استقبال گرم و نادیده گرفتن رسوایی خاشقجی؛ دوگانگی سیاست خارجی آمریکا
استقبال گسترده و گرم واشنگتن از محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، نشاندهنده رویکرد عملگرایانه و منفعتمحور در سیاست خارجی آمریکاست، حتی اگر این مقام با رسواییهای بزرگی همچون پرونده قتل جمال خاشقجی مواجه شده باشد. این سطح از استقبال، که در آن رئیسجمهور آمریکا صراحتاً عربستان را مهمترین شریک خارج از ناتو معرفی کرد، القای این پیام را دارد که منافع استراتژیک و اقتصادی بر تعهدات ادعایی در زمینه حقوق بشر و دموکراسی ارجحیت دارد. این تضاد آشکار، ادعاهای آمریکا مبنی بر پایبندی به ارزشهای جهانی را صرفاً به یک «ویترین زیبا» تقلیل میدهد و چالشی جدی برای قدرت نرم این کشور در سطح جهانی محسوب میشود.
موتور محرک اقتصادی: سرمایهگذاریهای هنگفت نفتی در خاک آمریکا
یکی از دلایل اصلی و کلیدی برای این استقبال گرم، تمایل ولیعهد سعودی به سرمایهگذاریهای عظیم مالی در اقتصاد آمریکا است. گزارشها حاکی از آن است که در جریان دیدارهای اخیر، رئیسجمهور آمریکا بر تعهد سرمایهگذاری مبلغی بالغ بر یک تریلیون دلار در خاک این کشور تأکید داشته است. این حجم از سرمایهگذاری مستقیم، نفع اقتصادی قابل توجهی را متوجه اقتصاد آمریکا، بهبود شاخصهای کلیدی و همچنین متحدان نزدیک به طیف حاکم فعلی در آمریکا خواهد کرد. این بخش از رابطه، نشاندهنده عمق پیوند مالی است که منافع اقتصادی را در کانون روابط دوجانبه قرار میدهد.
بیشتر بدانید
امکان انتخاب روش اعدام؛ از تزریق سمی توسط پزشک اسرائیلی تا سایر وسایل| مع المراسلین
میراث شهید محمد عفیف؛ ساماندهی رسانهای که علیه رژیم صهیونیستی مؤثر واقع شد| قضیه ساخنه
سود مجتمعهای نظامی-صنعتی؛ چشمانداز فروش تسلیحات پرهزینه
علاوه بر سرمایهگذاری مستقیم، فروش گسترده تسلیحات به عربستان سعودی از دیگر اهداف مهم این سفر تلقی میشود. تحقق قراردادهای نظامی با ریاض، سود قابل توجهی را به مجتمعهای نظامی و صنعتی آمریکا تزریق خواهد کرد؛ این شرکتها به عنوان بازیگران اصلی و متحدان نزدیک قدرت سیاسی آمریکا، ذینفع مستقیم این معاملات پرسود هستند. در واقع، این معاملات تسلیحاتی، پشتوانهای مالی برای روابط سیاسی و استراتژیک با عربستان فراهم میآورد.
محوریت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی در بسته امتیازات ترامپ
هدف دیگری که ترامپ و متحدانش به شدت دنبال میکنند، مجاب کردن عربستان به پیوستن به توافق عادیسازی روابط با اسرائیل در چارچوب گسترش «توافق ابراهیم» است. شواهد نشان میدهد که واشنگتن این عادیسازی را منوط به اعطای امتیازات کلیدی، مانند فروش جنگندههای پیشرفته F-35 به ریاض، کرده است. این استراتژی نشان میدهد که عادیسازی منطقه غرب آسیا بر اساس منافع مشترک با اسرائیل، یکی از اولویتهای اصلی دولت ترامپ است؛ اگرچه نگرانیهایی در مورد سطح تکنولوژیک این جنگندهها و احتمال دستیابی رقبایی مانند چین به رموز آنها مطرح است.
مدیریت کلان معادلات غرب آسیا و طرح «خاورمیانه جدید»
در نهایت، گرمی این استقبالها و امتیازگیریها، همگی در راستای تلاش ترامپ برای مدیریت و پیشبرد معادلات کلان در منطقه غرب آسیا و پیشبرد طرحهای استراتژیک خود، از جمله طرح موسوم به «خاورمیانه جدید» است. این طرح که با حمایت جدی لابیهای طرفدار رژیم صهیونیستی همراه است، نیازمند ایجاد ائتلافهای منطقهای تحت هدایت آمریکاست. بنابراین، سفر بن سلمان فرصتی برای اخذ امتیازات چندوجهی – اقتصادی، نظامی و ژئوپلیتیکی – برای تحکیم جایگاه آمریکا در منطقه و پیشبرد دستورکار مورد نظر ترامپ بوده است.