اعلام بازگشت بیش از ۸۵۰ شهروند عراقی از اردوگاه الهول سوریه به خاک عراق، گام تازهای در پروندهای پیچیده، انسانی و امنیتی است که سالهاست توجه نهادهای بینالمللی را به خود جلب کرده است. این اردوگاه که در شمال سوریه تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) و نظارت ایالات متحده اداره میشود، میزبان هزاران نفر از خانوادههای اعضای داعش و آوارگان جنگ است. انتقال این افراد به عراق، در ظاهر اقدامی انسانی تلقی میشود اما در عمق، تبعات امنیتی، اجتماعی و سیاسی گستردهای دارد که آینده ثبات در عراق و منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
۱. بازگشت اجباری یا بازسازی انسانی؟
بازگرداندن ساکنان عراقی اردوگاه الهول از یک منظر اقدامی انساندوستانه برای پایان دادن به سالها زندگی در شرایط سخت اردوگاهی تلقی میشود، اما واقعیت آن است که بخش بزرگی از این افراد، خانوادههای اعضای داعش و یا خود اعضای سابق این گروه هستند. عراق با پذیرش این بازگشت، عملاً بار سنگینی از مشکلات اجتماعی و امنیتی را بر دوش میگیرد. فرآیند غربالگری و بازپروری آنان، نیازمند زیرساختهای روانی، آموزشی و امنیتی بسیار پیچیده است؛ زیرساختی که در عراقِ پس از جنگ و بحران سیاسی، هنوز به شکل کامل وجود ندارد.
۲. چالش امنیتی بازگشت داعشیها برای عراق
عراق تنها کشوری است که در میان دولتهای منطقه به شکل سیستماتیک پذیرای بازگشت اتباع خود از اردوگاه الهول بوده است. طبق منابع رسمی، بیش از ۸۰ درصد از عراقیهای ساکن در اردوگاه تا امروز به کشورشان بازگردانده شدهاند. این تصمیم در حالی است که نهادهای امنیتی و پژوهشگران افراطگرایی هشدار دادهاند سهم بالایی از این افراد همچنان وفادار به ایدئولوژی داعش هستند و شستشوی مغزی کودکان اردوگاه، نسلی تازه از تندروها را شکل داده است. نبود امکان نظارت دائم بر این افراد، خطر احیای هستههای خفته داعش در خاک عراق را بهطور جدی افزایش میدهد و میتواند امنیت مناطق حساس مرزی و استان نینوا را تهدید کند.
بیشتر بدانید
تأکید مقاومت لبنان: حق پاسخگویی در قبال ترور شهید طباطبایی محفوظ است| مع المراسلین
طرح جدید آمریکا برای غزه؛ «مهندسی جمعیتی تحمیلی» در سایه بازسازی| فلسطین الصمود
۳. بُعد حقوقی و بینالمللی بازگشتها
پرونده اردوگاههای شمال سوریه از جمله الهول، یکی از مهمترین چالشهای حقوق بینالملل پس از فروپاشی داعش است. بسیاری از کشورهای اروپایی، تابعیت اتباع داعشی خود را لغو کرده و از پذیرش آنان خودداری میکنند، زیرا از تأثیرات سیاسی و اجتماعیِ حضور دوباره این افراد بیم دارند. در مقابل، عراق با پذیرش شهروندانش درحال پر کردن خلأ مسئولیتپذیری دولتهای دیگر است؛ اقدامی که از نگاه نهادهای بینالمللی تحسینبرانگیز اما از نظر امنیتی پرمخاطره است. این تضاد رفتاری، شکاف میان مسئولیت اخلاقی و امنیت ملی را در جهان آشکار میسازد: بین ضرورت انسانیِ بازگرداندن پناهندگان و نگرانی مشروع از بازتولید چرخه تروریسم.
۴. اردوگاه الهول؛ منبع بالقوه افراطگرایی فراموششده
اردوگاه الهول که در ابتدا مکانی موقت برای نگهداری خانوادههای داعش بود، اکنون به یکی از کانونهای اصلی بازتولید افراطگرایی در خاورمیانه تبدیل شده است. آمارها نشان میدهد که بیش از ۵۰ هزار نفر در این اردوگاه زندگی میکنند که حدود ۶۰ درصد آنان کودکان هستند. گزارشها از وجود شبکههای مخفی جذب نیرو، قاچاق سلاح و اجرای احکام ایدئولوژیک درون اردوگاه حکایت دارد. بنابراین هرگونه اقدام برای جابهجایی یا بازگرداندن ساکنان آن بدون نظارت دقیق و برنامههای ضدافراطی، میتواند شعله زیر خاکستر داعش را دوباره برافروزد و تهدیدی فرامرزی برای عراق، سوریه و حتی اروپای جنوبی ایجاد کند.
۵. ضرورت راهبرد منطقهای و همکاری بینالمللی
حل مسئله اردوگاه الهول از توان یک کشور خارج است. بازگشت، بازپروری و ادغام اجتماعی این افراد، نیازمند همکاری سازمانهای بینالمللی، نهادهای حقوق بشری و دستگاههای امنیتی منطقهای است. عراق در خط مقدم این چالش قرار دارد، اما بدون حمایت فنی و مالی از سوی جامعه جهانی، این کشور قادر به کنترل پیامدهای احتمالی بازگشت هزاران تندرو نخواهد بود. تجربه افغانستان و سوریه نشان داده است که خلأ نظارت پس از خروج افراطیها، مستقیماً به بازخیز گروههای تروریستی منجر میشود. هماهنگی اطلاعاتی و تعریف برنامههای بازپروری دینی و آموزشی، تنها راه کاهش خطر این بازگشتهاست.
بهره سخن
بازگشت گروه جدیدی از ساکنان اردوگاه الهول به عراق، نقطه عطفی در پرونده انسانی پناهندگان جنگ سوریه است؛ اما این گام، در غیاب نظارت و برنامهریزی دقیق، میتواند زمینهساز بحران امنیتی تازهای در عراق و منطقه باشد. ترکیب آسیبهای روانی، باورهای تندروانه و فقر ساختاری، اگر بدون مداخله جدی و چندسطحی مدیریت شود، نسل تازهای از افراطگرایی را در قلب خاورمیانه خواهد پروراند. راهکار پایدار، نه در انتقال، بلکه در بازسازی انسانها و ساخت نهادهای مقاوم فرهنگی و اجتماعی نهفته است.