تهران- الکوثر: امام حسن عسکری علیه السلام در سال 232هـ /845م چشم به جهان گشود، پدر بزرگوارش امام دهم حضرت هادی علیه السلام و مادرش، بانوی پارسا و شایسته «حدیث» یا «حدیثه»[1] و در برخی منابع نامش را «سوسن»[2] و «عسفان»[3] یاد کردهاند.
از مشهورترین القاب امام عسکری علیه السلام میتوان به «الصّامت»، «الهادی»، «الرّفیق»، «الزّکی»، «النقی» و «الخالص» اشاره کرد.[4] «ابن الرضا» لقبی است که امام جواد علیه السلام و امام عسکری علیه السلام هر دو به آن شهرت یافتهاند.[5]
امام عسکری علیه السلام قریب به 6 سال امامت مسلمین را عهده دار بودند و در طول این مدت نسبت به هدایت مردم و حفظ جان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف زحمات زیادی را متحمل شدند.
حاکمان دوران امام عسکری علیه السلام که بیشترین فشار را به حضرت وارد میکردند، عبارتند از:
1- المعتزّ بالله (252-225هـ ) 2- المهتدی بالله (255-256هـ ) 3- المعتمد بالله (256-279هـ )
امام علیه السلام در این دوران به صورت پنهانی و با اجرای اصل «تقیه»، با سیستم سازمان وکالت امور شیعیان را دنبال میفرمودند.
امام عسکری علیه السلام، در سال 243هـ با فشار متوکل عباسی به سامراء منتقل شد[6] ، چون تصوّر عباسیان این بود که ممکن است امامان، همانند سایر علویان، با داشتن هوادارانی چند دست به قیام بزنند. لذا حضور آنها در مرکز خلافت، مانع از چنین اقدامی میشود.
اقامت طولانی امام عسکری علیه السلام در سامراء جز نوعی بازداشت از طرف خلیفه قابل توجیه نیست؛ به طوری که حضرت مجبور بودند هر دوشنبه و پنجشنبه به دارالخلافه رفته و حضور خود را اعلام نماید[7] از طرفی هم تنها پیروان و شیعیان خاص میتوانستند با آن حضرت ارتباط داشته باشند.[8]
امام عسکری علیه السلام اگر چه بسیار جوان و تحت مراقبت جاسوسان و عاملان خلیفه بود ولی به دلیل موقعیت بلند علمی و اخلاقی شهرت فراوانی پیدا کرده بودند، حتی روزهایی که حضرت به مقر خلافت میرفت، در طول مسیر حضرت، که مملو از مردم و بسیار شلوغ بود، مردم به احترام ساکت میشدند و جمعیت با شور و شعف بسیار به امام علیه السلام اظهار ارادت میکردند.[9]
اوضاع سیاسی، اجتماعی عصر امام عسکری علیه السلام
در این زمان شیعیان به صورت یک قدرت عظیم در عراق مطرح بود و علناً با حاکمان عباسی مخالفت میکردند و حاکمان عباسی نیز، توجه و فشار خود را معطوف امامان علیهم السلام شیعه و پیروان آنان کرده بودند. از یک سو عباسیان میدانستند که مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف در نسل امام عسکری علیه السلام خواهد بود لذا با گسترش جاسوسان خود مراقب وضع زندگی امام علیه السلام بودند؛ حتی در زمان معتز امام علیه السلامبازداشت و روانه زندان شده بود و به «سعید حاجب» مأموریت داده بود تا امام علیه السلام را به سوی کوفه ببرد و در بین راه حضرت را به شهادت برساند ولی پس از سه روز همراهان وی، خود او را به هلاکت رساندند.[10] «مهتدی» هم تصمیم به قتل امام علیه السلام گرفت ولی موفق به اجرای آن نشد.
از سوی دیگر، امام عسکری علیه السلام باید زمینه را برای امامت فرزندش و آمادگی مردم برای ورود به عصر غیبت را فراهم میکردند، که با فشار و محدودیتهای حاکمان عباسی کار بسیار دشواری بود البته این زمینه سازی از قبل توسط امامان گذشته انجام گرفته بود ولی در زمان امام عسکری علیه السلام جلوه بیشتری مییافت زیرا امام علیه السلام با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، او را تنها به شیعیان و مریدان خاص نشان داده بود و تماس مستقیم شیعیان، با خود آن حضرت، روز به روز محدودتر و کمتر میشد.
بخشی از فعالیتهای امام حسن عسکری علیه السلام
1. رسالهها و نامه ها
رسالهها و نامه هایی از امام حسن عسکری علیه السلام در تاریخ ثبت شده است که آنها را برای شیعیان، برخی مناطق شیعه نشین، یا افراد عادی فرستاده اند حتی زمانی که در حصر عباسیان بودندو در نامهها ضمن اشاره به معارف دینی و لزوم انجام احکام الهی، بسیاری از مسائل لازم و ضروری را یادآوری یا بر انجام برخی کارها پافشاری کرده اند که برای نمونه، میتوان از نامة امام عسکری علیه السلام به علی بن حسین بابویه اشاره نمود که امام در این نامه برای ایشان دعا نمودند و خداوند دعای ایشان را مستجاب نموده و شیخ صدوق را به او عطا کرده است.[11]
2. تأسیس حوزه علمیه
یکی از دغدغههای اصلی امامان شیعه حفظ شیعان و تربیت نیرو بوده است امام عسکری علیه السلام با تأسیس مرکز علمی در پی تربیت نیرو بر آمده و شاگردان والامقام و ارجمندی تحویل جامعه داده اند مانند احمد بن اسحاق قمی، عثمان بن سعید عمری، حسین بن روح (هر دو از نواب اربعه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف) عبدا... بن جعفر حمیری مؤلف کتاب الغیبة و الحیرة از کارگزاران نواب اول ودوم بوده است.
البته هدف امام عسکری علیه السلام ضمن تشویق نشر دهندگان و نگهبانان فرهنگ اهل بیت علیه السلام، آنان را به مناطق مختلف شیعه نشین اعزام کرده تا ضمن پاسخ گو بودن به شبهات، ارتباط با شیعیان را حفظ نمایند.
3. مبارزه با انحرافات و شبهات
بخشی از فعالیتهای علمی امام حسن عسکری علیه السلام مربوط به موضعگیریهای قاطع ایشان در برابر اندیشههای انحرافی صوفیان، واقفه، مفوضه و... بود که حضرت با صراحت موضع گرفته و ضمن باطل و دروغ دانستن آنان شیعیان را از انحراف حفظ مینمودند و مناظره با کسانی که عقائد باطل داشتند و مردم را دچار شک و تردید مینمودند؛ مانند مقابله با راهب نصرانی ومناظره و گفتمان با فیلسوف معروف عراقی بنام یعقوب بن اسحاق کندی.[12]
4. ساماندهی و تقویت سازمان وکالت
این سازمان همان نظام ارتباط امام با شیعیان بود که از عصر امام صادق علیه السلام شکل گرفته و در طی دهها سال فعالیت مخفی خود را ادامه داده بود در زمان امام عسکری علیه السلام چون شیعه رفته رفته به عصر غیبت نزدیک میشد لذا امام عسکری علیه السلام راه را برای حرکت سازمان وکالت در مسیر خودش هموار نموده بود ایشان همانند پدر بزرگوارش وکلای ارشدی را برای نواحی مختلف نصب نموده تا بر کار سایر وکلا نظارت داشته باشند علاوه بر این عثمان بن سعید عمری را به عنوان وکیل الوکلای خود معرفی نمود تا همة وکلا به او مراجعه کنند.[13]
البته انجام تمام امور با تاکتیک و سیاست تقیه و رازداری صورت میگرفت.
5. توجه ویژه به شیعیان
با اینکه امام عسکری علیه السلام تحت حفظ ونظارت مأموران عباسی بود و شیعیان تشنه دیدار آن حضرت بودند با این اوصاف حضرت به همه تأکید میکردند جهت حفظ اتحاد و انسجام میان شیعیان با سیاست تقیه از همدیگر محافظت نمایند و خودشان هم نسبت به حفظ شیعیان حساسیت ویژه ای داشتند. امام برای اینکه شیعیانش شناخته نشوند به آنها دستور داد، در روزی که ایشان میخواهند برای دیدار با معتمد عباسی از منزل خارج میشوند به آن حضرت سلام نکرده حتی با دست به ایشان اشاره نکنند چرا که در امان نخواهند بود.[14]
6. زمینه سازی برای ورود شیعه به عصر غیبت
مسأله آماده سازی شیعه برای ورود به عصر غیبت و ایجاد ذهنیت لازم برای قبول مسأله غیبت و آمادگی برای دوری از امام معصوم علیه السلام ومحرومیت از ارتباط مستقیم با او، امری بود که از عصر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شروع و در عصر هریک از امامان علیه السلام شیعه به طور مستمر ادامه یافت و هر امام شیعه به نوبة خود؛ با توجه به نزدیک بودن عصر غیبت، نسبت به مسأله غیبت تأکید میفرمودند و از سوی دیگر نسبت به انکار وجود امام علیه السلامو انحراف حاصل از غیبت امام معصوم علیه السلام به شیعیان هشدار میدادند. امام حسن عسکری علیه السلام در همین راستا اقداماتی انجام دادند؛ نظیر:
الف) مطلع کردن شیعیان نسبت به تولد فرزندش حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
از آن جا که به دلیل جاسوسان و دشمنان، ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بصورت مخفی انجام گرفته بود و بیم آن بود که شیعیان در شناخت آخرین حجت به گمراهی روند. لذا امام عسکری علیه السلامبه طرق مختلف شیعیان را نسبت به وجود فرزندش مطلع میکردند.
احمدبن اسحاق که از بزرگان شیعه میباشد، میگوید خدمت امام حسن عسکری علیه السلام شرفیاب شدم تا از ایشان در مورد امام بعد از ایشان سؤال کنم که آن حضرت با شتاب به درون خانه رفت و بازگشت در حالی که پسری سه سال که رویش مانند ماه تمام میدرخشید بر دوش خویش داشت[15] همچنین محمدبن عثمان دومین نائب نقل میکند که به همراه چهل نفر از شیعیان نزد امام عسکری علیه السلام گردهم آمدیم و آن حضرت فرزندش را به ما نشان داد.[16] گفتنی است که حضرت بارها برای فرزندش عقیقه[17] نمودند تا ضمن اجرای برنامه و سنت اسلامی به دیگران بفهماند که از وی فرزندی باقی است
ب) ارجاع سؤالات افراد به فرزندش
حضرت امام حسن عسکری علیه السلام محل مراجعه سؤالات شیعیان و نمایندگان خود بود و حضرت برای آماده سازی شیعیان، برخی از سؤالات مراجعه کنندگان را به فرزندش محول میکردند؛ برای نمونه به روایتی اشاره میکنیم: سعدبن عبدالله قمی به همراه احمدبن اسحاق قمی نقل میکنند که نزد امام یازدهم علیه السلام شرفیاب شدیم و سؤالات خود را با ایشان در میان گذاشتیم و حضرت به فرزندش اشاره کرد و فرمود: از نور چشمم سؤال کن و فرزند حضرت رو به من کرده و فرمود: هرچه میخواهی سؤال کن.[18] به نوعی حضرت امام عسکری علیه السلام در پی معرفی جانشین خود بودهاند.
ج) کاهش ارتباط مستقیم با شیعیان
امام حسن عسکری علیه السلام چون در حصر و کنترل حکام عباسی بودند وهم به لحاظ آن که در عصری نزدیک عصر غیبت میزیستند، غالباً پنهان بوده و غالب امور و ارتباط آنان با شیعیان از طریق مکاتبات، توقیعات و وکلاء انجام میگرفت تا آنان آمادگی دوران غیبت را بیابند.
د) دعا بری ولی امر منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف
حضرت امام عسکری علیه السلام در دعایی برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از خداوند برایش چنین دعا میکند: «... خداوندا او را از شر هر تجاوز کار و طغیانگر و از شر همة آفریدگانت نگه دار و او را از پیش رویش و از پشت سر و از سمت راست و چپش حفظ کن و او را نگهبان باش و از اینکه به او بدی برسد نگاهش دارد و در مورد او، پیامبرت و خاندان پیامبرت را نگاه دار و به سبب او عدالت را آشکار کن، با یاری ات او را پشتیبانی کن، یاورانش را یاری کن و...».[19]
برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید
از صفحه ندای نور الکوثر فارسی هم دیدن کنید
سه شنبه 14 آبان 1398 - 9:6:47