تحولات اخیر در جنوب یمن، به ویژه پیشرویهای سریع نیروهای وابسته به «شورای انتقالی جنوب» و کنترل استانهای استراتژیک حضرموت و المهره، این پرسش جدی را مطرح ساخته که آیا یمن در آستانه تجزیه واقعی قرار دارد؟ با وجود اینکه «شورای رهبری ریاست جمهوری» به عنوان نهاد وحدتبخش جبهه مخالفان انصارالله با حمایت عربستان و امارات شکل گرفت، اکنون این نهاد با اختلافات داخلی عمیق و رقابتهای میدانی مواجه است که بقای آن را زیر سؤال برده است. پاسخ به این پرسش نیازمند تحلیل ابعاد داخلی، منطقهای و پیامدهای این تغییرات است.
مرگ مغزی شورای ریاست جمهوری: پروژه وحدت در آستانه فروپاشی
پاسخ به این سؤال که آیا یمن در آستانه تجزیه است، مستقیماً به سرنوشت «شورای رهبری ریاست جمهوری» گره خورده است. این شورا که بر اساس «توافق ریاض» برای مدیریت اختلافات و ایجاد یک جبهه متحد علیه انصارالله تأسیس شد، از همان ابتدا بر پایهای لرزان بنا شد. ترکیب آن شامل نیروهای جداییطلب (شورای انتقالی جنوب) و گروههای مدعی وحدتخواهی بود که این تضاد ساختاری، آن را به یک «جنین مرده» تبدیل کرده بود. اکنون با تسلط شورای انتقالی بر استانهای جدید، این تضاد به رویارویی کامل تبدیل شده و شورا عملاً از هم پاشیده است. بیانیههای محکومیت رشاد العلیمی (رئیس شورا) در مقابل حمایت صریح عیدروس الزبیدی (رئیس شورای انتقالی و عضو شورای ریاست جمهوری) از این اقدامات، نشان میدهد که این نهاد دیگر هیچ کارکردی ندارد و تنها به پوستهای برای رقابتهای داخلی تبدیل شده است. این مرگ مغزی، مهمترین گام در مسیر تجزیه عملی جنوب یمن است.
بیشتر بدانید
جنایت جنگی در المکلا؛ شبهنظامیان شورای انتقالی مجروحان را از بیمارستانها ربودند| مع المراسلین
پژوهشگر عراقی: واشنگتن قدرت عراق را در چارچوب منافع خود و رژیم صهیونیستی تعریف میکند| عراق الغد
تکقطبی شورای انتقالی جنوب: تجزیه بالفعل نه بالقوه
در حالی که در گذشته بحث از «پتانسیل تجزیه» وجود داشت، اکنون جنوب یمن شاهد «تجزیه بالفعل» است. شورای انتقالی جنوب با حمایت امارات، دیگر یک بازیگر در میان بازیگران نیست، بلکه به بازیگر مسلط و بدون رقیب در جنوب تبدیل شده است. این تشکیلات نه تنها کنترل کامل پایتخت (عدن) و جزیره استراتژیک سقطری را در دست دارد، بلکه با تصرف استانهای نفتخیز و ثروتمند حضرموت و المهره، کنترل خود بر منابع اقتصادی و مرزهای جنوب یمن را تثبیت کرده است. اظهارات عیدروس الزبیدی مبنی بر آغاز مرحله «ساخت نهادهای دولت عربی جنوب»، نشاندهنده یک برنامه مدون برای ایجاد واقعیتهای میدانی و اداری است. این اقدامات، یمن را از مرحله تهدید تجزیه به مرحله اجرای آن منتقل کرده است.
معادله ریاض-ابوظبی: رقابت منطقهای که تجزیه را شتاب میبخشد
تجزیه یمن صرفاً یک پدیده داخلی نیست، بلکه محصول مستقیم رقابت و تضاد منافع حامیان اصلی جبهه ضد انصارالله، یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی است. عربستان به دنبال یک دولت دستنشانده ضعیف اما متحد در یمن است تا بتواند از آن به عنوان اهرم فشار در مذاکرات با انصارالله و به عنوان یک سپر امنیتی در مرزهای جنوبی خود استفاده کند. در مقابل، امارات با سرمایهگذاری سنگین بر روی شورای انتقالی، پروژه جدایی جنوب را پیش میبرد تا کنترل بنادر استراتژیک خلیج عدن و تأمین منافع امنیتی و اقتصادی خود را تضمین کند. این رقابت نهان، هرگونه تلاش برای ایجاد یک راهحل سیاسی فراگیر را ناکام گذاشته و عملاً به نیروهای جداییطلب چراغ سبز نشانده تا مسیر خود را برای تجزیه عملی ادامه دهند.
پیامدهای هرجومرج ساختاری: بازنده اصلی مردم یمن و برنده نهایی انصارالله
در آستانه تجزیه، بزرگترین بازنده مردم یمن هستند که به جای ثبات و دولت، شاهد شکلگیری «هرجومرج ساختاری» و دو قدرت موازی در جنوب خواهند بود. این وضعیت با قوانین متعارض، نهادهای امنیتی رقیب و عدم وجود یک مرجعیت واحد، ثبات را برای دههها غیرممکن خواهد ساخت. در این میان، بزرگترین برنده این وضعیت، «انصارالله» است. ضعف و تفرق روزافزون در جبهه جنوبی، به این گروه اجازه میدهد تا ضمن تثبیت قدرت در شمال، از اختلافات دشمنان خود بهرهبرداری کرده و نفوذ خود را به مناطق مرکزی و حتی بخشهایی از جنوب گسترش دهد. بنابراین، تجزیه جنوب، نه تنها به پایان درگیریها منجر نخواهد شد، بلکه فصل جدیدی از بیثباتی و پیچیدگی در معادلات یمن را به راه خواهد انداخت.
چشمانداز آینده: از تجزیه عملی تا درگیری نظامی تمامعیار
اگرچه ممکن است اعلام رسمی استقلال جنوب در کوتاهمدت روی ندهد، اما سناریوی محتمل، تداوم و تعمیق «تجزیه عملی» است. شورای انتقالی با درآمدهای نفتی حضرموت و حمایت امارات، به تدریج نهادهای یک دولت مستقل را بدون اعلام رسمی استقلال شکل خواهد داد. با این حال، این وضعیت نمیتواند برای همیشه پایدار بماند. احساس خطر از سوی جناحهای وابسته به عربستان یا تلاش برای پسگیری کنترل استانهای تحت سیطره شورای انتقالی، میتواند به زودی به درگیری نظامی مستقیم میان شاخههای مختلف جبهه ضد انصارالله منجر شود. این جنگ داخلی در جنوب، یمن را به سمت فروپاشی کامل و هرجومرجی پیشبینینشده سوق خواهد داد.
بهره سخن
در نهایت، یمن دیگر در آستانه تجزیه نیست، بلکه وارد فاز تجزیه عملی شده است. پروژه وحدت جبهه مخالفان با مرگ مغزی شورای رهبری ریاست جمهوری به شکست انجامید و اکنون تکقطبی شورای انتقالی جنوب با حمایت امارات، معادلات را تغییر داده است. آینده یمن کمتر از هر زمان دیگری در دست مردم این کشور است و بیشتر تحت تأثیر معادلات رقابتآمیز ریاض و ابوظبی و همچنین واکنش استراتژیک انصارالله شکل خواهد گرفت. خطر اصلی، عادیسازی و تثبیت یک «هرجومرج سازمانیافته» است که برای دههها مردم یمن را در رنج نگه خواهد داشت و نقشه ژئوپلیتیک منطقه را برای همیشه تغییر خواهد داد.