به گزارش پایگاه شبکه الکوثر، در این خصوص خانم رزاقی با اشاره به اتفاقات آن روز می گوید: روز 24 و 25 فروردین سمیناری در دبی در هتل Radison blue در مورد «بلوغ» توسط شرکت ایپسن فرانسه برگزار شد. من در روز اول دو کنفرانس داشتم و در روز دوم هم برنامه این بود که در شروع، مقدمهای از مطالب علمی که قرار بود مطرح شود بگویم و در پایان هم یک اختتامیه را با جمع بندی کلیه مطالب ذکر کنم. روز اول قبل از کنفرانس اول من یک خانم دکتر عرب در مورد آمار سن شروع «بلوغ» در کشورهای حوزه خلیج فارس صحبت میکرد و در تمام اسلایدها نوشته بود Arabian Golf و Arab Golf و مرتب این نام را ذکر میکرد. نوبت کنفرانس من رسید و من تحقیقات درباره سن بلوغ در ایران را ارائه کردم و پس از پایان کنفرانس گفتم:
Persian Gulf has been Persian Gulf since ancient time and it will be Persian Gulf forever.
(خلیج فارس از دیرباز خلیج فارس بوده است و برای همیشه خلیج فارس باقی خواهد ماند)
همه برای من دست زدند و من نشستم و یک متخصص ژنتیک فرانسوی سخنرانی خود را در مورد نقش ژنتیک در بلوغ شروع کرد و قرار بود که بعد از او من در مورد نقش اپی ژنتیک و عوامل محیطی بر بلوغ صحبت کنم. یک نفر نزد من آمد و از من خواست که به خارج از سالن بروم. در آنجا نمایندگان ایپسن فرانسه و دوبی دور مرا گرفتند و گفتند شما با این حرف خود موضوع را سیاسی کردهاید و باید بروید و معذرت بخواهید. من گفتم من معذرت نمیخواهم ولی میتوانم بگویم که حرف من سیاسی نبوده است. لذا وقتی نوبت من شد و برای ادای کنفرانس به پشت تریبون رفتم گفتم:
My word was not political, we are friends but it was true.
(سخنان من سیاسی نبود اما درست بود، ما دوست یکدیگر هستیم)
بلافاصله بعد از این صحبت تمام عربها بلند شدند که بروند. کسانی که برگزار کننده بودند بلافاصله گفتند coffee break و میکروفون را خاموش کردند و نگذاشتند من سخنرانی کنم.
وقتی بیرون سالن آمدیم سر و صدا کردند. همکاران من خواستند در اینترنت نقشه خلیج فارس را نشان بدهند، ولی برگزار کنندگان گفتند که اینها میخواهند پلیس بیاورند و نمیگذاشتند ما به عربها نزدیک شویم.
کنفرانس شروع شد ولی کنفرانس من را حذف کردند. همه ایرانیها که نزدیک به 15 نفر بودیم به سالن کنفرانس نرفتیم و بعد هم برای شام به آنها ملحق نشدیم و خودمان برای شام بیرون رفتیم. بعد از برگشت به هتل، مشاهده کردم که درب اتاق مرا قفل کردهاند. به پذیرش گفتم، آنها گفتند که دستگاه ما خراب شده و شما در لابی بنشینید تا درست شود و یک نفر از پذیرش آمد و شروع کرد به صحبت کردن با من که مرا سرگرم کند. بعد فهمیدم که پلیسی از ساعت 5 بعد از ظهر چندین بار مراجعه کرده که با من صحبت کند و آنها مرا آنجا نشاندهاند تا او را خبر کرده و بیاید.
یک مرد با لباس عربی آمد، روی مبل کنار من نشست و اظهار کرد که من پلیس هستم از او خواستم که کارت شناسایی خود را نشان دهد، ولی گفت ما کارت نشان نمیدهیم و گفت شما بر خلاف قوانین دبی رفتار کردهاید و باید روی این کاغذ بنویسید که که من گفتهام خلیج فارس و معذرت خواهی کرده امضا کنید، وگرنه باید همین امشب از دبی خارج شوید و دیگر حق ندارید به اینجا بیایید و حتی ترانزیت هم نمیتوانید عبور کنید.
گفتم من خیلی خوشحال میشوم که همین امشب بروم و فردا خیلی کار دارم و دیگر از دبی هم عبور نمیکنم و از کشورهای دیگر عبور میکنم و این ورقه را هم با این جملهای که شما میگویید امضا نمیکنم.
روی برگههایی که جلوی من گذاشته بود شرح ماجرا را نوشتم و بی احترامی و بی ادبی آنها را متذکر شدم و نوشتم که من یک پرفسور با 35 سال سابقه را دعوت کردهاند و با بی ادبی با من رفتار کردهاند و اسم خلیج فارس را خودسرانه عوض کردهاند و پایین این نوشته را امضا کردم.
وقتی پلیس مطلب را خواند گفت من از جانب آنها از شما معذرت خواهی میکنم و نامه شما را به رئیسم میدهم و انشاءالله کار درست میشود و خداحافظی کرد. فردا هم ما به سالن کنفرانس نرفتیم و شب پرواز داشتیم. وقتی نزدیک پرواز هواپیما بود دو نفر مرد آمدند و از من کارت پروازم را خواستند و به آنها نشان دادم و رفتند. خلاصه سفر پر ماجرایی بود که خدا را شکر تمام شد.
برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید
یک شنبه 2 اردیبهشت 1397 - 10:49:51