلاح و آموزش نظامی بودند.
منبع تأمین هزینههای اولیه
بیشتر سلاحهای مورد نیاز این گروه، از طریق خمس و زکات ثروتمندان شیعه تهیه میشد. امام موسی صدر بهطور مستقیم یا بهوسیله برخی از افراد مورد اعتماد، از رومانی سلاح خریداری میکرد. بهطوریکه نخستین معامله تسلیحاتی که امام موسی صدر انجام داد، با وامی بود که از یکی از ثروتمندان جنوب گرفت. کمکهای ثروتمندان منبع مالی دیگری برای تأمین هزینههای جنبش امل بود. اما وی پیشنهاد پول و سلاح از سوی گروههای دیگر را نمیپذیرفت و ترجیح میداد این جنبش به خود متکی باشد؛ ازجمله پیشنهاد تأمین سلاح و پول از سوی خلیل الوزیز معاون یاسر عرفات را محترمانه رد کرد. کمکهای مراجع تقلید شیعه در ایران نیز منبع مالی دیگری بود. آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی برای کمک به سرپرستی امور شیعیان لبنان و رفع مشکلات آنان یک میلیون لیره لبنانی برای موسی صدر فرستاد.
شنبه سیاه
جنبش امل پس از پنج ماه از تأسیس، در ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۵ با یک چالش مستقیم در قلب بیروت روبرو شد. به دستور بشیر جمیل، نایب رئیس شبه نظامیان فالانژ، گروههای مسلح، بندرگاه و بازارهای تجاری بیروت را به تصرف خود درآوردند و به کشتار شهروندان پرداختند. در این کشتار بیرحمانه، ۳۰۰ تن شهید و بیش از ۱۰۰۰ تن زخمی شدند. جوّ ترس و وحشت آنچنان بر کشور حکمفرما شد، که جنگ ناپیوسته به جنگ جنونآمیزی بدل گشت و از همان روز گروگانگیری، انداختن اجساد زیر پلها و حتی مُثله کردن اجساد صورت گرفت. پس از این واقعه، امام موسی صدر، این روز را پایان خط گفتگو با حزب فالانژ دانست. بدین ترتیب، امل، ناخواسته از طرفهای درگیر در جنگ داخلی شد؛ زیرا در این جنگ به دفاع از محرومان تمام لبنان برخاست. مخصوصاً پس از اینکه اهداف فالانژها مبنی بر تسلط بر کشور از طریق جنگ فرقهای فاش شد. فالانژها برای پاکسازی مناطق تحت سیطره خود مسلمانان را که اغلب شیعه بودند از آن مناطق اخراج کردند.
رابطه با مجلس شیعیان
امام موسی صدر، نمیخواست خود را به مجلسی که ماهیت مدنی و دینی داشت، پایبند کند، زیرا در آن صورت، نمیتوانست در کشمکشهای سیاسی که ماهیت نظامی به خود گرفته بود، نقشی ایفا کند. به همین جهت در ابتدای اعلام موجودیت آن در سال ۱۹۷۵ گفت:جنش امل هیچگونه رابطه سازمانی با مجلس اعلای شیعیان ندارد. ولی بازوی سیاسی نظامی جنبش محرومان است و مجلس بیانگر ماهیت مدنی شرعی همان جنبش است و بر این اساس هماهنگی میان دو طرف شکل میگیرد.
جنگ و صلح
این جنبش پس از ژوئن ۱۹۷۶بیشتر سعی کرد نقش دفاعی از لبنان در مقابل را داشته باشد. در این زمان، به ارتباط موثر با سوریه و همچنین دفاع از مقاومت فلسطین پرداخت. امام موسی صدر رهبر این جنبش، با آغاز درگیری خصومت میان سوریه و مقاومت فلسطینبا رایزنی با هر دو طرف، تلاش زیادی برای صلح میان این دو نمود.
پس از امام موسی صدر
پس از ربوده شدن امام موسی صدر، به مدت یک سال، شهید مصطفی چمران به همراه سید عباس نصرالله-برادر سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان، رهبری این جنبش را برعهده گرفتند. بعد از شهادت شهید چمران، نبیه برّی در سال ۱۹۷۹م به رهبری انتخاب شد و از سال ۱۹۸۴ در دولتهای متعدد، وزیر بوده است و در ۱۹۹۲ به ریاست مجلس لبنان انتخاب شد. در حال حاضر(۲۰۱۵م) نیز همچنان ریاست مجلس را بر عهده دارد.
جهت گیری سیاسی
پس از ربوده شدن امام موسی صدر و رویکرد سیاست جمهوری اسلامی ایران در لبنان، به تدریج بیشتر مسئولان مومن و علاقمند به مبارزه با اسرائیل به حزب الله منتقل شدند. در این دوره، وابستگی سیاسی این جنبش به سوریه تا حد زیادی افزایش یافت، به گونهای که هر از گاهی از این جنبش به عنوان ابزار سوریه در لبنان نام برده میشد. حوادثی که در آنها جنبش امل به عنوان واسطه و ابزار در لبنان مورد استفاده قرار گرفت عبارتند از: سرکوب جریان عرفات در چارچوب جنگ اردوگاهها، سرکوب ناسیونالیستهای سنّی طرفدار لیبی (مرابطون)، جنگ با نیروهای لبنانی فالانژ.
جایگاه سیاسی در لبنان
پس از اجرای توافق طائف در سال ۱۹۹۰ که به جمهوری دوم لبنان معروف شد، جنبش امل به جریان حاکم سیاسی جدید پیوست. از این رو، منصب ریاست مجلس و وزارت خانههایی همچون امور اجتماعی، مسکن و تعاونیها و اقتصاد به همراه مجلس جنوب و بخشهایی از ارتش، امنیت داخلی، امنیت دولت، و مراکز خدماتی از آن اعضای این جنبش شد. در نتیجه، این مراکز خواه به صورت ثابت یا به عنوان تخصیص بودجه برای توسعه مناطق، به این جنبش کمک میکند.جنبش امل، در مبارزات انتخابی سال ۱۹۹۶ کرسیهای فراوانی از حوزههای جنوب لبنان و بیروت بهدست آورد. نبیه بری، رهبر این جنبش، ریاست مجلس را به دست آورد و ریاست فراکسیون بزرگی را در مجلس برعهده داشت.
تشکیلات
در چارت تشکیلاتی، هسته کوچکترین واحد درون تشکیلات است که مسئولان آن از طریق انتخابات داخلی میان اعضا انتخاب میشوند.مجموعه این هسته ها، شعبه و مجموعه چند شعبه، منطقه و مجموعه چند منطق، اقلیم را تشکیل میدهد.کنگره عمومی، که عالیترین نهاد در جنبش است از تمام اعضای اقلیم، اعضای دفتر سیاسی و هیأت اجرایی و اعضای مناطق تشکیل شده و همگی اینها در کنگره عمومی گرد میآیند.
کنگره هر سه سال یک بار جلسه میگیرد و برخی تغییرات را در نظام نامه داخلی انجام میدهد و خط مشی سیاسی دوره آتی را پی میریزد.پس از آن، اعضای دفتر سیاسی و رئیس و نائب رئیس جنبش و هیأت اجرایی از طریق انتخابات در کنگره عمومی برگزیده می شوند.
تشکیلات جنب امل در آغاز در جنوب لبنان و ازطریق حلقههای کوچک حول مدرسه فنی جبل عامل و آموزشکده مطالعات اسلامی رشد میکرد. شهید مصطفی چمران، که در آن زمان به لبنان مهاجرت کرده بود، اولین حلقه این فعالیتها را تاسیس کرد.
فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی
این جنبس برخی نهادهای اجتماعی، بهداشتی، تبلیغاتی و فرهنگی مخصوص به خود و یا همراه خود را تحت پوشش دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
موسسه آموزش جبل عامل، شهر صور
جنبش فرهنگی لبنان
پیشاهنگی دانش آموزش رسالت اسلامی
مجله الامل
مجله داخلی العواصف
چاپ خانه بلال
تلویزیون NBN
مجمع فرهنگی نبیه برّی، منطقه زهرانی
روزنامه الزمان که توسط جنبش امل خریداری شده است.
موسسه جمعیت حمایت از معلولان لبنان که به ریاست رنده برّی همسر نبیه برّی رهبر جنبش امل اداره میشود.
ایستگاه رادیویی "الرسالة" که ۲۴ ساعته برنامه دارد.
رابطه با سوریه
این جنبش موضع خود را با سازمان "حزب بعث" لبنان و "حزب قومی"(کمیته بحران) و "جمعیت خیریه اسلامی" هماهنگ کرده است و با سوریه روابط راهبردی دارد.
فعالیتهای اجتماعی، درمانی
جنبش امل، چندین درمانگاه و مرکز آموزش درمانی در مناطق شیعه نشین دارد. موسسه واحد الشهید اللبنانی نیز که به امور خانواده شهدا و فرزندانشان و مجروحان رسیدگی میکند، متعلق به این جنبش است. فرزندان شهیدان از سهمیهای برای استخدام دولت برخوردار هستند و نیروهای حفاظت مجلس نیز به واسطه نبیه برّی ایجاد شده و افتتاح بیمارستان الزهرا در بیروت نیز از جمله اقدامات اوست.
تفرقه در جنبش و شکل گیری حزب الله
در جریان عملیات الجلیل و حمله به بیروت، جنبش امل همراه با دیگر گروههای لبنانی به مذاکرات با اسرائیل در قالب هیات نجات ملی پیوست. این حرکت باعث شد که تعداد زیادی از شیعیان از امل جدا شوند. از میان آنها میتوان به ۳ گروه اصلی اشاره کرد:
امل اسلامی: فرماندهی این گروه را سید حسین موسوی، جانشین نبیه بری در امل در اختیار داشت که از آنها جدا شده بود.
حزب دعوت اسلامی: از بزرگان این حزب که معتقد به مبارزه با اسرائیل بودند، میتوان به آیت الله سید محمد حسین فضل الله و شیخ محمد مهدی شمس الدین اشاره کرد.
تجمع علمای مسلمین: به مسئولیت "شیخ صبحی طفیلی".
این گروهها، برای تشکیل ساختاری برای مبارزه با اسرائیل، گروهی ۹ نفره را انتخاب کردند. نتیجه اقدامات این گروه، سند ۹ بود که بر اساس آن، قرار شد گروه جدیدی تشکیل شود. معیارهای این گروه جدید،۳ اصل بود: "ایمان به اسلام، مقاومت در برابر اسرائیل و پذیرش رهبری ولی فقیه". بعد از آن، ۵ نفر از آن گروه ۹ نفره، اولین هیات رهبری گروه جدید را با نام «شورای لبنان» تشکیل دادند. در ابتدا فعالیت این گروه جدید به صورت غیر رسمی بود تا اینکه در ۱۶ فوریه ۱۹۸۵ در "حسینیه شیاح" بیروت به صورت رسمی، تشکیل گروه جدید با نام حزب الله اعلام شد.
رابطه با حزبالله: عوامل اختلاف و رقابت
حزب الله و امل هر دو در عرصه و منطقه واحدی فعالیت دارند و همین امر باعث شد که سطح تماس این دو با یکدیگر زیاد باشد. عمدهترین زمینههای اختلاف میان این دو گروه عبارتند از:
رقابت در جذب افراد؛
اختلاف در دیدگاهها دربارهٔ بعضی از مسائل سیاسی؛
متزلزل بودن عنصر اعتماد و اطمینان در روابط طرفین.
درگیریها
برخی از حوادثی که در مدت اختلاف میان این دو گروه روی داد، عبارتند از:
در آغاز، تجاوزها از راه ضرب و شتم، سلاح کِشی یا ایجاد تشنج در فضای روستاها در سطح محدود شروع شد.
در ۱۹۸۸/۵/۴ جنبش امل، با این باور که حزب الله از حدود خود تجاوز کرده است، تصمیم به خلع سلاح نیروهای حزب الله گرفت.این تصمیم که به نام «مانع حاروف» معروف شد در ابتدا به درگیری در مناطق نبطیه و غازیه انجامید. و پس از آن، رهبری حزب الله در اقدامی سریع، تصمیم گرفت نظر جنبش أمل را قبول و بدین ترتیب خلع سلاح شد.
در تاریخ ۱۹۸۸/۵/۶ درگیریها به بیروت کشیده شد و حزبالله در این مرحله تصمیم به نبرد گرفت. در نتیجه، امل از پایگاههای خود در حومه جنوب بیروت خارج شد.
تسلط حزبالله بر روستاهایی در اقلیم التفاح در جنوب لبنان در پایان سال ۱۹۸۸.
پس از توافق امل و حزب الله در فوریه ۱۹۸۹، جنگ اقلیم التفاح در نیمه ژوئیه همان سال روی داد. در این نبرد، حزب الله به مدت ۱۰۰ روز در محاصره شدیدی قرار گرفت.
توافق قطع مخاصمه
درگیری بین جنبش امل و حزب الله،ها از اواسط سال ۱۹۸۸ میلادی شروع شد و دو سال و نیم ادامه داشت. در این مدت ایران و سوریه بسیار کوشیدند تا این درگیریها پایان یابد. به دنبال حمله عراق به کویت و بروز نشانههای شروع جنگ خلیج فارس با توافق صلح میان طرفین در ۱۹۹۰/۱۱/۹ به پایان رسید.این قرارداد بر فراموشی بدبینیهای موجود میان طرفین، برنامه برقراری صلح و سازش، بازگشت حزب به جنوب تأکید کرده بود. البته بر اساس این قرارداد، امنیت جنوب لبنان به ارتش سپرده شد و عملیات مقاومت تضعیف شد.
همکاری در جنگ ۳۳ روزه
در جریان جنگ ۳۳ روزه در تابستان ۲۰۰۶م، این جنبش با گروه حزب الله لبنان همکاری خوب و منسجمی در مقابل اسرائیل داشتند. به گواهی سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله، این همکاری در پی رایزنی با نبیه بری، رهبر جنبش امل از همان روز اول جنگ تا آخر وجود داشت. وی موفقیت لبنان در پیروزی بر اسرائیل نتیجه همکاری و همراهی نزدیک نبیه برّی و این جنبش و تقسیم مسئولیتها در بین دو گروه سیاسی بوده است. همکاریای که هم در میدان جنگ و هم در بعد برنامه ریزی و لجستیک جنگ بود. همچنین این هماهنگی در آزاد سازی کشتزارهای شعبا و جنگ جنوب ادامه دارد.
یک شنبه 12 شهریور 1396 - 10:41:47