به اشتراک بگذارید

رمزگشايي از معادله خنجر و گلوي اسرائيل و خوانشي از نبرد دو ساله تنگه‌ها

دو سال از آغاز «طوفان موشکی یمن» در نوامبر ۲۰۲۳ می‌گذرد؛ عملیاتی که با بیش از ۲۱۵۵ حمله توسط موشک‌های بالستیک، کروز و پهپادها، قلب اقتصاد و زیرساخت‌های حیاتی اسرائیل را هدف گرفت و قدرت بی‌سابقه خود جهان را شوکه کرد. این فشار بی‌وقفه که منجر به هدف قرار گرفتن ۲۲۸ کشتی در مسیرهای استراتژیک دریای سرخ، باب‌المندب و خلیج عدن شده، با فلج ساختن بنادر حیاتی نظیر ایلات و حیفا، هزینه‌های سنگینی بر تجارت و گردشگری اسرائیل تحمیل کرده و توازن قوا را در تنگه‌های کلیدی منطقه به طور چشمگیری تغییر داده است.

 رمزگشايي از معادله خنجر و گلوي اسرائيل و خوانشي از  نبرد دو ساله تنگه‌ها

از نوامبر ۲۰۲۳ تاکنون یمن  بیش از ۲۱۵۵ حمله موشکی و پهپادی و ۲۲۸ هدف‌گیری کشتی انجام داده و بندرهای حیفا و ایلات به‌طور قابل‌توجهی دچار اختلال شده‌اند؛ این اعداد نشان‌دهنده یک کمپین گسترده و پرشدت است.

از منظر نظامی، آن‌چه پرونده یمن را متفاوت می‌کند ترکیب متنوعی از سامانه‌هاست: بالستیک، کروز، پهپادهای تهاجمی، تسلیحات فراصوت و قایق‌های انفجاری که دست‌کم در مقیاس و مداومت به سمت افزایش توان عملیات دریایی و ساحلی متمایل بوده‌اند؛ این رویکرد چندوجهی امکان ضربه‌زنی به زیرساخت‌های دریایی و بندری را فراهم کرده و تکیه بر تاکتیک‌های غیرمتقارن را تقویت می‌کند، اما هم‌زمان با محدودیت‌هایی در برد، دقت و پایداری تدارکاتی نیز مواجه است.

ابعاد اقتصادی و دریانوردی مهم و ملموس است: هدف‌گیری ناوگان و مسیرهای عبوری در دریای سرخ، باب‌المندب و خلیج عدن هزینه‌های بیمه، نرخ حمل‌ونقل و زمان‌بندی زنجیره‌های عرضه را افزایش می‌دهد؛ تعطیلی یا کاهش فعالیت بنادر کلیدی و اختلال در پروازها می‌تواند به کاهش گردشگری و تجارت منطقه‌ای منجر شود و فشار اقتصادی بر طرف هدف —از جمله اسرائیل— وارد آورد، اما میزانی از مقاومت یا جبران اقتصادی توسط مسیرها و شرکای جایگزین نیز قابل انتظار است.

بیشتر بدانید

پيامدهاي پيروزي غزه؛ مقاومت نگران توطئه‌هاي نتانياهو براي برهم زدن توافق| مع المراسلين

پيروزي غزه فراتر از مقاومت مسلحانه؛ آتش‌بس، محصول تعامل گسترده جامعه جهاني| قضية ساخنة

تبعات سیاسی و دیپلماتیک گسترده است: این کمپین می‌تواند گزینه‌های راهبردی را بازتعریف کند، متحدان را به اتخاذ مواضع جدید و افزایش پشتیبانی امنیتی سوق دهد و کشورهای ثالث را وادار به مداخله یا میانجی‌گری کند؛ در عین حال احتمال تضعیف هماهنگی بین بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای یا افزایش تلاش‌ها برای تحریم و فشار دیپلماتیک نیز وجود دارد. همچنین روایت‌سازی رسانه‌ای درباره «فشار موفق» می‌تواند در داخل منطقه و در سطح جهانی اثر روانی و سیاسی برجای گذارد.

در نهایت، باید محدودیت‌ها و ریسک‌های بلندمدت را مورد توجه قرار داد: پایداری یک کمپین تهاجمی نیازمند زنجیره‌های تأمین، مراکز آموزش و پنهان‌سازی است و در برابر پاسخ‌های سخت نظامی یا تقویت سامانه‌های دفاعی آسیب‌پذیر می‌ماند؛ هم‌چنین تشدید عملیات دریایی و هوایی خطر گسترش درگیری، خسارات غیرنظامی و پیچیده‌تر شدن مسیرهای دیپلماتیک برای حل بحران را افزایش می‌دهد. در نتیجه، ارزیابی واقع‌بینانه از موفقیت تاکتیکی و اثرگذاری استراتژیک این فشار مستلزم دسترسی به داده‌های مستقل، تحلیل بلندمدت اقتصادی و رصد واکنش‌های نظامی و سیاسی بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی است.

پربازدیدترین