به گزارش پایگاه شبکه الکوثر ، حضرت خدیجه آن گونه در روایات و تاریخ نقل شده است؛ از بانوان پاکدامن حجازی بود که با اشراف بر دانش، کتب زمانه خود و همچنین کثرت اموال و املاک در بین زنان قبیله قریش برتری داشت و در میان دیگر زنان با عناوین «طاهره»، «مبارکه»، «سید نسوان» و «ملکه بطحاء» شناخته شده بود.
درباب سن ازدواج حضرت خدیجه (س) با پیامبر اکرم (ص)، برخی از کتب تاریخی بر آن هستند که ایشان در هنگام ازدواج با خاتم الانبیاء (ص) ، ۴۰ بهار از عمر مبارکشان سپری شده بود و پیش از پیمان زندگی مشترگ با پیامبر(ص) دوبار ازدواج کرده ، اما همسرانش از دنیا رفته بودند و یا برخی دیگر بر این باورند که او تا زمان ازدواج با پیامبر (ص) ازدواج نکرده بود.
اما ماجرا از مهمانی در خانه خدیجه (س) آغاز شد. روزی خدیجه (س) در خانه خود مجلسی تشکیل داده بود و از عالمان یهودی دعوت کرده بود تا برایش صحبت کنند. در اواسط جلسه جوانی خوش سیما از مقابل خانه خدیجه (س) گذشت. دانشمند یهودی از خدیجه (س) خواست که او را به مجلس دعوت کند. پس از پایان مجلس و در هنگام خداحافظی در حالی که شعف از صورت آن عالم یهودی مشهود بود، رو به خدیجه کرد و گفت: «آن چه من در کتابهای آسمانی گذشته خواندهام، نشان میدهد که او پیامبر آخرالزمان است. خوشا به سعادت بانویی که چنین جوانی شوهرش باشد که در این صورت به شرافت، عزت و شکوه دنیا و آخرت نایل آمده است.».
خدیجه با پیامبر (ص) در جد چهارم از طرف پدر و در جد هشتم از طرف مادر متحد بودند، به همین دلیل گاهی همدیگر را پسر عمو، دختر عمو میخواندند.
هم خدیجه (س) تاجر بود، هم محمد (ص). تقدیر الهی به گونهای رقم خورد که اسباب همکاری میان خدیجه (س) و محمد (ص) فراهم شد. از برخوردهای نخست، مهربانی و ایمانی الهی در رفتار محمد (ص) مشهود بود. روح پاک و قلب لطیف این دختر قریشی، پس از سالها هم کفو خود را پیدا کرده بود. چند بار با این جوان ۲۵ ساله بنی هاشمی مواجه شده بود و دلش دیگر تاب دوری از وی را نداشت.
بانوی قریشی حصار غرورش را شکست و جایگاه و شوکت دنیایی را به خوشبختی ابدی، به آسانی فروخت. تصمیم گرفت که در نخستین مواجهه، دغدغه ازدواجش با پیامبر (ص) را مطرح کند.
روز سرنوشت ساز زندگی خدیجه (س) فرا رسید. پس از سفر تجاری که پیامبر (ص) سرپرستی آن را به عهده داشتند و برای حضرت خدیجه (س) انجام دادند، فرصت ملاقات فراهم شد. خدیجه با حفظ حیا مقابل پیامبر (ص) آمد و گفت: «ای عموزاده من بر اثر خویشی که میان من و تو برقرار است و عظمت و عزتی که در میان قوم خود داری و امانت و حسن خلقت که شهره همه اهل مکه است، مایلم که با تو ازدواج کنم.»
پیامبر (ص) در پاسخ گفت که این موضوع را با نزدیکان و بزرگانش در میان میگذارد.
با موافقت عموی پیامبر (ص) مجلس خواستگاری برگزار شد. در مجلس خواستگاری، ابوطالب عموی پیامبر (ص) به بیان ویژگیهای پیامبر (ص) پرداخت. نقاط مشترک و هم کفوی خدیجه (س) و پیامبر (ص) موجب ازدواج این دو شد.
گوشه ای از فضایل حضرت خدیجه (س)
از احادیث مشهور میان شیعه و اهل سنت این حدیث است که پیغمبر(ص) فرمود: از مردان گروه زیادی به کمال رسیدند و از میان زنان فقط 4 زن به کمال رسیدند: آسیه دختر مزاحم، زن فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد. و در حدیث دیگری فرمودند: خدای عز و جل از زنان عالم چهار زن را برگزید:مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه.
و در تفسیر عیاشی از امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمودند: در شب معراج چون بازگشتم از جبرئیل پرسیدم:ای جبرئیل آیا حاجتی داری؟ گفت: حاجت من آن است که خدیجه را از طرف خدای تعالی و از جانب من سلام برسانی. و در کشف الغمة از علی (ع) روایت کرده که روزی رسول خدا(ص) در پیش زنان خود بود و در این هنگام نام خدیجه برده شد آن حضرت گریست، عایشه گفت: این چه گریه است که برای پیرزنی از بنی اسد می کنی؟ حضرت با ناراحتی فرمودند:او هنگامی مرا تصدیق کرد که شما تکذیبم کردید، و به من ایمان آورد وقتی که شما به من کافر بودید و برای من فرزند زایید که شما عقیم ماندید. عایشه گوید: از آن پس هرگاه می خواستم به نزد رسول خدا(ص) تقرب جویم به وسیله نام خدیجه تقرب می جستم.
و ابن هشام در کتاب سیره از عبد الله بن جعفر بن ابیطالب روایت کرده که رسول خدا(ص) فرمود: من مأمور شدم تا خدیجه را به خانه ای از در و لؤلؤ در بهشت بشارت دهم.
برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید
یک شنبه 27 آبان 1397 - 11:14:10