به گزارش پایگاه شبکه الکوثر، دکتر علیرضاعرب، روزنامه نگار و عضو کمسیون سیاسی و امور بین الملل جمعیت دفاع از ملت فلسطین در یادداشتی تحت عنوان «همگرایی جریانات مقاومت در منطقه ، بحران سازی های محور سازش و استعفای سعد حریری » می نویسد : پیروزی های مستمر مقاومت در سوریه و عراق در پرتو ورود روسیه به عرصه تحولات خاورمیانه و همسویی راهبردی با محور مقاومت، نقطه عطفی در ژئوپلتیک منطقه بحساب می آید .
علاوه بر آن، تحولات اخیر فلسطین بطور مشخص رویکرد راهبردی و چند وجهی حماس به مقاومت، مشارکت بیشتر اعضا شاخه نظامی در دفتر سیاسی حماس ، انتقال معنادار دفتر سیاسی حماس به داخل فلسطین و خود غزه، تشکیل دولت وفاق ملی فلسطین، تقویت روز افزون روابط حماس با ایران ،تقویت روز افزون حماس با جنبش مقاومت اسلامی لبنان "حزب الله" تماما حکایت از تغییر معنا دار ژئوپلتیک خاورمیانه دارد.
تغییر توازن قوا در سطح منطقه به نفع محور مقاومت و کشورهای بزرگ و تمدن ساز شمال خاورمیانه، زنگ خطری جدی برای آمریکا ، اسرائیل و متحدین عرب آنان محسوب می گردد.
تمام این تحولات سریع و مثبت به نفع جبهه مقاومت در حالی است آمریکای تحت زعامت "دونالد ترامپ" دچار سردرگمی در اتخاذ راهبردهای موثر در مواجهه با تحولات منطقه می باشد.
اغتشاش در راهبردهای کاخ سفید محصول عدم هماهنگی و یکپارچگی تیم سیاست خارجی دولت ترامپ و نیز نفوذ قدرتمند و پایدار لابی های مختلف با اهداف و رویکردهای بعضا متناقض، در فرایندهای تصمیم سازی و تصمیم گیری عرصه سیاست خارجی آمریکا است.
این عدم یکپارچگی و تشتت در میان متحدین عرب امریکا بویژه سعودی و شورای همکاری خلیج فارس نیز مشهود است.
تمام این ها در حالی است که محور مقاومت در قدرتمند ترین و متشکل ترین حالت خود طی چندین سال اخیر قرار دارد و نوار پیروزی های آن مستمر و روز افزون است.
جغرافیای مقاومت وسیع تر ، فرهنگ آن عمیق تر ، ابعاد آن متنوع تر و پیچیده تر شده و تشخص و اعتماد به نفسی منحصر بفرد کسب کرده است . محور مقاومت و حزب الله لبنان نسبت به سال 2015م بسیار مقتدر تر شده است.
گروه های تکفیری و داعش در عراق شکست خورده اند و در سوریه هم نفس های آخر را می کشند و حزب الله لبنان نیز در عرصه مبارزه علیه نیروهای تکفیری در سوریه و عراق و غلبه بر آنها تجارب ارزشمندی کسب کرده و در اوج آمادگی به سر می برد.
در این شرایط جریان سازش و آمریکا و متحدین عبری و عربی آن شدیدا احساس خطر می کنند و بواسطه عدم انسجام تئوریک و عملیاتی درمیان خود دست به اقدامات ناسنجیده و عجولانه زده و در مناطق مختلف خاورمیانه بحران سازی می کنند.
استعفای غیر منتظره ای "سعد حریری" آن هم در ریاض، پایتخت عربستان سعودی از پست نخست وزیری لبنان به منظور ایجاد بحران سیاسی در لبنان و حتی منطقه صورت پذیرفته و مشخصا حزب الله لبنان بعنوان یکی از اقطاب کلیدی مقاومت را هدف گرفته است.
این استعفا غیر معمول ،در چهار چوب بحران سازی های متعدد،پیوسته و البته غیر مدبرانه متحدین عرب آمریکا، جهت اخلال در فرایند تقویت و همگرایی روز افزون محور مقاومت در منطقه بویژه حزب الله لبنان ارزیابی می شود و هدفی جز قطع نوار پیروزی های مستمر محور مقاومت و یا حداقل کند کردن آهنگ آن را ندارد.
لازم به ذکر است که سعد حریری صراحتا دلیل اصلی استعفای خود را "دخالت های ایران" در لبنان و کشورهای عربی اعلام و حزب الله لبنان را عامل دخالت و تخریب کشورهای عربی توسط ایران معرفی کرد.
آمریکا و متحدین عرب آن، امیدوارند در پرتو این بحران ها مداوم بتوانند از سرعت و قدرت جبهه مقاومت و توان منحصر بفرد عملیاتی آن بکاهند و گفتمان مقاومت را به چالش بکشند.
خوشبختانه گفتمان مقاومت بومی و برخاسته از فرهنگ غنی اسلام انقلابی است و راهبردهای محور مقاومت هم پیچیده ،چند و جهی و متکی بر سرمایه های درونزا و گروه ها و اقشار بومی منطقه است.
فلذا خوشبختانه در اثر بحران های متوالی و پیوسته جریان سلطه کمترین میزان فرسایش را در امکانات نرم افزاری و سخت افزاری محور مقاومت شاهد هستیم.
محور مقاومت به هر میزان که بر توان نرم افزاری و سخت افزاری درونزای خود تکیه کند و آرمان گرانقدر " بازگشت به خویش" را سرلوحه راهبرد و نقشه راه خود قرار دهد از پویایی و استحکام بیشتری در حل مسائل و مواجهه با بحران ها برخوردار خواهد شد.
لازم به ذکر است این درونگرایی خاص در کنار برونگرایی و توجه به دستاوردهای مفید و موثر جهان مدرن متضمن پویایی و پیچیدگی مقاومت خواهد بود و مدیریت راهبردی محور مقاومت باید در تلفیق و همسازی این دو بعد نهایت خرد ،تعهد و تدبیر را به نمایش بگذارد.
برای عضویت در کانال تلگرامی الکوثرفارسی اینجا کلیک کنید
یک شنبه 14 آبان 1396 - 22:14:58