تهران- الکوثر: مردم عراق که با راه دشواری برای حفظ امنیت و اداره کشورشان روبه رو هستند، به این آگاهی رسیدهاند که اخراج داعش از این کشور، ایدئولوژی مسموم این خلافت خودخوانده را در روح کسانی که در دومین شهر بزرگ عراق باقی ماندهاند، از بین نخواهد برد.
جیمز پولوس در تحلیلی که در هفتهنامه ویک منتشر شد، نوشت: سرانجام نیروهای ائتلاف اعلان کردند که موصل (که اکنون بیشتر آن ویرانه شده، در فقر فرو رفته و آکنده از کینهتوزی است) از دست داعش آزاد شد. هزاران نفر در موصل کشته شده اند، میلیونها نفر نیز آواره گشته اند و خیابان های این شهر نیز مملو از مین های منفجر نشده است. اگرچه نبرد موصل از نظر تکنیکی پیروزمندانه است، اما درباره نتایج واقعی آن نباید اشتباه کرد: آمریکا و متحدان این کشور هنوز در جنگ دیرینه علیه افراطگرایان به پیروزی نرسیدهاند و همچنان در بازی مخرب خود، از آنها شکست میخورند.
امکان ندارد که با تخریب یک منطقه بتوان در جنگ پیروز شد. جنگ مخرب، نه تنها باعث تکثیر افراطگرایی میشود، بلکه لازمه ادامه بقای آن نیز هست. حال که تعداد زیادی از نخبگان غربی دوباره سرگرم ارزیابی مزایا و معایب تمدن خویش هستند، ذکر برخی واقعیتها، ایرادی نخواهد داشت. بیتردید، اگر داعش، ایمان اسلامی را تا جایی به افراط میکشد که رویای تزکیه آن به فساد منجر میشود، پس غرب هم باید از گسترش روش غربی جنگافروزی جلوگیری کند که همچون ویروسی در اطراف جهان تکثیر یافته است.
صرفنظر از شرارت های آلمان نازی، نبوغ نازیها در کشتار باعث شد که غرب نیز به طور بیرحمانه و شرمآوری به دشمن خویش تبدیل شود. همچنانکه نبوغ غرب در تخریب و نابودی که بهصورت بمب اتم به اوج خود رسید، باعث نجات غرب و بقای آن شد.
ما از این اتفاق (نابودی هرچه بیشتر جبهه غرب) آگاه بودیم. ویکتور دیویس هانسون، در کتاب فرهنگ و کشتار، میگوید «اگر صحنه های جنگ علیرغم وجود ابزارهای کشنده، جلوی سنت جنگی غرب را بگیرد و به رویکردهای بومی جنگ کشیده شود، من چندان نگران جنگ مداوم در هزاره پیش رو بین غرب و غیر-غرب نخواهم بود؛ چرا که هرچه جهان غربیتر شود، ماهیت جنگهای آن نیز غربیتر میشود و به تبع آن، مهلکتر خواهد شد. در هزاره آینده، احتمالا همه ما غربی خواهیم بود و این موضوع میتواند حقیقتا خطرناک باشد».
غربیها چه از هستی غرب دفاع کنند یا نه، حقیقت سخنان هانسون بیش از آن است که آنها آن را باور کنند. هانسون به این نتیجه رسیده است که «ما باید این میراث جنگی شوم و سنگین را نه تکذیب کنیم و نه از آن احساس شرم کنیم، بلکه باید مطمئن شویم که شیوههای مهلک ما در جنگ، در خدمت تمدن غرب است و باعث نابودی آن نخواهد شد».
اما به راستی عملکرد ما (غرب) چگونه است؟ مردم آمریکا کاملا موافقند که تا به حال عملکرد ما در این جنگ 16 ساله علیه تروریسم در افغانستان و عراق، در لیبی و یمن، و دیگر مناطق ضعیف بوده است. چنانکه مهارت و قدرت ما در ایجاد ویرانیهای بزرگ مایه ناامیدیمان شده است. اما اینک، ما از این نوع پیروزی در جنگ به خاطر اصول و احتیاطمان امتناع میکنیم.
بنابراین میتوان گفت که ما آمریکاییها پرچم هسته اصلی جنگ غربی (یعنی، وحشیگری، وحشیگری تا حد نابودی و دستیابی به پیروزی) را پایین آوردیم. در حالی که اکنون ما بین سرخوردگی و سلطه مردد هستیم، شیوه های جنگیمان از ما سبقت گرفتهاند و متحدان و دشمنان ما بهطور یکسان تکنیکها، ابزار و سماجت وحشتناک برای پیروز شدن را در پیش گرفتهاند.
منبع: شورای راهبردی روابط خارجی
سه شنبه 27 تیر 1396 - 12:50:22