عراق پس از جنگ

شنبه 28 مرداد 1396 - 11:3:22
عراق پس از جنگ

نیروهای اشغالگر عراق کمی پس از شکست صدام حسین حکومتی با عنوان ائتلاف موقت در این کشور ایجاد کردند تا به عنوان یک حکومت انتقالی عمل کند. این حکومت با اتکا به قطعنامه ۱۴۸۳ شورای امنیت سازمان ملل (۲۲ مه ۲۰۰۳) و قوانین جنگ، خود را واجد تشکیل قوای مجریه، مقننه و قضائیه می‌دانست. این حکومت از ۲۱ آوریل ۲۰۰۳ تا ۲۸ ژوئن ۲۰۰۴ تمامی اختیارات عراق را در دست داشت.

تهران- الکوثر: جرج دبلیو بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۲ (۱ مه ۲۰۰۳) از ناو هواپیمابر یواس‌اس آبراهام لینکلن که در غرب شهر  سن‌دیگو  ایالت کالیفرنیا قرار داشت بازدید کرد. وی هنگام غروب آفتاب روی عرشهٔ پرواز کشتی، سخنرانی مشهور خود با عنوان «پایان موفقیت‌آمیز عملیات» را که از تلویزیون ملی پخش می‌شد در برابر ملوانان و هوانوردان ادا کرد.با این حال مسئلهٔ صدام همچنان وجود داشت. نیروهای ائتلاف بعد از سخنرانی بوش شاهد افزایش تدریجی حملات ناگهانی به نیروهای خود در مناطق گوناگون به‌ویژه در «مثلث سنی» شدند. ارتش عراق و گارد ویژهٔ ریاست جمهوری این کشور پیش از حملهٔ آمریکا صدها انبار مهمات ایجاد کرده بود. نخستین شورشی‌های عراق از همین انبارها تغذیه می‌شدند. نخستین هسته‌های مقاومت را فدائیان صدام و وفاداران به حزب بعث ایجاد کردند اما به زودی گروههای مذهبی و عراقیانی که از اشغال کشورشان خشمگین بودند به مقاومت برخاستند. استان‌های بغداد، انبار و صلاح‌الدین بیش از دیگر استان‌ها شاهد حملات شورشی‌ها بودند. هر چند این استان‌ها تنها ۳۵٪ جمعیت عراق را تشکیل می‌دهند اما تا ۱۴ آذر ۱۳۸۵ مسئول ۷۳٪ قتل‌های سربازان آمریکایی بودند.

شورشی‌ها تاکتیک‌های چریکی مثل موشکاندازی، حملهٔ انتحاری، تک‌تیراندازی، بمب‌های کنار جاده‌ای، خودروهای بمب‌گذاری‌شده، تفنگ‌های تهاجمی، آرپی‌جی و همچنین خرابکاری در منابع نفت و زیرساخت‌های آب و برق را به کار می‌بردند. تلاش‌های ائتلاف حمله به عراق پس از موفقیت در سرنگونی رژیم صدام، آغاز شد. کشورهای ائتلاف به همراه سازمان ملل در صدد تشکیل دولتی دموکراتیک که توان دفاع از خود در برابر نیروهای غیرائتلاف و همچنین جدایی‌خواهان داخلی را داشته باشد برآمدند.

در آن زمان نیروهای نظامی ائتلاف چندین عملیات در کنار شبه‌جزیرهٔ رود دجله و در مثلث سنی انجام دادند. چندین سری از عملیات‌های مشابه در طول تابستان در این مثلث انجام شد. با نزدیک شدن به پایان ۲۰۰۳ شدت و حدت حملات شورشی‌ها بیشتر می‌شد. موج ناگهانی حملات چریکی و تقارن آن با شروع ماه رمضان باعث شد تا اصطلاح آفند رمضان برای این حملات استفاده شود. نیروهای ائتلاف برای مقابله با این آفند برای اولین بار پس از پایان جنگ عراق، از حملهٔ هوایی و توپخانه استفاده کردند تا کمین‌های مشکوک و پایگاه‌های پرتاب خمپاره را نابود کنند. پایش راه‌های اصلی، تعداد گشت‌ها و میزان حملات به افراد مشکوک افزایش یافت. همچنین دو روستا شامل زادگاه صدام به نام العوجه و ابوهشمه با سیم خاردار محاصره شد و به شدت تحت پایش قرار گرفت

حکومت ائتلاف موقت و گروه بازرسی عراق

نیروهای اشغالگر عراق کمی پس از شکست صدام حسین حکومتی با عنوان ائتلاف موقت در این کشور ایجاد کردند تا به عنوان یک حکومت انتقالی عمل کند. این حکومت با اتکا به قطعنامه ۱۴۸۳ شورای امنیت سازمان ملل (۲۲ مه ۲۰۰۳) و قوانین جنگ، خود را واجد تشکیل قوای مجریه، مقننه و قضائیه می‌دانست. این حکومت از ۲۱ آوریل ۲۰۰۳ تا ۲۸ ژوئن ۲۰۰۴ تمامی اختیارات عراق را در دست داشت.در ابتدای کار، جی گارنر که یک افسر سابق ارتش آمریکا بود ریاست حکومت ائتلاف موقت را بر عهده داشت اما انتصاب وی مدت زیادی طول نکشید تا این که در ۱۱ مه ۲۰۰۳ جرج دبلیو بوش، پل برمر را جانشین او کرد. حاکم جدید در نخستین روز کاری خود مورخ ۱۶ مه ۲۰۰۳ دستور شمارهٔ یک حکومت ائتلاف موقت مبنی بر ممنوعیت ورود اعضای حزب بعث در دولت جدید را ابلاغ کرد. این دستور باعث شد ۸۵٬۰۰۰ تا ۱۰۰٬۰۰۰ عراقی از شغل‌های خود کنار گذاشته شوند.

 در میان این افراد می‌شود به ۴۰٬۰۰۰ معلم اشاره کرد که صرفاً برای ادامهٔ شغل خود مجبور به عضویت در حزب بعث شده بودند. ژنرال سانچز از نیروی زمینی ارتش آمریکا در آن زمان اعلام کرد که این تصمیم یک «شکست فاجعه‌بار» است. برمر در ژوئیه ۲۰۰۴ با به پایان رسیدن حکومت ائتلاف موقت از سمت خود برکنار و از عراق خارج شد.

یکی دیگر از گروه‌هایی که توسط اشغالگران چندملیتی عراق تشکیل شد گروه بازرسی عراق نام داشت که شامل ۱۴۰۰ عضو بود. این گروه به منظور یافتن حقیقت پیرامون برنامه‌های جنگ‌افزارهای کشتار جمعی عراق تشکیل شده بود. انتشار گزارش این گروه در سال ۲۰۰۴ که به گزارش دولفر شهرت یافت نشان داد که عراق دارای جنگ‌افزارهای کشتار جمعی قابل اعتنا نیست.

دستگیری سران دولت سابق

نیروهای اشغالگر چندملیتی عراق به رهبری آمریکا در تابستان ۲۰۰۳ روی دستگیری سران سابق دولت عراق تمرکز کردند. یورشی که در ۲۲ ژوئیه (۳۱ تیر ۱۳۸۲) آن سال توسط لشکر ۱۰۱ هوابرد آمریکا و گروه رزمی ۲۰ انجام گرفت باعث مرگ پسران صدام (عدی و قصی) به همراه یکی از نوه‌های او شد. به طور کلی بیش از ۳۰۰ فرمانده و رهبر بعثی از دولت پیشین و تعداد زیادی از عوامل پایین‌رتبهٔ آن رژیم کشته یا دستگیر شدند.

دستگیری صدام در روز ۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ (۲۲ آذر ۱۳۸۲) در عملیات سپیده‌دم سرخ نزدیک تکریت در یک مزرعه، مهم‌ترین رویداد در میان رشته دستگیری‌های آن سال بود. این عملیات توسط لشکر چهارم پیاده نیروی زمینی آمریکا و اعضای گروه رزمی ۱۲۱ انجام گرفت. اطلاعاتی که منجر به دستگیری صدام شد از اعضای خانواده و محافظان شخصی سابق وی به دست آمده بود. 

با دستگیری صدام حسین و کاهش حملات شورشی‌ها در عراق بسیاری به این نتیجه رسیدند که نیروهای ائتلاف در جنگ علیه شورشیان به پیروزی رسیده‌اند.  دولت ائتلاف موقت شروع به آموزش نیروهای امنیتی عراقی به منظور تأمین امنیت شهرها کرد. ایالات متحده نیز قول داد تا ۲۰ میلیون دلار به صورت اعتباری در عوض درآمدهای نفتی عراق در آینده در اختیار این کشور بگذارد تا برای بازسازی عراق هزینه شود. درآمدهای نفتی هم برای بازسازی مدارس و کار روی زیرساخت‌های برق و پالایش به کار گرفته می‌شد. عناصری که از حکومت ائتلاف موقت بیرون مانده بودند کمی پس از دستگیری صدام اقدام به تحریک برای برگزاری انتخابات و تشکیل دولت موقت عراق کردند. در میان آن‌ها می‌توان به آیت‌اله العظمی علی سیستانی اشاره کرد. در آن زمان حکومت ائتلاف موقت با برگزاری انتخابات دموکراتیک مخالفت کرد. شورشی‌ها فعالیت‌های خود را افزایش دادند. دو مرکز پرآشوب در آن هنگام عبارت بودند از مناطق حوالی فلوجه و بخش‌های فقیرنشین شیعه در بغداد (شهر صدر) تا بصره در جنوب.

 

۲۰۰۴: گسترش شورش‌ها

آغاز سال ۲۰۰۴ (دی ۱۳۸۲) با آرامش نسبی در خشونت‌ها همراه بود. نیروهای شورشی در این مدت به بررسی تاکتیک‌های نیروهای چندملیتی پرداخته و برای حملات جدید طرح‌ریزی کردند. خشونت‌ها در بهار آن سال با ورود پیکارجویان خارجی اهل خاور میانه کم‌کم‌رو به وخامت گذاشت. بسیاری از این افراد جزو القاعدهٔ عراق (وابسته به گروه القاعده) بودند که توسط ابومصعب الزرقاوی هدایت می‌شدند.

با گسترش ناآرامی‌ها هدفِ حملاتِ پیکارجویان از نیروهای ائتلاف به نیروهایِ امنیتی عراق متمایل شد و در نتیجهٔ آن صدها پلیس و شهروند عراقی در طول ماه‌های آتی در رشته بمب‌گذاری‌های این گروه‌ها کشته شدند. یک شورش سازمان‌یافتهٔ سنی با ریشه‌های عمیق و انگیزه‌های ملی و مذهبی در تمام عراق در حال رشد بود. جیش المهدی (شیعه) حملاتی را علیه نیروهای ائتلاف انجام می‌داد تا کنترل را از دست نیروهای امنیتی عراقی بگیرد. بخش‌های مرکزی و جنوبی عراق از شدت حملات تروریستی در حال انفجار بود و همهٔ این‌ها در حالی بود که نیروهای چندملیتی تلاش می‌کردند اوضاع را کنترل کنند و خود را برای حملات متقابل آماده نمایند.

شدیدترین درگیری ثبت‌شده در ۱۲ فروردین ۱۳۸۳ (۳۱ مارس ۲۰۰۴) روی داد که طی آن شورشیان عراقی در فلوجه به یک کاروان از نیروهای حفاظتی بلک‌واتر آمریکا حمله کردند. این کاروان توسط چهار نیروی نظامی خصوصی هدایت می‌شد که موظف به مراقبت از شرکت خدمات پشتیبانی یورست بودند تا آذوقهٔ نیروها را به مقصد برساند. هر چهار نظامی خصوصی توسط نارنجک و تفنگ‌های کوچک کشته شدند. سپس افراد بومی جنازهٔ آن‌ها را از ماشین بیرون کشیدند و پس از مضروب کردن و آتش زدن از روی یکی از پل‌های فرات آویزان کردند. عکس‌های این رخداد توسط آژانس‌های خبری به کل دنیا مخابره شد و موجب عصبانیت شدید مردم گردید. این رویداد باعث شد تا آمریکا دست به اقدامات ناموفقی برای «آرام‌سازی» شهر بزند که به نبرد نخست فلوجه در آوریل ۲۰۰۴ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۳) مشهور شد.

این تهاجم‌ها در نوامبر ۲۰۰۴ بار دیگر تکرار شد. نبرد دوم فلوجه به اندازه‌ای سهمگین بود که نیروهای نظامی آمریکا آن را «سنگین‌ترین جنگ شهری پس از نبرد شهر هوئه ویتنام» می‌دانند. در طول این یورش نیروهای آمریکایی از فسفر سفید به عنوان جنگ‌افزاری آتش‌زا برای مقابله با شورشیان استفاده کردند. نتیجهٔ این نبرد که ۴۶ روز طول کشید به نفع نیروهای ائتلاف بود. ۹۵ سرباز آمریکایی و تقریباً ۱۳۵۰ شورشی عراقی در طول این نبرد کشته شدند. فلوجه کاملاً نابود شد اما گفته می‌شود که تلفات غیرنظامیان کم بوده است زیرا بیشتر آن‌ها پیش از نبرد این شهر را ترک کرده بودند.

یکی دیگر از اخبار مهم آن سال افشای گستردهٔ بدرفتاری و شکنجهٔ عراقی‌ها در زندان ابوغریب توسط نیروهای آمریکایی بود. رسانه‌های بین‌المللی در آوریل ۲۰۰۴ به شدت روی این اخبار مانور دادند. نخستین گزارش از این دست به همراه تصاویر زننده‌ای که در آن‌ها می‌شد نظامیان آمریکایی را در حال شکنجهٔ زندانیان عراقی دید توسط برنامهٔ ۶۰ دقیقه دوم از شبکه سی‌بی‌اس (۹ اردیبهشت) منتشر شد. سپس مقالهٔ سیمور هرش در مجلهٔ نیویورکر (آنلاین در ۱۱ اردیبهشت) منتشر شد. توماس ریکس خبرنگار نظامی بر این باور است که این افشاگری‌ها ضربه‌ای اساسی به توجیهات اخلاقی اشغال عراق زد و نظر مردم به ویژه عراقی‌ها را در این زمینه عوض کرد و نقطهٔ چرخشی در جنگ بود.

۲۰۰۵: انتخابات و تشکیل دولت انتقالی

عراقی‌ها در روز ۱۲ بهمن ۱۳۸۳ (۳۱ ژانویه) در انتخابات مجلس شرکت کردند تا اعضای آن پیش‌نویس قانون اساسی را آماده کند. با وجود خشونت‌ها و تحریم این انتخابات توسط سنی‌ها، این انتخابات با استقبال کردها و شیعیان مواجه شد. پل ولفوویتز در ۱۶ بهمن اعلام کرد که ۱۵٬۰۰۰ نفر از سربازان آمریکایی که به منظور حفظ امنیت انتخابات در عراق نگه داشته شده بودند در ماه آینده این کشور را ترک خواهند کرد. از ماه فوریه تا آوریل خشونت‌ها به نسبت نوامبر و ژانویه بسیار آرامتر بود زیرا شمار یورش‌ها از میانگینِ ۷۰ به ۳۰ عدد در روز رسیده بود.

نبرد ابوغریب در ۱۳ فروردین ۱۳۸۴ (۲ آوریل ۲۰۰۵) توسط نیروهای شورشی عراقی علیه نیروهای آمریکایی مستقر در زندان ابوغریب انجام شد و طی آن شورشیان از خمپاره‌های سنگین و شلیک راکت سود بردند. همچنین تحت این خط آتش، نیروهای مسلح شورشی با نارنجک و تفنگ‌های کوچک و دو خودروی بمب‌گذاری‌شده به آمریکایی‌ها یورش بردند. مهمات نیروهای آمریکایی به اندازه‌ای کم شد که دستور نیزه‌فنگ به نیروها داده شد تا آمادهٔ نبرد تن به تن شوند. تخمین زده می‌شود بین ۸۰ تا ۱۲۰ نیروی مسلح شورشی در عملیاتی هماهنگ علیه تأسیسات نظامی آمریکا و بازداشتگاه ابوغریب شرکت داشتند. گفته می‌شود این یورش پس از جنگ ویتنام بزرگترین حملهٔ هماهنگ علیه یک پایگاه نظامی ایالات متحده بوده است.

در ماه مه، خونین‌ترین ماه عراق پس از تهاجم آمریکا رقم خورد تا امیدها برای پایانِ سریعِ ناآرامی‌ها و عقب‌نشینی آمریکایی‌ها نقش بر آب شود. بمب‌گذاران انتحاری که بیشتر از میان اعراب سنی عراقی، سوری‌ها و سعودی‌ها بودند این کشور را مورد آماج خشونت قرار دادند. اهداف آن‌ها بیشتر گردهمایی‌های شیعیان یا مراکز تجمع غیرنظامیان شیعه بود. در نتیجهٔ این خشونت‌ها بیش از ۷۰۰ غیرنظامی عراقی و همچنین ۷۹ سرباز آمریکایی کشته شدند.در تابستان ۱۳۸۴ (۲۰۰۵) هنگامی که نیروهای ایالات متحده در تلاش برای بستن مرزهای سوریه با عراق بودند جنگ حول بغداد و تل‌عفر ادامه یافت. کوشش‌های آمریکا برای بستن مرزها هم به درگیری‌های بیشتر در شهرهای کوچک کنار فرات بین پایتخت و مرز انجامید.

رفراندومی که در ۲۳ مهر ۱۳۸۴ (۱۵ اکتبر) برگزار شد موجب تصویب قانون اساسی عراق گردید. مجلس ملی عراق نیز در آذرماه آن سال با مشارکت تمام گرایش‌های ملی و مذهبی انتخاب شد.

۲۰۰۶: جنگ داخلی و تشکیل دولت دائمی

آغاز سال ۲۰۰۶ (دی ۱۳۸۴) همراه بود با مذاکرات برای تشکیل دولت، افزایش خشونت‌های فرقه‌ای و استمرار یورش‌ها بر نیروهای ائتلاف. انفجار حرم عسکریین در سامرا مورخ ۳ اسفند ۱۳۸۴ باعث گسترش بیشتر خشونت‌ها گردید. بسیاری بر این باور بودند که این انفجار توسط القاعده صورت گرفته است.

با وجود این که این انفجار تلفاتی در برنداشت اما به شدت به ساختمان حرم آسیب رساند و در روزهای بعد باعث افزایش خشونت‌ها گردید. در ۴ اسفند ۱۳۸۴ جنازهٔ بیش از ۱۰۰ نفر که با اصابت گلوله کشته شده بودند پیدا شد. در آن زمان تخمین زده می‌شد که دستکم ۱۶۵ نفر کشته شده باشند. بنابر محاسبات ارتش آمریکا پس از این حملات شمار میانگین قتل در بغداد از روزانه ۱۱ نفر به روزانه ۳۳ نفر رسید. در همین سال سازمان ملل اوضاع عراق را «شبیه به جنگ داخلی» توصیف کرد.

پنج تن از سربازان نیروی زمینی ایالات متحده جمعیِ گردان ۵۰۲ پیاده در ۲۱ اسفند ۱۳۸۴ به یک دختر ۱۴ ساله عراقی به نام عبیر قاسم حمزه الجنابی تجاوز کردند و سپس او را به همراه پدرش و مادرش فخریه طه محسن و خواهر شش ساله‌اش به نام هدیل به قتل رساندند. آن‌ها سپس جنازهٔ دختر را آتش زدند تا آثار جرم را از بین ببرند. چهار تن از آن‌ها به جرم تجاوز و قتل محکوم شدند و پنجمی به مجازات کمتری محکوم شد. این جنایت به کشتار محمودیهشهرت یافت.

نیروهای ایالات متحده در ۱۶ خرداد ۱۳۸۵ توانستند رد ابومصعب الزرقاوی رهبر گروه القاعدهٔ عراق را گرفته و او را در حالی که در خانه‌ای امن در ۸ کیلومتری شمال بعقوبه جلسه تشکیل داده بود بکشند. شناسایی او توسط یک پهپادبریتانیایی انجام شد. سپس تماسی رادیویی بین پایشگر و دو جنگندهٔ اف ۱۶ سی نیروی هوایی ایالات متحده صورت گرفت و مختصات محل او گزارش شد. جنگندهٔ پیشرو در ساعت ۱۴:۱۵ به وقت گرینویچ دو بمب هدایت‌شوندهٔ لیزری ۲۳۰ کیلوگرمی بر فراز ساختمان محل جلسه انداخت. طبق گزارش‌ها به غیر از ابومصعب الزرقاوی، شش نفر دیگر (سه مرد و سه زن) نیز کشته شدند که یکی از آن‌ها همسر زرقاوی و فرزندانش بودند.

دولت عراق در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۵ پس از تصویب اعضای مجلس ملی این کشور به قدرت رسید. این دولت قدرت را از دولت انتقالی که در حکم دولت سرپرست عمل می‌کرد به دست گرفت.

 

گزارش گروه بازرسی عراق و اعدام صدام

گزارش گروه مطالعهٔ عراق در ۱۵ آذر ۱۳۸۵ منتشر شد. این گروه که با حضور نمایندگانی از دو حزب اصلی آمریکا تشکیل یافته بود توسط دو نماینده به نام جیمز بیکر (جمهوریخواه) و لی همیلتون (دموکرات) هدایت می‌شد. نتیجهٔ این گزارش از این قرار بود که «اوضاع در عراق سخت و رو به وخامت است» و «به نظر می‌رسد نیروهای ایالات متحده در عملیاتی گرفتار شده‌اند که نهایتی برای آن قابل تصور نیست.» در میان ۷۹ توصیه‌ای که در این گزارش وجود داشت افزایش ارتباطات دیپلماتیک با ایران و سوریه و فشار برای آموزش شدیدتر نیروهای عراقی دیده می‌شد. پنتاگون در ۲۷ آذر گزارشی منتشر کرد و در آن به افزایش حملات شورشیان به میزان میانگین ۹۶۰ حمله در هفته اشاره کرد. این میزان بالاترین میزان حملات پس از انتشار گزارش مطالعهٔ عراق در سال ۲۰۰۵بود

نیروهای ائتلاف برای اولین بار پس از جنگ به طور رسمی پایش یک استان را به دولت عراق سپردند. قضات نظامی، هشت تفنگدار دریایی آمریکا را به جرم کشتن ۲۴ عراقی (شامل ۱۰ زن و کودک) در ۲۸ آبان ۱۳۸۴ در حدیثه محکوم کردند. چهار افسر نیز به دلیل کوتاهی در انجام وظیفهمقصر شناخته شدند.

صدام حسین در ۹ دی ۱۳۸۵ پس از یک سال محاکمه به جرم جنایت علیه بشریت به دار آویخته شود.

۲۰۰۷: افزایش نیروهای آمریکایی

جرج بوش در تاریخ ۲۰ دی ماه ۱۳۸۵ در سخنرانی تلویزیونی که داشت پیشنهاد داد که ۲۱٬۵۰۰ سرباز دیگر به عراق فرستاده شوند و برنامهٔ شغلی جدیدی برای عراقی‌ها آماده گردد. همچنین برنامه‌های ساخت و ساز بیشتری تهیه شوند و برای تحقق همهٔ این برنامه‌ها نیز به ۱٬۲ میلیارد دلار پول نیاز است. او در سخنرانی اعلام وضعیت ایالات متحده مورخ ۳ بهمن ۱۳۸۵ نیز اعلام نمود که «بیش از ۲۰٬۰۰۰ سرباز و تفنگدار به عراق ارسال خواهد شد.»

دیوید پترائوس در ۲۱ بهمن ۱۳۸۵ به عنوان فرماندهٔ نیروهای چندملیتی عراق که جایگاهی چهارستاره است و تمام فعالیت‌های نیروهای ائتلاف در این کشور را زیر نظر دارد منصوب شد. وی که به جای ژنرال جرج کیسی قرار گرفته بود به تمام نیروهای ائتلاف در عراق سرکشی کرد و راهبرد جدید دولت بوش مبنی بر افزایش نیرو را اعمال نمود. در سال ۲۰۰۷ شاهد افزایش حملات شورشیان با بمب‌های کلرین بودیم.۱۴۴ تن از نمایندگان مجلس عراق در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ درخواستی قانونی را امضا کردند تا آمریکا جدولی زمانی برای خروج نیروهایش از این کشور ارائه دهد.این مجلس در ۱۳ خرداد ۱۳۸۶ نیز با رای ۸۵ به ۵۹ دولت را ملزم نمود تا پیش از ارسال هر گونه تقاضای افزایش مدت قیمومت سازمان ملل در خصوص عملیات‌های ائتلاف در عراق با این مجلس مشورت نماید.[۱۱۶] با این حال این مدت بدون تصویب مجلس عراق در روز ۲۷ آذر ۱۳۸۶ تجدید شد.

با کاهش مستمر شمار نیروهای ائتلاف در عراق فشارها بر نیروهای ایالات متحده افزایش می‌یافت. تونی بلر نخست‌وزیر وقت بریتانیا در اوایل سال ۲۰۰۷ اعلام کرده بود که پس از عملیات سندباد نیروهای بریتانیا از استان بصره خارج خواهند شد و امنیت آن را به عراقی‌ها خواهند سپرد.آندرس فو راسموسن نخست‌وزیر وقت دانمارک نیز در ماه ژوئیه اعلام کرد که ۴۴۱ نیروی دانمارکی را از خاک عراق بیرون خواهد کشید و تنها ۹ سرباز که بالگردهای دیدبان را تأمین می‌کنند در این کشور نگاه خواهد داشت.

کاهش نیروهای آمریکا در عراق

پترائوس در سخنرانی خود در کنگره مورخ ۱۹ شهریور ۱۳۸۶ «پیش‌بینی کرد که ۳۰٬۰۰۰ نیروی ایالات متحده تا تابستان آینده از عراق خارج خواهند شد و نخستین گروه از میان تفنگداران دریایی خواهد بود.» جرج بوش نیز در ۲۲ شهریور از خروج محدود نیروهای این کشور حمایت کرد.[۱۲۱] او گفت که ۵۷۰۰ نفر تا کریسمس ۲۰۰۷ (دی ۱۳۸۶) به آمریکا باز خواهند گشت و انتظار می‌رود هزاران نفر دیگر تا ژوئیه ۲۰۰۸ (تیر ۱۳۸۷) بر می‌گردند. بر اساس این نقشه قرار بود که شمار نیروهای آمریکا در نهایت به پیش از دستور افزایش نیروها در ابتدای ۲۰۰۷ بازگردد.

تأثیر افزایش نیروها بر امنیت

بر اساس گزارش پنتاگون خشونت‌ها در عراق تا اسفند ۱۳۸۶ (مارس ۲۰۰۸) به میزان ۴۰ تا ۸۰ درصد کاهش یافت.[۱۲۲] با این حال گزارش‌های منابع مستقل این آمار را زیر سؤال می‌بردند. یکی از سخنگویان نظامی عراق مدعی بود که شمار مرگ غیرنظامیان در بغداد از ابتدای اجرای طرح افزایش نیروها از ۱۴۴۰ عدد به ۲۶۵ رسیده است. با این حال روزنامه نیویورک تایمز بر اساس آمار روزانه‌ای که وزارت کشور عراق و مقامات بیمارستانی منتشر می‌کردند تعداد ۴۵۰ مرگ را در یک بازهٔ زمانی ۲۸ روزه ثبت کرد.بنابر تجربه، آمارگیری‌های روزانهٔ نیویورک تایمز نسبت به مطالعات سازمان ملل که بر ارقام وزارت بهداشت عراق و سردخانه‌ها استوار است ۵۰٪ کمتر بوده است.

نرخ تلفات نظامیان آمریکایی در بغداد نسبت به دورهٔ پیش در هفت هفتهٔ نخست تقریباً دو برابر شد و به میزان ۳٫۱۴ نفر در روز رسید. اما در سایر نقاط عراق کاهش کمی داشت.

در ۲۳ مرداد ۱۳۸۶ (۱۴ اوت ۲۰۰۷) سهمگین‌ترین حملهٔ شورشیان در تمام طول جنگ رخ داد. در حدود ۸۰۰ غیرنظامی بر اثر یک رشته بمب‌گذاری انتحاری در روستای قحطانیه کشته شدند. بیش از ۱۰۰ خانه و مغازه نابود شد. سران ایالات متحده القاعده را مقصر دانستند. روستاییان کشته‌شده از یزیدی‌های عراق بودند. به نظر می‌رسید که این حمله نمود اوج اختلافاتی بود که به‌واسطهٔ سنگسار یک دختر نوجوان یزیدی به نام دعا اسود خلیل توسط هم‌کیشانش به دلیل ارتباط با یک مرد سنی عرب و تغییر مذهب بوده است. قتل این دختر توسط دوربین‌های موبایل ضبط شد و ویدئوی آن روی اینترنت پخش گردید.

در ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ (۱۳ سپتامبر ۲۰۰۷) عبدالستار ابوریشه در شهر رمادی کشته شد.او یکی از هم‌پیمانان مهم آمریکا در عراق بود زیرا توانسته بود ائتلاف بیداری انبار که برای جنگ با القاعده توسط قبایل عرب سنی به وجود آمده بود را رهبری کند. القاعده مسئولیت قتل او را بر عهده گرفت. بیانیه‌ای که پس از آن توسط دولت اسلامی عراق در اینترنت پخش شد ابوریشه را «یکی از سگ‌های بوش» خواند و قتل‌های روز پنجشنبه را «عملیاتی قهرمانانه که مقدمات آن یک ماه طول کشیده است» توصیف کرد.

گزارش دیگری نیز مبنی بر کاهش تلفات نیروهای آمریکایی بعد از ماه مه ۲۰۰۷ منتشر شد. همچنین خشونت‌ها علیه نیروهای ائتلاف به «پایین‌ترین حد بعد از حملهٔ آمریکا به عراق رسید». گزارش‌هایی از این دست به تحلیل‌گران این امکان را داد تا از افزایش نیروهای آمریکایی در عراق دفاع کنند.

داده‌هایی که توسط پنتاگون و سایر سازمان‌های ایالات متحده نظیر دیوان محاسبات آمریکا (GAO) ارائه شد نشان داد که حمله به غیرنظامیان از فوریه تا پایان این سال تغییری نکرد.همچنین هیچ تغییری در روند خشونت‌های فرقه‌ای و مذهبی در عراق به وجود نیامد. با این وجود گزارشکنگرهٔ آمریکا خلاف این مسئله را مطرح می‌کرد و نشان می‌داد که از دسامبر ۲۰۰۶ روندی نزولی در کاهش شمار قتل‌ها و خشونت‌های مذهبی-طایفه‌ای به وجود آمده است.[۱۳۸] در اواخر سال ۲۰۰۷ که روند افزایش نیروهای آمریکایی در عراق رو به افول نهاد، خشونت‌ها نیز به نسبت سال ۲۰۰۶ روندی کاهشی را نشان داد.

این گزارش‌ها در حالی مطرح می‌شد که تمام محلات بغداد توسط شبه‌نظامیان سنی و شیعی پاکسازی فرقه‌ای شده بودند و در هر شهر عراق که مذاهب متنوع وجود داشت خشونت‌های فرقه‌ای سر برآورده بود. باب وودوارد خبرنگار جستجوگر آمریکایی از منابع دولت آمریکا یاد می‌کند که در آن‌ها «افزایش» نیروهای آمریکایی دلیل اصلی کاهش خشونت‌ها در بازهٔ زمانی ۲۰۰۷–۸ تلقی نمی‌شد. این منابع دلیل اصلی را تکنیک‌های جدید و مخفیانهٔ نظامیان و سران اطلاعاتی آمریکایی برای جستجو و کشتن شورشیان قلمداد می‌کردند که یکی از آن‌ها همکاری نزدیک با شورشیان پیشین بود.همچنین در این سال نیروهای بریتانیایی امنیت استان شیعه‌نشین بصره را به نیروهای عراقی سپردند. بصره نهمین استان از میان ۱۸ استان عراق بود که پایش آن بعد از اشغال این کشور به نیروهای عراقی سپرده می‌شد.

۲۰۰۹: جابجایی نیروهای ائتلاف

ایالات متحده در اقدامی تشریفاتی پایش منطقهٔ سبز و کاخ ریاست‌جمهوری صدام حسین را در ۱۲ دی ۱۳۸۷ (۱ ژانویه ۲۰۰۹) به دولت عراق سپرد. این اقدام از سوی نخست‌وزیر عراق به عنوان بازگشت حق حاکمیت به این کشور نامیده شد.نوری المالکی اعلام کرد که به زودی روز اول ژانویه را «روز حق حاکمیت عراق» اعلام خواهد کرد. او گفت: «این کاخ نماد حق حاکمیت عراق است و با اعادهٔ آن پیامی واقعی به تمام مردم عراق فرستاده شد که حق حاکمیت شما به وضعیت طبیعی بازگشته است.»

ارتش آمریکا در گزارشی، کاهش تلفات شهروندان را به چند فاکتور نظیر افزایش نیروهای آمریکایی، رشد شوراهای بیداری که توسط آمریکا تأسیس شدند و دستور آتش‌بس مقتدی صدر به نیروهایش مربوط دانست.

 

انتخابات مجالس استانی

عراق در ۱۲ بهمن ۱۳۸۷ (۳۱ ژانویه ۲۰۰۹) انتخابات مجالس استان‌ها را برگزار کرد. برخی از نامزدهای استان‌ها و افراد نزدیک به آن‌ها با ترورهای سیاسی مواجه شدند و خشونت‌های دیگری نیز در جریان انتخابات روی داد.حضور مردم پای صندوق‌ها انتظارات را برآورده نکرد و این انتخابات پایین‌ترین مشارکت در تاریخ عراق نامیده شد اما رایان کراکر سفیر آمریکا، حضور مردم را «بزرگ» توصیف کرد.

 برخی از گروه‌هایی که در انتخابات شرکت کردند از عدم احقاق حق رای‌دهندگان و تقلب شکایت داشتند. بعضی از گروه‌ها پس از لغو حکومت نظامی مربوط به انتخابات، شروع به تهدید در صورت عدم رضایت از نتایج کردند.

اعلام راهبرد خروج نیروهای آمریکایی

باراک اوباما رئیس‌جمهور ایالات متحده در ۹ اسفند ۱۳۸۷ (۲۷ فوریه) در اردوگاه لوژون پایگاه تفنگداران دریایی آمریکا در ایالت کارولینای شمالی طی سخنرانی اعلام کرد که مأموریت جنگی نیروهای مسلح این کشور در عراق در ۹ شهریور ۱۳۸۹ (۳۱ اوت ۲۰۱۰) به پایان می‌رسد. او همچنین افزود که ممکن است یک «نیروی انتقالی» به استعداد ۵۰٬۰۰۰ نفر به منظور آموزش نیروهای عراقی، هدایت عملیات‌های ضدتروریستی و تأمین نیروهای عراقی تا پایان ۲۰۱۱ در عراق باقی بمانند.نوری المالکی نخست‌وزیر عراق در یک کنفرانس مطبوعاتی یک روز پیش از سخنرانی اوباما اعلام کرده بود که دولت عراق «هیچ نگرانی» پیرامون خروج قریب‌الوقوع نیروهای آمریکایی ندارد و او به توانایی نیروهای امنیتی عراقی و پلیس این کشور بدون حمایت آمریکایی‌ها اعتماد دارد.

 

عقب‌نشینی نیروهای ائتلاف

پادشاهی متحد بریتانیا در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۸ (۳۰ آوریل ۲۰۰۹) رسماً به عملیات‌های جنگی خود پایان داد. گوردون براون نخست‌وزیر این کشور، حضور نیروهای انگلستان در عراق را «داستانی موفقیت‌آمیز» توصیف کرد و دلیل آن را تلاش‌های این نیروها دانست. بریتانیا کنترل بصره را به نیروهای مسلح ایالات متحده واگذار کرد. استرالیا نیز بر اساس موافقت‌نامه‌ای که با دولت عراق داشت در ۶ مرداد ۱۳۸۸ (۲۸ ژوئیه ۲۰۰۹) نیروهای رزمی خود را از عراق بیرون برد.خروج نیروهای ایالات متحده با پایان ماه ژوئن آغاز شد. آن‌ها در این زمان ۳۸ پایگاه را به عراقی‌ها تحویل دادند. در ۸ تیر ۱۳۸۸ (۲۹ ژوئن ۲۰۰۹) نیروهای آمریکایی از بغداد خارج شدند. مسئولان وزارت کشور عراق در ۹ آذر ۱۳۸۸ (۳۰ نوامبر ۲۰۰۹) گزارش دادند که در ماه نوامبر شمار قتل شهروندان به کمترین میزان از سال ۲۰۰۳ رسیده است

رفع تحریم‌های سازمان ملل

سازمان ملل متحد به منظور مشروعیت بین‌المللی دولت عراق، تحریم‌های مربوط به زمان صدام حسین علیه این کشور را لغو کرد. با لغو این تحریم‌ها این کشور می‌توانست دارای یک برنامهٔ هسته‌ای غیرنظامی شود و در پیمان‌های بین‌المللی مربوط به جنگ‌افزارهای اتمی و شیمیایی مشارکت کند. همچنین کنترل درآمدهای نفت و گاز عراق به دولت محول شد و برنامهٔ نفت در برابر غذا پایان یافت.

۲۰۱۱: خروج آمریکا

با شکست گفتگوها پیرامون تمدید اقامت نیروهای ایالات متحده بیش از ۲۰۱۱ و این مسئله که دولت عراق هیچ مصونیتی برای سربازانی که بیش از این تاریخ در این کشور بمانند قائل نخواهد بود، اوباما رئیس‌جمهور وقت آمریکا در ۲۹ مهر ۱۳۹۰ طی یک کنفرانس مطبوعاتی در کاخ سفیداعلام کرد که طبق برنامه‌ریزی‌های پیشین تمام نیروها و مربیان آمریکایی باقی‌مانده در عراق تا پایان سال میلادی این کشور را ترک خواهند کرد و به این ترتیب مأموریت ایالات متحده در عراق به پایان خواهد رسید. مرگِ واپسین سربازِ آمریکایی که پیش از خروج رسمی ارتش آمریکا در عراق کشته شد در ۲۳ آبان در بغداد و بوسیلهٔ یک بمب کنارجاده‌ای رقم خورد.در تاریخ ۱۵ دسامبر ۲۰۱۱ با برگزاری مراسمی رسمی در فرودگاه بغداد واقع در منطقه سبز بغداد، با حضور وزیر دفاع وقت آمریکا، آمریکا رسماً به حضور نظامی خود در عراق پایان داد. لئون پنتا در سخنرانی در مراسم فوق گفت جنگ عراق دارای ارزش بسیاری در خونها و دلارها برای ما بود، حدود ۷۵۰ میلیار دلار هزینه، ۴۵۰۰ کشته(۴۴۸۷ کشته و ۳۲۰۰۰ مجروح، برای ایالات متحده. در مراسم خروج نیروهای آمریکایی نوری مالکی نخست وزیر وقت عراق از دولت و ملت آمریکا برای آزادی مردم عراق تشکر کرد. همچنین آمار بیش از ۱۰۰ هزار کشته از شهروندان عراقی اعلام شد.

در ۲۷ آذر ۱۳۹۰ (۱۸ دسامبر ۲۰۱۱) آخرین سربازان آمریکایی خاک عراق را ترک کردند. با این حال سفارت آمریکا و کنسولگری‌های آن در سایر شهرها بیش از ۲۰ هزار نیروی نظامی از جمله گارد تفنگداران محافظ سفارت و بین ۴٬۰۰۰ تا ۵٬۰۰۰ نیروی نظامی پیمانکار در عراق نگاه داشتند.

 مقامات رسمی عراق تنها یک روز بعد دستور دستگیری معاون اول سنی نخست‌وزیر عراق به نام طارق الهاشمی را صادر کردند. او متهم به دست داشتن در چندین ترور شده بود. الهاشمی در آن زمان به اقلیم کردستان عراق فرار کرد.


شنبه 28 مرداد 1396 - 11:3:12