تهران- الکوثر: نیکنام ببری ،کارشناس مسائل سیاسی می نویسد در شرایطی که انتظار میرفت با تصمیم ترامپ حضور نظامی آمریکا در سوریه کاهش یابد، موج جدید بحران در سوریه که با وقوع حمله شیمیایی در شهر دوما، مرکز غوطه شرقی آغاز شد و به کلی صحنه بازی در سوریه و جهتگیری قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای را نسبت به ایده بحران سوریه دگرگون کرد. این حمله که در هفتم ماه جاری رخ داده باعث کشته و زخمیشدن بیش از صدها غیرنظامی شد. متعاقب با این حمله انگشت اتهامها به سمت دولت اسد نشانه رفت و قدرتهای غربی مدعی شدند که دولت اسد باهدف خلاصی از حضور جریان جیش الاسلام و تمام کردن کار این گروه در منطقه استراتژیک غوطه شرقی دست به این حمله مرگبار زده است. در همین راستا دولت آمریکا با همراه ساختن قدرتهای بزرگ اروپایی، پروژه حمله نظامی به سوریه را در شورای امنیت سازمان ملل بهپیش کشاندند که با وتوی روسیه موفق به عملیاتی کردن راهبردشان نشدند؛ اما در صحنه عمل دست به حمله نسبتاً سنگین هوایی علیه مواضع دولت اسد زدند.
قابل ذکر است که حدود 104 حمله موشکی از سوی آمریکا و متحدانش علیه مواضع اسد در دمشق و حمص و دیگر پایگاههای دولت سوریه صورت گرفت. معناداری این حملات زمانی بیشتر میشود که تا دیروز ترامپ رئیس جمهوری امریکا از اتمام مأموریت آمریکا در سوریه سخن میگفت و بر خروج فوری نیروهای حاضر آمریکایی در شرق سوریه تأکید میکرد. به عبارتی تیم سیاسی کاخ سفید به این جمعبندی رسیده بود که با عطف به پویایی تحولات در سوریه و تضعیف موقعیت مخالفان اسد، دیگر امکان حذف دولت سوریه ممکن نیست و بایستی با در نظر گرفتن واقعیتهای سیاسی و نظامی، پیش از آنکه مجبور به ترک سرزمینی سوریه شوند؛ با حفظ اعتبار و حیثیت بیشتری خاک این کشور را ترک کنند. در همین راستا ترامپ با اعلام خروج نیروهای آمریکایی در شرق سوریه که بنا به گزارشها رقمی در حدود 2 هزار نفر است مأموریت این نیروها را تمامشده اعلام کرده بود.
حال پرسش مهمی که در این بین مطرح است اینکه گرچه با اقدام جدید نظامی امریکا در سوریه در کوتاهمدت، بحث خروج نظامی به دست فراموشی سپرده شود، اما این امر نمیتواند سرپوشی بر ناکامی آمریکا و تداوم حضور و نفوذ این کشور باشد. سابقاً هم دیده شده که آمریکاییها با ملاحظه پیشرفت سرزمینی دولت سوریه و ناکامی جریانهای حامی خود دست به حملات ضربتی جهت توقف موتور جنگی دولت سوریه زدهاند؛ اما هیچکدام از این حرکتها مانع از تغییر مسیر بحران سوریه که به سمت حذف تدریجی کامل جریانهای تروریستی حرکت میکند؛ نگردیده است. از همین رو پیشبینی میشود با گذشت زمان و کاهش التهابات و هیجانات ناشی از حمله اخیر آمریکا؛ بحث خروج نظامی از سوریه دوباره به دستور کار دولت ترامپ در بحران سوریه تبدیل شود.
تجربه جنگ عراق این نکته را به آمریکاییها قبولانده که با تهدید و زور امکان موفقیت در بلندمدت ممکن نیست. شرط موفقیت در عرصه سیاسی و نظامی، وجود جریانهای بومی داخلی است. در صورتی که جریانهای بزرگ در مدار منافع و استراتژی امریکا حرکت کنند؛ آن موقع امکان موفقیت و پیروزی وجود دارد. این در حالی است که در سوریه هیچ جریان اصیل و ریشهداری حامی منافع آمریکا نیست. کردها تنها نیروی حمایتی امریکا در سوریه هستند که خود این گروه از چند جهت در معرض فشار و تهدید به سر میبرد. از یکسو دولت ترکیه شدیدترین عملیاتهای نظامی را علیه این گروه اعمال میکند و از سوی دیگر خود دولت سوریه تمایلی به قدرت گیری این جریان در جغرافیای سرزمینی سوریه ندارد. بیتردید دولت اسد به محض فراغت از خطر جریانهای مخالف به سراغ جریانهای مبارزه جوی کرد خواهد آمد. از همین رو دولت آمریکا با آگاهی از سمت و سوی تحولات در سوریه و اینکه امکان موفقیت نظامی در این کشور ممکن نیست؛ مجبور به خروج نیروهای خود از این کشور خواهد شد.
طبیعتاً با خروج نیروهای آمریکا، موقعیت روسیه با توجه به اینکه طرف اصلیاش در سوریه، دولت مرکزی این کشور است؛ بیش از گذشته تقویت خواهد شد. روسها با تداوم حمایتهای نظامی و لجستیکیشان از دولت سوریه، زمینه را برای کنترل صددرصدی جغرافیای سوریه فراهم خواهند کرد. پیشتر روسها با عطف به حضور فیزیکی نظامیان آمریکا در نوار شرقی و کردنشین سوریه بااحتیاط گام برمیداشتند و نگران افزایش تنش و برخوردهای نظامی با نظامیان آمریکا بودند. با این حال با خروج این نیروها روسها با خیالی آسودهتر و دستی بازتر در تحولات سیاسی و نظامی سوریه عمل خواهند کرد. هماکنون نیروی روسی موسوم به واگنر در کنار ارتش سوریه مشغول عملیات در جبهههای شمالی هستند. پیشروی این نیروها با توجه به حضور نظامیان آمریکا و جریانهای ائتلاف دموکراتیک سوریه با مشکل مواجه شده بود و گاها شاهد برخوردهای جدی نظامی میان طرفین نیز بودیم. قابل ذکر است که دولت امریکا ماه گذشته میلادی با هدف حراست از نیروهای کرد از تهاجم ارتش ترکیه و دولت سوریه اقدام به پیاده کردن نیروهای خود در شهر منبج کرد. حال با خارج شدن این نیروها از خط نبرد، توان عملیاتی ارتش سوریه و دولت روسیه در جهت کنترل و استیلا بر جغرافیای شمالی و شرقی سوریه بیشتر خواهد شد.
تجربه تحولات هفتساله اخیر در سوریه نشانگر این مسئله است که برای روسها هیچ چیزی مهمتر و با اهمیتتر از یکپارچگی و حفظ تمامیت ارضی سوریه نیست. این کشور تمام هم و غم خود را روی تأمین ثبات و پایداری دولت مرکزی سوریه گذاشته است. امروز این فرصت بیش از هر زمان دیگری برای مردان سیاسی کرمیلن مناسبتر به نظر میرسد. خروج نظامی آمریکا ضمن اینکه نگرانی درگیری مستقیم نظامی با آمریکا را از بین برده است؛ این فضا را برای روسها فراهم کرده که به تدریج موقعیت نظامی گروههای کرد و میانهرو سوری را تضعیف سازد.
این گروهها ( به خصوص جریان کردها) گرچه در دورهای به صورت مصلحتی مورد حمایت کرملین واقع شدند؛ اما با عطف به تثبیت اوضاع دولت مرکزی سوریه و کنترل بیش از هفتاد درصدی بر جغرافیای سرزمینی سوریه؛ اوضاع به کلی فرق کرده است. مردان سیاسی کرملین تداوم حیات این گروهها را در بلندمدت تهدیدی بر دولت اسد و منافع ژئوپلیتیکیشان در منطقه در نظر میگیرند. هماکنون کردها به دنبال خودمختاری و جدایی از دمشق هستند و این امر روسها را بسیار نگران کرده است. از دید دولتمردان روسیه خودمختاری کردها ضمن اینکه باعث تضعیف قدرت دولت مرکزی سوریه میشود، زمینه را برای حضور و نفوذ دوباره واشنگتن در سوریه فراهم میسازد. از همین رو بیجهت نیست که رهبران روسیه چشمشان را به عملیات نظامی ترکیه در شهر عفرین بستهاند و چراغ سبز به آنکارا در حذف مبارزه جویان کرد دادند. هماکنون نیز با محوریت همکاری ترکیه در تلاش برای خلع سلاح این گروهها و کوتاه کردن حوزه نفوذ این جریان در نوار شمالی سوریه هستند. پیدایی این وضعیت دولتمردان آمریکا را در وضعیتی دشوار قرار داده است. آمریکاییها با ملاحظه ضعف نیروهای حامی خود در سوریه و از سوی دیگر دوری ترکیه به عنوان راهبردی ترین شریک امنیتی آمریکا در منطقه، شکست را در سوریه پذیرا شدهاند.
اخبار سوریه را اینجا پیگیری کنید
برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید
برای عضویت در کانال تلگرامی الکوثرفارسی اینجا کلیک کنید
دو شنبه 27 فروردین 1397 - 16:53:37