تشدید تنشها در جبهه لبنان پس از آتشبس غزه
تمرکز مجدد بر جبهه شمالی: شواهدی از آمادگی برای ماجراجویی جدید
با توقف موقت درگیریها در غزه، تمام توجهات مقامات صهیونیستی به جبهه شمالی معطوف شده است. شواهد میدانی، از جمله بازدید یسرائیل کاتز، وزیر جنگ اسرائیل، و مورگان اورتاگوس، معاون فرستاده آمریکا، از مرز لبنان، و همچنین گزارشهای رسانههای عبری مبنی بر درخواست اسرائیل برای تداوم حملات هوایی با هماهنگی کامل آمریکا، جملگی نشانههایی واضح از یک دور تنشزایی سازمانیافته است. برگزاری مانورهای گسترده در الجلیل شمالی و حملات روزانه پهپادی، هرچند با ادعای هدف قرار دادن نیروهای حزبالله صورت میگیرد، اما عملاً زمینه را برای یک درگیری گستردهتر فراهم میآورد و تلقی میشود که هدف اصلی این اقدامات، نه صرفاً دفاع، بلکه فشار مستمر برای تضعیف موقعیت مقاومت پیش از هرگونه تصمیم نهایی است.
فرسودگی ارتش صهیونی و بحران داخلی؛ موانع اصلی نتانیاهو
علیرغم تحریکات تندروهای کابینه نتانیاهو برای ضربه نهایی به حزبالله، واقعیت میدانی و داخلی اسرائیل نشان میدهد که این رژیم فاقد توان لازم برای ورود به یک جنگ تمامعیار جدید است. ارتش اسرائیل پس از دو سال درگیری فرسایشی در غزه، از نظر روحی و لجستیکی به شدت آسیب دیده است؛ گزارشها حاکی از سرپیچی دهها هزار سرباز از بازگشت به میدان نبرد است. این خستگی نظامی با نارضایتی عمیق جامعه صهیونیستی که از خسارات انسانی و اقتصادی خستهاند، همراستا شده است. در نتیجه، هرگونه ماجراجویی نظامی جدید، بیش از آنکه امنیت اسرائیل را تأمین کند، میتواند به یک بحران داخلی حاد و تضعیف بیشتر پایههای سیاسی و نظامی کابینه نتانیاهو منجر شود.
بیشتر بدانید
«الغناء والموسیقی»؛ جدیدترین اثر منتشر شده از اندیشههای امام خامنهای در لبنان| مع المراسلین
فشارهای فزاینده بر لبنان برای تسریع مذاکرات و تحمیل شروط جدید به نفع رژیم اشغالگر| قضیة ساخنة
بازسازی ساختاری حزبالله و درسآموختهها از غافلگیری اولیه
حزبالله لبنان با تکیه بر تجارب گذشته، بهویژه ضربه اولیه ناشی از انفجار پیجرها، توانسته است ساختار خود را طی یک سال اخیر بازسازی و نوسازی کند. این سازماندهی مجدد، موضع مقاومت را تقویت کرده است. در حالی که اسرائیل ادعا میکند زیرساختهای حزبالله را نابود کرده، عملکرد موفق حزبالله در وارد کردن تلفات چشمگیر به ارتش اشغالگر و مجبور کردن آنها به پذیرش آتشبس در دور قبل، نشاندهنده قدرت موشکی دقیق و آمادگی کامل این نیرو است. سخنان شیخ نعیم قاسم مبنی بر دفاع تا آخرین نفر، خط قرمز مقاومت را مشخص میکند و این پیام را به تلآویو میدهد که عبور از مرزهای لبنان با هزینهای بسیار سنگین همراه خواهد بود؛ تجربهای که نتوانست حماس را نابود کند، قطعاً در برابر حزبالله بسیار دشوارتر خواهد بود.
دخالت و ملاحظات آمریکا؛ تقابل طرحهای صلح با بقای سیاسی نتانیاهو
عامل بازدارنده مهم دیگر، رویکرد متفاوت واشنگتن، بهویژه در چارچوب طرحهای صلح منطقهای مانند طرح ۲۰ بندی دونالد ترامپ است. با وجود تفاهم کلی بین آمریکا و اسرائیل بر لزوم خلع سلاح حزبالله، به نظر میرسد ترامپ و فرستادگانش تمایلی به همراهی با یک ماجراجویی خطرناک نتانیاهو که تنها با هدف بقای سیاسی او تعریف میشود، ندارند. ورود اسرائیل به جنگ جدیدی که افق نامعلومی دارد، تمامی تلاشهای آمریکا برای تثبیت منطقه و پیشبرد روند عادیسازی روابط اعراب با اسرائیل (که بیانیه شرمالشیخ مقدمه آن بود) را به خطر میاندازد. لذا، واشنگتن در پی مهار این ریسک برای حفظ استراتژیهای کلان منطقهای خود است.
واکنش منطقهای ایران و افق تقابل گستردهتر؛ فراتر از مرزهای لبنان
یکی از بزرگترین عوامل بازدارنده در محاسبات اسرائیل، دخالت مستقیم و فعال احتمالی جمهوری اسلامی ایران در صورت وقوع جنگ گسترده است. مرزهای تقابل پس از درگیریهای اخیر میان تهران و تلآویو جابجا شده و ملاحظات سابق تضعیف شده است. با فعال شدن «مکانیسم ماشه» و افزایش تنشها در منطقه، این احتمال وجود دارد که تهران در صورت حمله تمامعیار، از طریق ضربات موشکی و پهپادی مستقیم وارد عمل شود. علاوه بر این، حمله اخیر اسرائیل به قطر، جبهه ضدصهیونیستی در میان کشورهای عربی را تقویت کرده و هرگونه تشدید درگیری در لبنان میتواند منجر به واکنشهای منطقهای هماهنگی شود که پیامدهای امنیتی و سیاسی بسیار جدی برای رژیم صهیونیستی در بر خواهد داشت. در نتیجه، شتاب به سمت ماجراجویی نظامی در شمال، نه تنها هزینههای داخلی سنگینی دارد بلکه میتواند جبههای منطقهای علیه اسرائیل بگشاید.