حضرت موسی بن جعفر علیه السلام مشهور به امام موسی کاظم علیه السلام امام هفتم شیعیان در بیستم ماه ذی الحجه سال ۱۲۸ هجری قمری، در قریه ابواء (میان مکه و مدینه) دیده به دنیای ما گشود. پدر بزرگوارشان امام جعفر صادق (ع)، امام ششم شیعیان و مادر مهربان مکرمهاشان، حمیده بربریه یا حمیده پاک بوده هست.
امام موسی بن جعفر (ع) پیشوایی بودند که منزلتی بزرگ و شانی عظیم داشتند و همواره در تجهد کوشا بودند؛ عبادتشان معروف بود و بر طاعت بندگی مواظبت می کردند و شب را به سجود به پایان می بردند و روز را به صدقه و روزه میگذراندند.
ولادت
موسی بن جعفر در سال ۱۲۸ یا ۱۲۹ هجری قمری هنگامی که امام صادق (ع) و همسرش حمیده از حج بازمیگشتند، در منطقه ابواء به دنیا آمد. برخی مکان ولادت ایشان را مدینه دانستهاند. درباره تاریخ ولادت امام کاظم(ع) اختلاف است؛ طبری ولادت ایشان را در ذیالحجه و طبرسی آن را در ۷ صفر دانسته است. مادر ایشان حضرت حمیده کنیزی از اهل مغرب یا اندلس(اسپانیا) بوده است و نام پدر حمیده را صاعد مغربی (بربری) گفته اند. برادران دیگر امام از این بانو اسحاق و محمد دیباج بوده اند. امام موسی کاظم(ع) هنوز کودک بود که فقهای مشهور مثل ابو حنیفه از او مسئله می پرسیدند و کسب علم میکردند.
فرزندان امام موسی کاظم(ع)
حضرت ابو الحسن موسی (ع) سی و هفت فرزند پسر و دختر داشتند: علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، ابراهیم، عباس، قاسم، اسماعیل، جعفر، هارون، حسن، احمد، محمد، حمزه، عبداللَّه، اسحق، عبیداللَّه، زید، حسن، فضل، حسین، سلیمان، فاطمه کبری، فاطمه صغری، رقیه، حکیمه، ام ابیها، رقیه صغری، ام جعفر، لبابه، زینب، خدیجه، علیه، آمنه، حسنه، بریهه، عایشه، ام سلمه، میمونه، ام کلثوم.
در میان تمام فرزندان حضرت ابو الحسن(علیه السلام) فرزند بزرگوارش حضرت ابو الحسن علی بن موسی الرضا(علیه السلام) از همه بزرگوارتر و عالیقدرتر و داناتر و فاضلتر بوده. احمد بن موسی مردی کریم و بزرگوار و پرهیزکار بود و حضرت موسی بن جعفر این فرزند بزرگوار را دوست می داشت و بر سایر فرزندان مقدم میداشت و بستان یسیر خود را به او بخشیده بود.
مناظرات علمی امام موسی کاظم (ع)
مناظرات و گفتگوهایی از امام کاظم با برخی از خلفای عباسی، دانشمندان یهودی و مسیحی، ابوحنیفه و دیگران گزارش شده است. باقر شریف قرشی هشت گفتگو از امام کاظم، تحت عنوان مناظرات آن حضرت گرد آورده است. امام کاظم(ع) با مهدی عباسی مناظرههایی درباره فدک و نیز حرمت خمر در قرآن انجام داده است. با هارون عباسی نیز مناظراتی داشته است. از آنجا که هارون میخواست خویشاوندی پیامبر (ص) با خود را نزدیکتر از نسبت او با موسی بن جعفر نشان دهد، امام کاظم در حضور هارون به نزدیکتر بودنِ انتساب خویش به پیامبر تصریح کرد. گفتگوهای موسی بن جعفر با عالمان ادیان دیگر نیز معمولا در پاسخ به پرسشهای آنان صورت گرفته که در پایان به گرویدن آنان به اسلام انجامیده است.
رفتارهای سیاسی امام موسی کاظم(ع)
دورانی که امام کاظم علیه السّلام در آن زندگی می کرد، مصادف با نخستین مرحله استبداد و ستمگری حکّام عباسی بود.این اعمال فشار از زمان امام صادق علیه السّلام آغاز شد و تا زمان امام رضا علیه السّلام که دوره خلافت مأمون بود با شدّت هر چه تمام تر ادامه یافت؛ مردم در زمان مأمون اندکی احساس امنیت سیاسی کردند، ولی دیری نپایید که دستگاه خلافت بدرفتاری و اعمال فشار بر مردم را دوباره از سر گرفت. فشار سیاسی عباسیان در دورهای آغاز شد که پیش از آن امام باقر و صادق(ع) با تربیت شاگردان فراوان، بنیه علمی و حدیثی شیعه را تقویت کرده بودند و جنبشی عظیم در میان شیعه پدید آورده بودند.رسالت امام موسی کاظم (علیه السلام) آن بود تا در این حرکت علمی، توازن و تعادل فکری را میان شیعیان برقرار کنند.
عصر امام کاظم علیه السّلام دوران بسیار سختی برای شیعیان بود و در این دوران حرکتهای اعتراضآمیز متعددی از ناحیه شیعیان و علویان نسبت به خلفای عباسی صورت گرفت که از مهم ترین آنها قیام حسین بن علی، شهید فخ - در زمان حکومت هادی عباسی- و نیز جنبش یحیی و ادریس فرزندان عبد الله بود که در زمان هارون رخ داد. در واقع مهمترین رقیب عباسیان، علویان بودند و طبیعی بود که حکومت آنان را سخت تحت نظارت آنها بگیرد. امامان شیعه همگی بر لزوم رعایت تقیه پافشاری کرده و می کوشیدند تا تشکّل شیعه و رهبری آنها را به طور پنهانی اداره نمایند. طبعا این وضعیت سبب میشد تا تاریخ نتواند از حرکات سیاسی آنها ارزشیابی دقیقی به عمل آورد.
امام موسی کاظم(ع) در زندان
امام کاظم علیه السّلام دو بار به دست هارون به زندان افتاده اند که مرتبه دوم آن از سال 179 تا 183؛ یعنی به مدت چهار سال به طول انجامیده و به شهادت آن حضرت منجر شده است. درباره مرتبه نخست زندان اوّل مدّت قید نشده است.
دلایل زندانی شدن امام در این دو بار که هر دو به دست هارون بوده است عبارت است از:
1- سختگیری های هارون نسبت به علویان به خصوص امام موسی کاظم(علیه السلام)
2- نفوذ بسیار امام و علویان در میان مردم به دلیل اینکه فرزندان رسول خدا(صل الله علیه و آله) هستند.
3- مفترض الطاعه بودن امامان شیعه و ترس دستگاه حکومت از شیعیان به دلیلی این صفت ائمه اطهار؛ مرحوم صدوق از جمله علل به شهادت رسیدن امام کاظم علیه السّلام را آگاهی یافتن هارون از اعتقاد شیعیان به امامت امام دانسته است. هارون فهمید که شیعیان شب و روز به خدمت امام میرسند. و به خاطر ترس از جان و از دست دادن سلطنتش آن حضرت را به شهادت رسانید.
ابتدا هارون، امام کاظم علیه السّلام را نزد حاکم بصره، عیسی بن جعفر بن منصور فرستاد؛ امام چندی در زندان او بسر برد، اما در نهایت، عیسی از این کار خسته شد و به هارون نوشت تا او را تحویل شخص دیگری بدهد.در غیر این صورت او را آزاد خواهد کرد، زیرا در تمام این مدت کوشیده تا شاهدی بر ضد امام به دست آورد، اما چیزی نیافته است.
پس از آن، امام را تحویل فضل بن ربیع دادند. امام مدتی طولانی نزد وی زندانی بود. گفته شده که از او خواستند تا آن حضرت را به قتل برساند، اما او از این کار سرباز زد. پس از آن، حضرت را تحویل فضل بن یحیی دادند و مدتی نیز در زندان او بسر برد. مطابق نقل مورّخان او حرمت امام را پاس می داشت. پس از آن امام کاظم علیه السّلام را تحویل زندانبان دیگری بنام سندی بن شاهک دادند.
شهادت امام موسی کاظم(ع)
واپسین روزهای عمر امام کاظم(ع) در زندان سندی بن شاهک سپری شد. شیخ مفید گفته است سندی، به دستور هارون الرشید امام را مسموم کرد و امام سه روز پس از آن به شهادت رسید. شهادت وی ۲۵ رجب سال ۱۸۳ق در بغداد رخ داده است. درباره زمان و مکان شهادت امام کاظم (ع) نظرات دیگری هم وجود دارد.
پس از آنکه موسی بن جعفر(ع) به شهادت رسید، به دستور سِندی بن شاهک پیکر او را روی پل بغداد قرار دادند و اعلام کردند که موسی بن جعفر به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. درباره چگونگی شهادت وی گزارشهای متفاوتی وجود دارد؛ بیشتر تاریخنویسان بر این باورند که یحیی بن خالد و سندی بن شاهک او را مسموم کردهاند. در گزارشی نیز گفته شده او را با پیچیدن در فرش، خفه کردهاند.
برای قراردادن بدن امام کاظم(ع) در معرض دید عموم دو دلیل گفته شده: یکی اثبات اینکه او به مرگ طبیعی از دنیا رفته؛ دیگری باطل کردن باور کسانی که به مهدویت او اعتقاد داشتهاند.
پیکر موسی بن جعفر(ع) را در منطقه شونیزیه در مقبره خانوادگی منصور که به مقابر قریش شهرت داشت، دفن کردند. مدفن ایشان به حرم کاظمین مشهور است. گفته شده دلیل عباسیان برای اینکه بدن امام را در این مقبره دفن کردند، ترس از آن بود که مبادا مکان دفن او محل تجمع و حضور شیعیان شود.
برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید
یک شنبه 11 فروردین 1398 - 10:59:53