به گزارش پایگاه شبکه الکوثر، در مقاله نیویورک تایمز آمده است: به خوبی مشهود است که آمریکایی ها هرگز تاکنون به این اندازه اختلاف زده نبوده اند: امریکایی ها علاوه بر اختلافات حزبی، ایدئولوژیک، اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی از اختلافات جغرافیایی، جمعیتی، نژادی و مذهبی نیز رنج می برد.
تضاد و دو قطبی سیاسی ما مانع توانایی ما در حل مسائل مهم ملی از جمله مهاجرت، مسائل زیربنایی، بودجه بندی یا تعطیلی زندان گوانتانامو می شود. تهدید اخیر تعطیلی دولت نیز نشان می دهد این اختلافات تا چه حد جدی است.
همین رکود سیاسی، از توان ما برای مقابله با جدی ترین تهدیدات امنیتی از تهدید حمله کره شمالی و خطر دستیابی تروریست ها به سلاح های کشتار جمعی گرفته تا شیوع بیماری و تجاوز روسیه می کاهد.
توان ما در مقابله با چنین تهدیدات بیرونی به خاطر عدم همکاری با یکدیگر به طور فزاینده ای تحلیل رفته است. در واقع، مهمترین خطر برای امنیت ما در درازمدت ممکن است اختلافات سیاسی داخلی باشد.
دشمنان آمریکا از آسیب پذیری ناشی از دموکراسی ناکارآمد ما بهره می گیرند. امروزه، برخلاف 11 سپتامبر (2001)، یک حمله تروریستی دیگر، بجای اینکه باعث اتحاد ما شود، بیشتر باعث تشدید اختلافات ما می شود؛ همانطور که بعد از حملات بنغازی، سنبرناردینو، و اخیرا نیجر شاهد این تشدید اختلاف بودیم. این اختلافات باعث می شود که ما هدف جذابتری (برای دشمنان) باشیم، زیرا دشمنان ما نه تنها از حمله (تروریستی) اولیه بلکه از پیامدهای آن در آمریکا نیز سود می برند.
به عنوان مثال، ایرانیها می دانند که تصمیم ما برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای ممکن است بر اثر فشار حزبی باشد. امریکا از پیمان تجاری اقیانوس آرام (ترانس-پاسیفیک) که قبلا در موردش مذاکره کرده و بدون امریکا، سایر امضا کنندگان از آن منفعت بیشتری خواهند برد خارج می شود؛ با وجود امریکایی اینچنین اختلاف زده، چین در تلاش است تا جاه طلبی های اقتصادی و استراتژیک خود را در آسیا پیش ببرد.
روس ها نیز از فرصتی که اختلافات ما به وجود می آورد بهره گرفته و در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 امریکا مداخله می کنند. طبق گزارش ها، آنها به اخبار ساختگی در رسانه های اجتماعی دامن می زنند تا ترس از "دیگری" را در ما ایجاد کنند. اینگونه که روسیه در رأی دهندگان امریکایی نفوذ پیدا می کند و با ارسال پیام های مختلف به آنها به تشدید خصومت ها و حمایت از نامزدهای خاص می پردازد و بر آنها تاثیر می گذارد.
اختلافات ما مانع توانایی ما در برابر دشمنان خارجی می شوند. دو تحقیق از سه تحقیق کنگره درباره دخالت روسیه در انتخابات سال 2016 در مورد اقدامات یکی از احزاب برای از بین بردن شواهد اطلاعاتی بوده است که نشان می دهد چنین دخالت هایی (از سوی مسکو) صورت گرفته است. رابرت مولر (2) مشاور ویژه (مسئول رسیدگی به پرونده مداخله ادعایی روسیه در انتخابات) و همچنین اف بی آی (پلیس فدرال) به خاطر صداقت و کار حرفه ای مورد حملات ظالمانه و نادرست قرار گرفتند.
حتی اعضای کمیته روابط خارجی مجلس سنا نیز نمی توانند در مورد تهدید روسیه به اتفاق نظر برسند. بنجامین کاردین (3)، سناتور دموکرات از مریلند، اخیرا گزارشی مستند در مورد اینکه چگونه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه دموکراسی را در کشور خود و همچنین در اروپا تضعیف کرده، ارائه کرده است. این گزارش شامل توصیه هایی هوشمندانه برای تقویت امنیت ما (امریکایی ها) است؛ اما اکثریت اعضای کمیته با انتشار این گزارش مخالفت کردند.
اکنون در حالی که تنها 9 ماه به انتخابات میان دوره ای (مجلس نمایندگان و سنا) باقی مانده است، به نظر می رسد از روس ها غفلت می شود؛ نه دولت و نه کنگره اقدامات قابل توجهی در جهت کاهش آسیب پذیری ما در برابر دخالت های انتخاباتی (مسکو) انجام نداده اند. به نظر می رسد که رهبران امریکا این آمادگی را کسب نکرده اند که کشور را فارغ از گرایشات حزبی اداره کنند، حتی در شرایط کنونی که با جدی ترین تهدیدات خارجی از زمان جنگ جهانی دوم علیه دموکراسی در کشورمان مواجه شده ایم.
اختلافات داخلی در امریکا سابقه ای طولانی دارند، اما اختلافات کنونی از زمان جنگ ویتنام بی سابقه است. عوامل بسیاری در تشدید اختلافات داخلی امریکا موثر بوده اند که از آن جمله می توان به نقش پول در سیاست؛ مهندسی انتخابات توسط احزاب، شبکه های خبری تلویزیونی، رسانه های اجتماعی با امکان فیلتر کردن اطلاعات، افتراق سیاسی و خطوط جغرافیایی اشاره کرد. همه این موارد باعث می شوند بنیه سیاسی امریکا به سمت افراط گرایی چپگرایانه و (یا) راستگرایانه تضعیف شوند.
در درون مرزهای فکری ما، جای گفتگو و مباحثه مدنی خالی است؛ در این حد که وقتی اساتید دانشگاه درباره مسائل مهم کشور هشدار می دهند، دانشجویانی که حرف زدن در مورد این مسائل را خطرناک می دانند، به دنبال ایجاد اختلال در سخنرانی هستند.
و اکنون ما رئیس جمهوری داریم که از کاخ سفید به شکاف های سیاسی، نژادی و مذهبی دامن می زند و ملی گرایان سفیدپوست را دلداری می دهد. بدتر از همه، بسیاری از متحدان ترامپ در کنگره از رفتار او دفاع می کنند یا این رفتارها را نادیده می گیرند.
می دانم که هیچ سپری قادر نیست کشور را از آسیب های ناشی از اختلافات عمیق داخلی محافظت کند. همچنین می دانم ضروری است با حل این اختلافات مانع تحقق وعده های دشمنان شویم. لازم است از رهبران بخواهیم بجای اختلاف افکنی، متحد شوند. باید خصومت نسبت به یکدیگر را متوقف کنیم و حرف بزنیم، گوش کنیم و از یکدیگر بیاموزیم. باید فرزندانمان را آموزش دهیم و خود نیز این موضوع را مجددا بیاموزیم که حقایق را دریابیم تا دروغی در کار نباشد.
باید پایه های مدنیت و مسائل بنیادین خود و همچنین تفکر انتقادی را بشناسیم و حقیقت را از دروغ تمیز دهیم. ما به رسانه های اجتماعی نیاز داریم تا حقیقت را تبلیغ کنیم، به طوری که دشمنان خارجی نتوانند از مسائل مورد اختلاف ما، بهره ببرند. ما باید روند حمایت مالی از نامزدهای انتخاباتی را اصلاح کنیم و به مهندسی انتخابات پایان دهیم. ما باید آسیب پذیری های خود در روند انتخابات رفع کنیم و کاری کنیم که دشمنانمان پاسخگوی اقداماتشان باشند؛ طرح دو حزبی که توسط کریس ون هولن (4)، سناتور دموکرات از مریلند و مارکو روبیو (5)، سناتور جمهوریخواه از فلوریدا ارائه کرده اند، صراحتا همین هدف را دنبال می کند.
مهمتر از همه، باید تصمیم بگیریم که آیا می خواهیم قدرت شاخص جهان – الگوی قوی و یکپارچه دموکراسی- باقی بمانیم یا اجازه دهیم اختلال در خودایمنی ملی ما، مانند بیماری که گوشت را فاسد می کند، بدنه سیاسی کشورمان را بخورد و به زوال بکشد.
سخنرانی رئیس جمهور ترامپ برای اعضای کنگره در هفته آینده می تواند در این زمینه نقش محوری ایفا کند و موثر باشد. اگر او به نحوی موفق به ایجاد وحدت شود، شکی نیست که حل امور کشور نیز تسهیل خواهد شد. اما آنچه واقعا مهم است این است که آیا اقدامات او در نهایت مطابق گفتههایش خواهد بود و به حرفش عمل خواهد کرد.
1 - Susan E. Rice
2 - Robert Mueller
3 - Benjamin Cardin
4 - Chris Van Hollen
5 - Marco Rubio
برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید
کانال تلگرامی الکوثرفارسی اینجا
شنبه 7 بهمن 1396 - 9:44:30