تهران- الکوثر: رحمان قهرمانپور در یادداشت خود افزوده است: البته در چارچوب این سیاست اعلامی، عربستان در منطقه شبه جزیره عربی در سه دهه اخیر به صورت سنتی نوعی هژمونی داشته ولی بعد از بهار عربی هژمونی نسبی این کشور به طور مشخص از طرف قطر و عمان به چالش کشیده شده است. در همین حال، مسئله یمن نیز که پیش آمد، ریاض اینگونه برداشت کرد که بحران یمن موضوعی است که میتواند از طریق آن دوباره هژمونی خود را بر شبه جزیره عربی اعمال کند. از طرف دیگر در پرتو ایرانهراسی، یک نوع سیاست منطقهای خاورمیانهای فراتر از شبه جزیره را ادامه دهد. این سیاستی است که عربستان به دنبال آن بود؛ به خصوص بعد از افول قدرت مصر، سقوط حسنی مبارک و تحولات و بحرانهای داخلی در مصر، عربستان احساس کرد که زمینههای ایفای نقش در جهان عرب را به صورت جدی دارد و لازمه چنین کاری این است که ایرانهراسی را تقویت کند؛ یعنی مانند همان کاری که جمال عبدالناصر انجام میداد. پیرو همین نگاه، عربستان یک ائتلاف منطقهای در یمن و بحرین تشکیل داد و در بحث سوریه، عراق، لبنان و سودان هم وارد شد.
اما آیا امروز عربستان در قبال اقدامات منطقه ای خود، دستاوردهای لازم را داشته است؟ این درست است که عربستان قدرت اقتصادی قابل توجهی دارد ولی در اعمال این قدرت و تبدیل این قدرت اقتصادی به قدرت سیاسی با مشکلات و چالشهای جدی مخصوصا در سطح داخلی مواجه است. یعنی قدرت اقتصادی عربستان که آن را در زمره 20 اقتصاد برتر دنیا قرار داده، به راحتی و به صورت خودکار قابل تبدیل به قدرت سیاسی و نظامی نیست. ریاض تصور میکرد که این قدرت به راحتی میتواند تبدیل به قدرت سیاسی در منطقه شود، اما در عمل این اتفاق نیفتاد. مشکلات داخلی عربستان، بازداشت شاهزادگان، اختلافات داخلی آل سعود و سطح توسعه فرهنگی و اجتماعی داخل این کشور، مسائلی است که برای تبدیل قدرت اقتصادی به قدرت سیاسی در منطقه چالش و مشکل ایجاد میکند. علاوه بر این در سطح منطقهای نیز کشورها اجازه نمیدهند که عربستان به راحتی قدرت اقتصادی خود را به قدرت سیاسی و نظامی تبدیل کند. در چنین شرایطی که عربستان ایرانهراسی را در دستورکار قرار داده است، ایران چند رویکرد و دیدگاه را میتواند در قبال ریاض دنبال کند.
یک دیدگاه معتقد است که ایران نباید در برابر عربستان کوتاه بیاید و باید پیام جدی و صریحی برای ریاض ارسال کند. دیدگاه دیگر مبتنی بر گفتگو و تعامل است اما واقعیت این است که به نظر میرسد مقامات عربستان هنوز تمایل جدی برای گفتگو ندارند.
بعد از تحولاتی که طی چند ماه گذشته اتفاق افتاد به خصوص دیدار محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران و عادل الجبیر، همتای سعودی او انتظار میرفت عربستان به این جمع بندی برسد که باید با ایران از در تعامل وارد شود. باوجودیکه ریاض تاحدودی از سیاستهای تند و افراطی خودش عقبنشینی کرده اما هنوز در حدی که برای گفتگو با ایران انگیزه پیدا کند این سیاستها تغییر نکرده است.
به نظر میرسد آن چیزی که ایران میتواند انجام دهد این است که در وهله نخست از بروز تنشهای جدی در مناسبات دو طرف جلوگیری کند. بویژه آنکه برخی کشورهای فرامنطقهای خیلی بیمیل نیستند که ایران و عربستان وارد نوعی درگیری نظامی شوند. ضمن آنکه نه عربستان و نه ایران در شرایط فعلی تمایلی به بروز این درگیری ندارند. مرحله بعدی به این صورت است که در صورتی که عربستان از بخشی از سیاستهایش بازگردد ایران مطابق سیاست اعلامیاش، درهای مذاکره و تعامل را با عربستان بازبگذارد و در این زمینه فعال شود. این موضوع مستلزم آن است که مقامات جمهوری اسلامی به این جمع بندی برسد که عربستان عزم جدی برای گفتگو و تعامل دارد. اما فعلا جمع بندی جمهوری اسلامی ایران بر این مبناست که عربستان چنین عزمی ندارد و لذا منتظر وقوع تحولات جدید هستند.
در این بین سیاستهای دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا نیز مزید بر علت است و شاید یکی از دلایلی که باعث شد عربستان به مسیر انعطاف خود در برابر ایران ادامه ندهد سیاستهای ترامپ طی یکی دو ماه گذشته بود. به نظر میرسد ریاض این گونه برداشت کرده که دولت واشنگتن عزم جدی برای مقابله با ایران دارد لذا عربستان میتواند از این فضا و شرایط به نفع خود بهره ببرد و سیاست ایرانهراسی را در منطقه پیش ببرد. اما سیاست ترامپ در خاورمیانه خیلی مطابق آن چیزی که عربستان فکر میکند، نیست و نخواهد بود. لذا این مهم است که در چه زمان و شرایطی عربستان به این جمعبندی میرسد که نمیتواند روی سیاستهای آمریکا حساب باز کند و لاجرم باید با ایران از در مذاکره و تعامل وارد شود.
برای دیدن اخبار ومطالب عربستان اینجا کلیک کنید
لینک عضویت در کانال تلگرام الکوثرفارسی اینجا
دو شنبه 20 آذر 1396 - 16:16:47