تهران- الکوثر: کریستیان کوآتس در مطلبی برای بنیاد کارنگی نوشت: این اولین بار نیست که اختلاف بر سر سیاست خارجی قطر به بحران منجر میشود. در سال 2014، بحرین، عربستان و امارات سفرای خود را از دوحه در اعتراض به سیاستهای قطر در دوره پسابهار عربی فراخواندند و سیاست قطر در دوره پسابهار عربی را حمایت از نهضتهای اسلامی قلمداد کردند. اگرچه این اختلاف نظر نه ماه بعد حل و فصل شد، اما رهبری قطر درسی آموخت: این بحران باز هم میتواند تکرار شود.
تحریم قطر از سوی چهار کشور عربی ناظران بینالمللی را متحیر ساخت. حمایت ترامپ از اقدام چهار کشور عربی علیه قطر و اعلام اینکه این کشور از افراطیگری پشتیبانی میکند، دوحه و حتی وزرای امور خارجه و دفاع آمریکا را نیز متعجب ساخت. وضعیت امنیتی و دفاعی قطر همانند بسیاری از کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس به مشارکت با قدرتهای خارجی وابسته است. به نظر میرسید که قطر در مواجه با فشار گسترده از سوی کشورهای بزرگتر و قدرتمندتر شکست بخورد.
اما یک سال بعد قطر بهتر از رقبایش بازی کردهاست. بحران سال 2014، به دوحه اهمیت تدوین برنامههای احتمالی را آموختهاست. در پاسخ به بازی قدرت و تصمیم غیرمنتظره ترامپ در حمایت از محاصره قطر، دوحه تلاشهایش را برای متنوعسازی اقتصاد، گسترش مشارکت بینالمللی و کاهش آسیبپذیریاش در برابر شوکهای بیرونی شدت بخشید. اگرچه تحریم همچنان پا برجا است، اما قطر ثابت کردهاست که بیش از آنچه دیگران پیشبینی میکردند مقاوم است.
مشارکتهای جدید
برای دههها، ارتباطات اجتماعی و بازرگانی گسترده و در هم تنیده، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را کنار هم قرار دادهاست. یکی از فوریترین پیامدهای این بحران از هم گسیختگی و اختلال در ارتباطات طولانیمدت بین این کشورها بود. قبل از محاصره، چهار پنجم واردات مواد غذایی قطر یا بطور مستقیم از مرز زمینی با عربستان یا بطور غیرمستقیم از طریق مسیرهای دریایی از بنادر امارات همچون جبل علی وارد میشد. اما در ژوئن 2017، عربستان و امارات بنادر خود را بر محمولههای دریایی به مقصد قطر بستند و امارات ورود کشتیهای قطری را برای سوختگیری در فجیره ممنوع ساخت. این محدودیتها همچنین تانکرهایی را تحت تاثیر قرار داد که محمولههای نفتی قطر را همراه با محمولههای نفتی کویت، عمان، عربستان و امارات حمل میکرد. البته توجه به این نکته حائز اهمیت است که مصر جلوی تردد کشتیهای قطری در کانال سوئز را نگرفت یا برخلاف بحرین و عربستان 300 هزار مصری را که در قطر زندگی میکنند مجبور به ترک این کشور نکرد.
با بسته شدن اغلب مسیرهای تجاری سنتی قطر، این کشور ناچار بود ترتیبات جایگزین فراهم کند. قطر بعد از بحران سال 2014، روند متنوعسازی مشارکت منطقهای و بینالمللیاش را آغاز کردهبود. رهبران قطری با بهرهگیری از منابع قابل توجه سازمان سرمایهگذاری قطر و دیگر سازمانها و واحدهای مربوطه، سرمایهگذاری را در سراسر آسیا، اروپا، آمریکای شمالی و روسیه افزایش دادند. قطر پروژههای شاخصی را در فرانسه، انگلیس و آلمان همچون سنت گرماین، دویچه بانک و ناحیه مالی و تجاری لندن موسوم به کنری وورف[1] خریداری کرد، به سرمایهگذار بنیادی در بانک کشاورزی چین تبدیل شد، در پروژههای گردشگری، انرژی و زیرساخت در جنوب شرق آسیا سرمایهگذاری کرد و پروژههای مشترک سرمایهگذاری در امنیت غذایی هند را آغاز کرد. این ارتباطات مسیرهای تجاری و حمل و نقلی این کشور را تسهیل نمود. به عنوان مثال هند یک خط حمل و نقل دریایی کانتینری برقرار کرد و ظرف ده روز اول محاصره دوحه توسط چهار کشور عربی، قطر را به دو بندر خود وصل نمود.
ذخایر بیشمار گاز طبیعی قطر و موقعیت آن به عنوان بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی مایع، به این کشور موجب ورود مجموعهای از شرکای خارجی با منافع مستقیم به امنیت و ثبات قطر شد. قطر تا سال 2017، دومین صادرکننده گاز طبیعی مایع به چین و ژاپن بود و عرضهکننده مهم به هند، کرهجنوبی و کشورهای عضو اتحادیه جنوب شرق آسیا بود. بلژیک، فرانسه، ایتالیا و لهستان همچنین مقادیر قابل توجهی از گاز طبیعی مایع از قطر وارد میکنند. در مارس 2017، شرکت نفت و گاز دولتی لهستان با افزایش دو برابری واردات گاز طبیعی از قطر با هدف کاهش وابستگیاش به گاز روسیه موافقت کرد. شاید هیچ کشوری بیش از انگلیس تاثیر انرژی قطر را احساس نکردهاست. قطر نه تنها 93 درصد از از واردات گاز طبیعی مایع انگلیس را بین سالهای 2014 تا 2016، تامین کرد، بلکه به سهامدار عمده شرکت گاز طبیعی مایع انگلیس به نام South Hook LNG terminal تبدیل شد.
این معاملات انرژی و سرمایهگذاریها شرایط را برای محور چهارگانه ضدقطری جهت جلب هرگونه حمایت بینالمللی یا حتی حمایت موثر منطقهای از تلاشهایشان جهت منزوی ساختن دوحه دشوار ساخت. چنین شرایطی این پیام را منتقل کرد که فضای قطر همچنان برای انجام فعالیتهای بازرگانی باز است.
دوحه به سرعت خود را با وضعیت جدید مطابقت داد. تغییر مسیر حمل و نقل دریایی از طریق بنادر عمان، تجارت بین قطر و عمان در سال 2017، بیش از 144 درصد افزایش داشت. تجارت قطر با ایران، چین، پاکستان و ترکیه بعد از محاصره توسط چهار کشور عربی به طور قابل توجهی افزایش یافت. در فوریه 2018، شرکت پترولیوم قطر اعلام کرد که تولید گاز طبیعی مایع خود را از 77 میلیون تن در سال به 100 میلیون تن در سال تا 2024 افزایش خواهد داد و زمینه فعالیت را از اروپا تا آمریکای شمالی گسترش داده و بازارهای دیگر در میانمدت و بلندمدت ایجاد خواهد کرد.
اول امنیت
قطر همچنین اقدامات عملی برای تقویت امنیت خود از طریق خرید تجهیزات نظامی بیشتر و توسعه و گسترش مشارکتهای جدید به عمل آورد. قطر در سال 2014، حدود 24 میلیارد دلار سلاح از چین خریداری کرد. با نمایان شدن بحران دوم، قطر با خرید سامانههای موشکی بالستیک کوتاه برد از چین ظرفیتهای دفاعی خود را افزایش داد و این سامانه موشکی را در جریان رژه روز ملی در سپتامبر 2017، به نمایش گذاشت.
در سال 2014، قطر و ترکیه شروع به مذاکره بر سر موافقتنامه همکاری نظامی کردند و در آوریل 2016، ترکیه پایگاه نظامی خود را در قطر به عنوان اولین پایگاه نظامیاش در خاورمیانه افتتاح کرد. تنها دو روز بعد از آغاز محاصره قطر توسط چهار کشور عربی، پارلمان ترکیه موافقتنامه مربوط به استقرار نیروهای ترکیه در قطر را تصویب کرد و به ارتش این کشور اجازه داد نیروهای امنیتی قطر را آموزش دهد. آنکارا ظرف چند هفته نیروهای خود را به دوحه برای انجام تمرین نظامی مشترک گسیل داشت و با ارسال پیامی به دشمنان قطر مبنیبر اینکه دوحه در برابر هرگونه تهاجم نظامی تنها نخواهد بود، هزینه هرگونه اقدام نظامی بالقوه علیه این کشور را افزایش داد.
در شش ماه اول محاصره قطر، ارتش این کشور معامله میلیارد دلاری را برای خرید جنگندههای جدید از فرانسه، انگلیس و آمریکا نهایی کرد. این معاملات توان هوایی، ظرفیت پشتیبانی و آموزشی قطر را افزایش داد. این معاملات نظامی وجه سیاسی نیز داشت. توافق با فرانسه در زمان سفر رئیس جمهور این کشور در دسامبر 2017 به دوحه امضا شد و حاکی از حمایت فرانسه از قطر علیرغم محاصره این کشور بود. ضمناً معامله 7/6 میلیارد دلاری قطر با انگلیس استمرار تولید جنگندههای تایکون که در انگلیس ساخته میشود در دهه 2020 را تضمین کرد و از هزاران شغل در شرکت صنایع دفاعی بی.اِی.ئی[2] پشتیبانی نمود. این معامله شامل تشکیل اسکادران مشترک بود که برای اولین بار خلبانان نیروی هوایی قطر را با خلبانان نیروی هوایی انگلیس ادغام کرد تا آموزش خلبانان قطری را برای جنگندههای جدید خریداری شده از انگلیس تسریع کند.
قطر علاوهبر برقراری مشارکتهای متنوع، تلاشهایش را برای خودکفایی تشدید کردهاست. وزارت دفاع قطر در مارس 2018، شاخه سرمایهگذاری به نام هولدینگ برزان را برای مدیریت خرید راهبردی تاسیس کرد، مشارکت جدید با شرکتهای دفاعی و امنیتی برقرار نمود و از پروژههای تحقیق و توسعه حمایت کرد. هدف کلیدی هولدینگ برزان ایجاد سرمایه انسانی و تکنولوژیکی در قطر است. به عنوان مثال هولدینگ برزان و شرکت مقاطهکاری دفاعی ترکیه به نام اسلسان[3] موافقتنامه مشارکت برای انتقال تکنولوژی و بومیسازی تحقیق و توسعه در قطر منعقد کردند. محاصره قطر همچنین منجر به افزایش قابل توجه ظرفیتهای صنایع غذایی و کشاورزی این کشور شد. این تحولات امنیت غذایی بیشتری برای قطر به همراه داشتهاست و موجب گردیده تا بر وابستگیاش برای واردات محصولات کشاورزی از عربستان فائق آید.
خلیج فارس متغیر
این اقدامات به قطر اجازه دادهاست تا محاصره را پشت سر بگذارد. در اولین سالگرد بحران قطر، این کشور کسری مالی اندکی داشت، ذخایر خارجی افزایش قابل ملاحظهای پیدا کرد، موازنه تجاری و بخش بانکی بهبود یافت. بحران مزبور عاری از هزینه نبودهاست: خط هوایی قطر در سال 18-2017، لطمات زیادی متحمل شد و به واسطه تعطیلی بسیاری از فضای منطقهای در اطراف این کشور هزینه عملیات هوایی افزایش زیادی یافت.
به طور کلی، قطر بدون آسیب جدی از این بحران خارج شد. منزویسازی قطر نشان میدهد یک کشور کوچک تحت فشار زیاد میتواند منابعش را برای مقاومت ملی بکار بگیرد.
بحران قطر همچنین سیاست و حکومت در خلیج فارس را به شدت تغییر داد و این امر پیامدهای گستردهای خواهد داشت. نزدیک به 36 سال شورای همکاری خلیج فارس پایدارترین نهاد منطقهای در خاورمیانه بودهاست. امروزه، این شورا آسیب جدی دیدهاست، بگونهای که این آسیبها قابل جبران نیست و محور جنگطلب جدید از ریاض تا ابوظبی جای این شورا را گرفتهاست. ضمناً شهرت دبی به عنوان کانون تجارت منطقه مستقل از ملاحظات سیاسی یا ژئوپلتیکی لطمه دیدهاست. بعلاوه، تلاشها برای انزوای قطر اختلافات عمیقی میان کشورهای عربی خلیج فارس بجای گذاشتهاست. با توجه به عدم احتمال موفقیت تلاشهای میانجیگرایانه کویت برای حل بحران قطر، اجماع میان کشورهای عربی خلیج فارس از بین رفته و مولفههای جدیدی در ساختار سیاسی، اقتصادی و امنیتی خلیج فارس معرفی شکل خواهد گرفت.
پی نوشت:
[1] - کنری وورف (Canary Wharf) یک ناحیه تجاری مرکزی در شرق لندن است که در منطقه تاور هملتس لندن واقع شدهاست.
[2] - بیایئی سیستمز (BAE Systems) شرکت صنایع دفاعی و هوافضایی انگلیس و بزرگترین شرکت دفاعی اروپا و دومین شرکت بزرگ دفاعی دنیا پس از لاکهید مارتین است.
[3] - آسلسان (ASELSAN) شرکت صنایع دفاعی ترکیهای است.
پنج شنبه 24 خرداد 1397 - 17:11:12