تناقض در گفتار و رفتار آمریکا درباره صلح
اظهارات اخیر دونالد ترامپ درباره «خلع سلاح سریع و خشن حماس» واقعیت موجود در سیاست خارجی آمریکا را آشکار ساخت. این مواضع نشان می‌دهد که ادعاهای واشنگتن درباره برقراری صلح در خاورمیانه، چیزی جز پوششی تبلیغاتی برای استمرار سلطه نظامی و حمایت از رژیم صهیونیستی نیست. دو سال تداوم نسل‌کشی در غزه و حمایت بی‌قید و شرط سیاسی و تسلیحاتی از تل‌آویو، گواهی بر این تناقض آشکار است. ترامپ و هیأت او در واقع با مطرح کردن شعار خلع سلاح، در پی تضعیف نیروی مقاومت و تضمین امنیت دائمی برای اشغالگران هستند؛ هدفی که هیچ ارتباطی با صلح عادلانه ندارد.
مأموریت ویتکاف و اهداف پنهان طرح ترامپ
استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ، با اظهارات خود درباره گسترش توافقنامه‌های ابراهیم پس از آتش‌بس، در واقع هدف اصلی واشنگتن را روشن کرد: بهره‌گیری از آتش‌بس برای ایجاد نظم جدیدی در منطقه که مرکز ثقل آن اسرائیل باشد. شرط «خلع سلاح کامل حماس» در همین چارچوب معنا می‌یابد؛ زیرا هرگونه توان نظامی بومی مقاومت مانعی در برابر تبدیل اسرائیل به محور امنیتی منطقه است. هدف این ابتکار نه صلح، بلکه تحکیم برتری رژیم صهیونیستی از رهگذر خلع قدرت بازیگران مردمی نظیر حماس است. لذا این سیاست بیشتر به پروژه‌ای برای مشروعیت‌بخشی به اشغال سرزمین فلسطین شبیه است تا طرحی برای تحقق ثبات.
بیشتر بدانید
هزینه های میلیاردی واشنگتن، بی‌نتیجه در مهار حملات یمنی‌ها| مع المراسلین
دکتر احمد الزین: طرح صلح ترامپ خدمت به رژیم صهیونیستی است| قضیة ساخنة
موضع قاطع حماس و رد شرط خلع سلاح
به‌گفته حسین کنعانی‌مقدم، مقاومت فلسطین از ابتدای مذاکرات، با هر بند یا پیشنهادی که منافع ملی فلسطینیان را نقض کند مخالفت کرده است. «نه بزرگ» حماس به شرط خلع سلاح، موضعی اصولی و استراتژیک است که بر حق ذاتی یک ملت در دفاع از خود استوار است. حماس نه‌تنها این شرط را در هیچ گفت‌وگویی نپذیرفته، بلکه اعلام کرده پس از تشکیل دولت مستقل فلسطینی، سلاح مقاومت در خدمت آن دولت قرار خواهد گرفت، نه در اختیار هیچ قدرت منطقه‌ای یا جهانی. این موضع، نشان‌دهنده درک عمیق حماس از ابعاد نبرد سیاسی و میدانی است و بیانگر آن است که مقاومت هرگز ابزار دفاعی خود را به‌عنوان شرط مذاکره واگذار نخواهد کرد.
دروغ خلع سلاح؛ بهانه‌ای برای تداوم جنگ
تحلیلگران منطقه‌ای مانند کنعانی‌مقدم معتقدند طرح «خلع سلاح حماس» بیش از آنکه راهکاری امنیتی باشد، ابزاری برای تداوم تجاوزات اسرائیل است. نتانیاهو که در برابر شکست‌های میدانی و فشار افکار عمومی قرار دارد، با طرح موضوع خلع سلاح به‌دنبال ایجاد بهانه‌ای جدید برای حمله مجدد به غزه است. از دید مقاومت و مردم فلسطین، واگذاری سلاح در شرایط اشغال کامل کشور نوعی خودکشی سیاسی است. بنابراین تا زمانی که اشغالگری ادامه دارد و ماشین جنگی صهیونیست‌ها فعال است، چنین طرحی هیچ مشروعیت و واقعیتی نخواهد داشت. آرزوی خلع سلاح مقاومت در نهایت به تعبیر کنعانی‌مقدم، "به گور برده خواهد شد."
مقاومت پایدار در برابر سیاست‌های فریب‌آمیز
در پایان، آنچه در غزه و سراسر فلسطین به چشم می‌خورد استمرار روحیه مقاومت در برابر تمامی فشارهای نظامی و سیاسی است. حتی در بحبوحه توافق‌های ادعایی، حملات وحشیانه اسرائیل به غیرنظامیان ادامه دارد و این امر نشان می‌دهد که صهیونیست‌ها در عمل پایبند هیچ توافقی نیستند. از نگاه کارشناسان، همین رفتار اثبات می‌کند که مقاومت نباید هیچ‌گاه تسلیم واژه‌های پرزرق و برق غربی مانند «خلع سلاح»، «امنیت پایدار» یا «بازسازی» شود، زیرا این مفاهیم صرفاً ابزارهایی برای مهار اراده آزادی‌خواهانه فلسطین هستند. مقاومت، با تکیه بر ایمان و تجربه تاریخی خود، همچنان تنها محور امنیت و عزت مردم فلسطین باقی خواهد ماند.