به اشتراک بگذارید

نفت خلیج فارس، محور شمشیر دو لبه؛ فراز و نشیب ۷۰ ساله روابط استراتژیک عربستان و آمریکا

روابط تاریخی میان ریاض و واشنگتن، که بر ستون‌های تأمین امنیت خلیج فارس در ازای تضمین جریان نفت استوار بوده، طی هفت دهه، همواره بر لبه تیغ حرکت کرده است؛ تحلیلی عمیق از این اتحاد استراتژیک نشان می‌دهد که چگونه منافع متضاد و تحولات منطقه‌ای، این “معامله بزرگ” را به یک شمشیر دو لبه تبدیل کرده است که همزمان هم ابزار ثبات بوده و هم منشأ تنش‌های عمیق میان دو شریک سنتی.

نفت خلیج فارس، محور شمشیر دو لبه؛ فراز و نشیب ۷۰ ساله روابط استراتژیک عربستان و آمریکا

روابط میان عربستان سعودی و ایالات متحده، اتحادی است که از دیدار تاریخی فرانکلین روزولت و ملک عبدالعزیز در سال ۱۹۴۵ بنیان نهاده شد و بر ستون‌های محکم «نفت در برابر امنیت» بنا شد. این شراکت که از دل نیازهای اولیه دو طرف در دوران پس از جنگ جهانی دوم برخاست، در طول دهه‌ها، به‌رغم فراز و نشیب‌های متعدد و تغییرات ژئوپلیتیک منطقه‌ای و جهانی، هویت استراتژیک ریاض و واشنگتن را شکل داده است. اعتماد اولیه سعودی‌ها به آمریکایی‌ها، که ریشه در رویکرد متفاوت آن‌ها نسبت به مبلغان مسیحی در بحرین و نگرانی‌های امنیتی عبدالعزیز در برابر رقبای منطقه‌ای مانند هاشمی‌ها داشت، به سرعت با کشف نفت و تأسیس آرامکو به یک همکاری اقتصادی-امنیتی عمیق تبدیل گشت.

تولد اتحاد از دل نفت و ملاحظات امنیتی اولیه

ریشه‌های اتحاد عربستان و آمریکا به پیش از جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد؛ زمانی که ملک عبدالعزیز با واگذاری امتیاز نفت به «استاندارد اویل کالیفرنیا» (شورون)، حضوری حیاتی برای آمریکا در منطقه فراهم آورد. این اقدام صرفاً اقتصادی نبود، بلکه پاسخی به تهدیدات منطقه‌ای، به‌ویژه خاندان هاشمی، و تلاشی برای ایجاد توازن قدرت در برابر نفوذ بریتانیا بود. اعلامیه روزولت مبنی بر «حیاتی بودن دفاع از عربستان برای دفاع از ایالات متحده» در سال ۱۹۴۳، رسماً این رابطه را وارد فاز استراتژیک کرد و با تأسیس آرامکو، شرکت نفتی آمریکایی عملاً به نماینده سیاسی واشنگتن در ریاض بدل شد و کشف میدان عظیم غوار، ستون فقرات این اقتصاد را تثبیت نمود.

بیشتر بدانید

رضا سعد: واشنگتن با سیاست «چماق و هویج» در پی تحمیل صلح بر ونزوئلا است| قضیة ساخنة

مخالفت قاطع صنعاء با تمدید تحریم‌های شورای امنیت؛ تأکید بر استقلال اراده ملت یمن| مع المراسلین

تعمیق پیوندها از طریق زیرساخت و مواجهه با تحریم

دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ شاهد گسترش همکاری‌ها از استخراج نفت به حوزه زیرساخت‌ها بود؛ شاهدی بر این ادعا، ساخت خط لوله ۱۰۰۰ مایلی توسط شرکت «بکتل» برای انتقال مستقیم نفت به مدیترانه بود که وابستگی اروپا به نفت منطقه را تسهیل کرد. اوج‌گیری روابط نظامی و اقتصادی در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ با توافق‌نامه‌های دفاعی تقویت شد، اما نقطه عطف مهم، تحریم نفتی ۱۹۷۳ بود. این تحریم، که به رهبری عربستان درآمد نفتی ریاض را چهار برابر کرد، عملاً موجب شد که عربستان با سرمایه‌های جدید، زیرساخت‌های نظامی خود را به طور کامل بر اساس تسلیحات آمریکایی بنا نهد، هرچند سعودی‌ها در همان دوران شروع به ملی‌سازی ۱۰۰ درصدی آرامکو کردند.

همسویی ایدئولوژیک در جنگ سرد و ثبات منطقه‌ای

در دهه ۱۹۸۰، اتحاد دو کشور وارد فاز همسویی ایدئولوژیک در جریان جنگ سرد شد. عربستان سعودی به عنوان یک متحد اصلی در برابر نفوذ شوروی، فعالانه از عملیات‌های ایالات متحده حمایت کرد؛ از کمک‌های مالی به مجاهدین افغان تا پشتیبانی از جنبش‌های همسو در آنگولا. اوج این همکاری در جنگ خلیج فارس اول (۱۹۹۱) دیده شد، جایی که ریاض میزبانی نیم میلیون سرباز آمریکایی برای آزادسازی کویت را پذیرفت و نقش خود را به عنوان ضامن اصلی ثبات منطقه‌ای در برابر تهدیدات خارجی تثبیت کرد.

بحران پس از ۱۱ سپتامبر و آسیب دیدن اعتماد دوجانبه

حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، نقطه‌ عطفی منفی در روابط ایجاد کرد؛ دخالت ۱۵ هواپیماربا و اسامه بن‌لادن سعودی‌الاصل، نگرش عمومی در آمریکا را نسبت به عربستان سعودی کاملاً تغییر داد و ریاض را در مظان اتهام تأمین مالی تروریسم قرار داد. این بحران با حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ تشدید شد؛ تصمیم واشنگتن برای روی کار آوردن یک دولت شیعه در بغداد، توسط سعودی‌ها خیانت تلقی شد و منجر به اقداماتی تلافی‌جویانه مانند خروج نیروی هوایی آمریکا از خاک عربستان و تغییر مسیر خریدهای نظامی به سمت اروپا (مانند جت‌های تایفون بریتانیایی) گردید.

بازتعریف رابطه در عصر «نفت شیل» و نفوذ چندجانبه‌گرایی

در دوران معاصر، معادلات سنتی در حال تغییر است. با افزایش تولید «نفت شیل» در آمریکا، وابستگی واشنگتن به نفت خلیج فارس کاهش یافته است، اما همچنان برای مدیریت قیمت‌های جهانی نیازمند نقش عربستان است. در عین حال، عربستان سعودی با چشم‌انداز ۲۰۳۰ خود، فعالانه در حال متنوع‌سازی شرکای استراتژیک خود به سمت چین، روسیه و اروپا است. با وجود تنش‌های مقطعی مانند موضوع خاشقچی یا سیاست‌های متضاد در قبال بهار عربی، اتحاد نظامی و فروش تسلیحات گسترده، به ویژه در دوران ترامپ و حمایت از جنگ یمن، پابرجا مانده است؛ اما این اتحاد دیگر تک‌بعدی نیست و به سوی یک “همکاری استراتژیک بازتعریف شده” حرکت می‌کند.

بهره سخن: اتحاد در حال تحول

روابط عربستان و آمریکا، یک پیمان تاریخی است که از یک اتحاد مبتنی بر نفت و ایدئولوژی جنگ سرد، به یک شراکت پیچیده در دنیای چندقطبی امروز رسیده است. اگرچه ستون اصلی امنیت هنوز پابرجاست و منافع مشترکی در حوزه فناوری و انرژی وجود دارد، اما عربستان سعودی با افزایش استقلال عمل خود در تصمیم‌گیری‌های منطقه‌ای و گسترش تعاملات با رقبای آمریکا، در حال ایجاد یک “چتر امنیتی” چندلایه است. این رابطه نه در آستانه فروپاشی کامل است و نه به شکل گذشته باقی مانده است؛ بلکه در یک مرحله گذار دشوار برای تطبیق با منافع متغیر هر دو طرف قرار دارد.

پربازدیدترین