جنگ عراق: زمینه های سرنگونی صدام (2)

شنبه 28 مرداد 1396 - 9:46:56
جنگ عراق: زمینه های سرنگونی صدام (2)

تخمین زده می‌شود در حملهٔ آمریکا به عراق که از ۲۸ اسفند ۱۳۸۱ تا ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۲ طول کشید حدود ۹۲۰۰ نظامی عراقی و ۳۷۵۰ شهروند کشته شدند.

تهران- الکوثر: در سال ۲۰۰۲ حجم پروازهای جنگنده‌های آمریکایی و بریتانیایی بر فراز منطقه پرواز ممنوع عراق به نسبت سال قبل افزایش پیدا کردو در ماه اوت (شهریور ۱۳۸۱) «تبدیل به یک حملهٔ هوایی کامل» شد. تامی فرانکس یکی از فرماندهان آمریکایی نیروهای ائتلاف بعدها عنوان کرد که این بمباران‌ها به منظور «تضعیف» سامانهٔ پدافند هوایی عراق پیش از جنگ طراحی شده بودند. 

در اکتبر ۲۰۰۲ (مهر ۱۳۸۱) چند روز پیش از آن که سنای آمریکا به طرح مشترک مجوز کاربرد نیروهای مسلح آمریکا علیه عراق رای دهد، در جلسه‌ای غیر علنی به حدود ۷۵ سناتور این طور گفته شد که عراق توانایی دارد ساحل شرقی آمریکا را با پهپاد مورد اصابت بمب‌های شیمیایی و میکروبی قرار دهد. کالین پاول در ۱۶ بهمن ۱۳۸۱ (۵ فوریه ۲۰۰۳) مدارک بیشتری در مورد برنامه جنگ‌افزارهای کشتار جمعی عراق به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کرد و در آن عنوان کرد که پهپادهای عراقی آمادهٔ حمله به آمریکا هستند. در آن زمان بحث‌های شدیدی بین نیروهای اطلاعاتی و نظامی ایالات متحده حول این مسئله که نتایج سازمان سیا در مورد پهپادهای عراقی صحت دارد یا خیر در جریان بود. دیگر سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا بر این باور بودند که عراق پهپاد تهاجمی در اختیار ندارد و چند پهپادی که این کشور دارد به منظور انجام عملیات‌های شناسایی و پایش به کار می‌روند. با این وجود مجلس سنای آمریکا در ۱۹ مهر ۱۳۸۱ (۱۱ اکتبر۲۰۰۲) با حمایت هر دو حزب به طرح مشترک رای داد و به دولت بوش مجوزی حقوقی تحت قانون آمریکا برای حمله به عراق داد.

این مصوبه با تکیه به قانون اساسی ایالات متحده توسط کنگرهٔ این کشور به رئیس‌جمهور اجازه می‌داد نیروهای نظامی این کشور را برای جنگ علیه خشونت‌ها ضد ایالات متحده به کار گیرد. این مصوبه با یادآوری قانون آزادسازی عراق مصوب ۱۹۹۸ تصریح می‌کرد که سیاست ایالات متحده باید حذف رژیم صدام حسین و حمایت از یک حکومت دموکراتیک باشد. این مصوبه در ۲۴ مهر ۱۳۸۱ (۱۶ اکتبر ۲۰۰۲) به امضای جرج دبلیو بوش رسید.

هانس بلیکس سرپرست بازرسان سازمان ملل در ژانویه ۲۰۰۳ اظهار داشت که «به نظر نمی‌رسد عراق - حتی تا امروز - به پذیرش واقعی خلع سلاح تن داده باشد؛ خلع سلاحی که از عراق خواسته شده بود و لازم بود تا برای جلب اعتماد جهانی و زندگی در آرامش به آن تن دهد.»

 در میان دیگر مسائلی که وی مورد اشاره قرار داد به ۹۱۰ تن عامل شیمیایی اشاره کرد که به حساب نیامده‌اند و اطلاعات مربوط به عامل اعصاب از قلم افتاده. همچنین «هیچ سند قانع‌کننده‌ای» مبنی بر نابودی ۸۵۰۰ لیتر عامل سیاه‌زخمی که وجود آن‌ها اعلام شده بود ارائه نشده است. در سخنرانی وضعیت کشور آمریکا توسط جرج بوش در سال ۲۰۰۳ گفته شد «ما می‌دانیم که عراق در اواخر دههٔ ۱۹۹۰ دارای آزمایشگاه‌های سیار میکروبی بوده است.» در ۱۶ بهمن ۱۳۸۱ کالین پاول به شورای امنیت آمد تا مدارک خود مبنی بر وجود سلاح‌های نامتعارف در عراق را ارائه دهد. دولت فرانسه هم بر این باور بود که عراق دارای مقادیری عامل سیاه‌زخم و بوتولیسم است و توانایی تولید عامل اعصاب را هم دارد.

 در ماه مارس بلیکس عنوان کرد که در بازرسی‌ها پیشرفت‌هایی به دست آمده و هیچ نشانی از جنگ‌افزارهای کشتار جمعی یافت نشده است. همچنین در اوایل ۲۰۰۳ دولت‌های ایالات متحده، بریتانیا و اسپانیا پیش‌نویس طرحی مشهور به «قطعنامهٔ هجدهم» برای تصویب یک ضرب‌الاجل برای عراق به منظور اجابت قطعنامه‌های قبلی یا حملهٔ نظامی را به شورای امنیت ارائه دادند. این پیش‌نویس متعاقباً به دلیل عدم حمایت اعضای شورای امنیت پس گرفته شد. به طور خاص اعضای ناتو از قبیل فرانسه، آلمان و کانادا و اعضای غیرناتو یعنی روسیه به دلیل خطرات زیاد دخالت نظامی در عراق برای امنیت جامعهٔ بین‌الملل با این طرح مخالفت کردند و از راه‌های دیپلماتیک برای حل بحران خلع سلاح عراق حمایت کردند.

کاخ سفید در ۱۱ بهمن ۱۳۸۱ (۳۱ ژانویه ۲۰۰۳) شاهد برگزاری جلسه‌ای بین جرج دبلیو بوش و تونی بلر بود. یادداشتی محرمانه‌ای که از این جلسه درز کرده نشان می‌دهد دولت بوش در همان زمان تصمیم به یورش به عراق گرفته بود. گفته می‌شود که بوش در حال کار روی این ایده بود که یک هواپیمای جاسوسی لاکهید یو-۲ را به رنگ نیروهای سازمان ملل درآورد و آن را در سطح پایین روی عراق به پرواز درآورد و پس از آن که نیروهای عراقی به سمت آن شلیک کردند پیش‌زمینهٔ لازم برای حملهٔ ایالات متحده و بریتانیا برای حمله به این کشور فراهم خواهد آمد. بوش و بلر توافقی سری مبنی بر حمله به عراق بدون در نظر گرفتن نتایج بازرسی‌های سازمان ملل کردند. این توافق بر خلاف سخنرانی بود که بلر در مقابل مجلس عوام بریتانیا ایراد کرده بود. در این یادداشت از قول بوش آمده است که «تاریخ آغاز لشکرکشی الان روز ۱۰ مارس مقرر شد. این تاریخی است که بمباران آغاز می‌شود.» بوش به بلر گفت که او «فکر می‌کند درگیری تن به تن بین گروه‌های دینی و قومیتی در عراق پس از جنگ بعید است.»

مخالفت با جنگ

رئیس‌جمهور سابق آمریکا بیل کلینتون در مهرماه ۱۳۸۱ (اکتبر ۲۰۰۲) در مورد خطرات احتمالی حملهٔ نظامی پیشدستانه به عراق هشدار داد. اکثریت دموکرات‌ها در کنگره با مجوز استفاده از نیروی نظامی علیه عراق در سال ۲۰۰۲ مخالفت کردند. سناتور جیم وب کمی پیش از رای‌گیری نوشت: «آن‌ها که طرفدار جنگی یک‌سویه در عراق هستند خوب می‌دانند که اگر حمله کنیم راه خروج نداریم!» همچنین وزیر امور خارجه فرانسه، دومینیک دو ویلپن در ۳۰ دیماه ۱۳۸۱ (۲۰ ژانویه ۲۰۰۳) اعلام کرد «به نظر ما دخالت نظامی بدترین راه‌حل است.»در همان زمان گروه‌های ضدجنگ در سراسر جهان دست به تظاهرات زدند. بنابر تخمین یک استاد دانشگاه فرانسوی به نام دومینیک رینی، ۱۳ دی ۱۳۸۱ تا ۲۳ فروردین ۱۳۸۲، ۳۶ میلیون نفر در دنیا در حدود ۳۰۰۰ راه‌پیمایی علیه جنگ عراق شرکت کردند. تظاهرات روز ۲۶ بهمن ۱۳۸۱ (۱۵ فوریه ۲۰۰۳) بزرگترین در نوع خود بود. نلسون ماندلا نیز  در اوایل بهمن اعتراض خود را اعلام کرد و گفت «تنها چیزی که (آقای بوش) می‌خواهد نفت عراق است.»

یکی از فرماندهان ارشد نیروی زمینی آمریکا به نام اریک شینسِکی در ۶ اسفند ۱۳۸۱ به کمیسیون نیروهای مسلح سنای آمریکا اعلام کرد برای حفظ امنیت عراق «به چند صدهزار سرباز» نیاز است. دو روز بعد رامسفلد گفت که نیروهای مورد نیاز برای بعد از جنگ کمتر از تعداد نیروهایی است که برای پیروزی در این جنگ مورد نیاز است و «این نظر که به چند صد هزار سرباز نیاز است درست نیست». پل ولفوویتز معاون وزیر دفاع آمریکا هم تخمین ژنرال شینسِکی را اشتباه خواند زیرا معتقد بود که سایر کشورها نیز به عنوان نیروی اشغالگر عمل خواهند کرد.

هانس بلیکس در مارس ۲۰۰۳ اعلام کرد که برای اعلام نظر قاطع در مورد خلع سلاح تنها به چند ماه وقت نیاز است اما دولت ایالات متحده اعلام کرد که «دیپلماسی شکست خورده» و این کشور به همکاری با کشورهای ائتلاف ادامه خواهد داد تا عراق را از سلاح‌های کشتار جمعی خالی کند. دولت ایالات متحده ناگهان از بازرسان سازمان ملل خواست به سرعت بغداد را ترک کنند.

سوالات حقوقی زیادی در مورد آغاز حمله به عراق و دکترین بوش مبنی بر جنگ پیش‌دستانه وجود داشته است. در ۲۶ شهریور ۱۳۸۳ (۱۶ سپتامبر ۲۰۰۴) کوفی عنان دبیر کل وقت سازمان ملل متحد با اشاره به این تهاجم گفت: «من گفته‌ام که این [حمله] طبق منشور سازمان ملل نیست. از نظر ما و از نظر منشور این [حمله] غیرقانونی است.»

لرد بینگهام انگلیسی در آبان ۱۳۸۷ این جنگ را مصداق تخطی از قوانین بین‌المللی دانست و دولت‌های بریتانیا و آمریکا را «ویژیلانتههای جهانی» خطاب کرد. او وضعیت بریتانیا در عراق پس از جنگ را با عنوان «یک کشور اشغالگر» توصیف کرد. همچنین وی با اشاره به رفتارهای آمریکایی‌ها در زندان ابوغریب گفت: «چیزی که خاطر طرفداران قانون را می‌آزارد این نکته است که برخی سران عالی دولت بوش اهمیتی به لزوم مشروعیت بین‌المللی نمی‌دهند.»

 در تیرماه ۱۳۸۹ نیک کلگ معاون نخست‌وزیر پادشاهی متحد (انگلستان) طی جلسه‌ای در پارلمان، حمله به عراق را به دلیل غیرقانونی بودن آن محکوم کرد. فرانسیس فوکویاما نیز گفته است: «جنگ عراق و ارتباط نزدیکی که بین یورش نظامی و پیشبرد دموکراسی ایجاد کرد باعث زیر سؤال رفتن دموکراسی شد.»

حمله

نخستین تیمِ آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در روز ۱۹ تیر ۱۳۸۱ (۱۰ ژوئیه ۲۰۰۲) وارد عراق شدند. این تیم شامل اعضای بخش ماموریت‌های ویژهٔ سازمان سیا (SAD) بود. بعدها اعضای نخبهٔ قرارگاه مشترک عملیات‌های ویژهٔ ارتش آمریکا (JSOC) نیز به آن‌ها پیوستند. این دو با هم شرایط لازم برای حملهٔ نیروهای متعارف را فراهم نمودند. فعالیت این نیروها متقاعد کردن بسیاری از فرماندهان لشکرهای ارتش عراق به تسلیم و تشخیص رهبران هدف در طول عملیات‌های بسیار پرخطر شناسایی بود.

در ساعت ۵:۳۴ بامداد به وقت بغداد (۶:۰۴ به وقت تهران) در ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ (۲۰ مارس ۲۰۰۳) حملهٔ غافلگیرانه به عراق آغاز شد. پیش از شروع هیچ اعلان جنگی داده نشد. حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ به فرماندهی ژنرال آمریکایی تامی فرنکس با اسم رمز «عملیات آزادی عراق» (Operation Iraqi Freedom) برای نیروهای آمریکایی، اسم رمز «عملیات هدفمند» (Operation Telic) برای نیروهای انگلیسی و اسم رمز «عملیات قوش‌باز» (Operation Falconer) برای نیروهای استرالیایی انجام شد.

 نیروهای ائتلاف با سربازان پیشمرگهٔ کرد در شمال عراق نیز همکاری کردند. تقریباً چهل کشور دیگر با عنوان «ائتلاف راغِبان» با ارسال نیرو، تجهیزات، خدمات و نیروهای حفاظتی و ویژه در این جنگ شرکت کردند. ۲۴۸٬۰۰۰ سرباز از ایالات متحده، ۴۵٬۰۰۰ سرباز از بریتانیا، ۲٬۰۰۰ سرباز از استرالیا، ۱۹۴ سرباز ویژه از لهستان به کویت اعزام شدند تا آمادهٔ حمله شوند. همچنین این حمله توسط ۷۰٬۰۰۰ سرباز پیشمرگهٔ کرد نیز پشتیبانی می‌شد.

بنابر اظهارات ژنرال تامی فرنکس اهداف این حمله عبارت بودند از «نخست، نابودی رژیم صدام حسین. دوم، شناسایی، جداسازی و نابودی جنگ‌افزارهای کشتار جمعی عراق. سوم، جستجو و دستگیری تروریست‌ها و بیرون کردن آن‌ها از آن کشور. چهارم، گردآوری اطلاعات پیرامون شبکه‌های تروریست‌ها. پنجم، گردآوری اطلاعات پیرامون شبکهٔ جهانی جهانی جنگ‌افزارهای کشتار جمعی. ششم، پایان‌دهی به تحریم‌ها و فرستادن کمک‌های انسان‌دوستانه به بی‌خانمان‌ها و بسیاری از شهروندان عراقی. هفتم، ایمن ساختن چاه‌های نفت عراق که به مردم این کشور تعلق دارد؛ و در پایان، کمک به عراقی‌ها برای ایجاد شرایط لازم به منظور بر پا نمودن حکومتی عراقی که نمایندهٔ آن‌ها باشد.»

این یورش یک عملیات تند و قاطع بود که با مقاومت مواجه شد؛ هر چند که این مقاومت به حدی نبود که نیروهای ایالات متحده و بریتانیا انتظار داشتند. رژیم عراق آماده شده بود تا در یک زمان به شکل متعارف و نامنظم با متخاصمان بجنگد به این شکل که در صورت مواجهه با نیروهای برتر متعارف زرهی زمین را واگذار کنند اما توسط سربازانی که لباس مردم عادی و شبه‌نظامیان را به تن دارند از پشت به نیروهای خارجی ضربه بزنند. از آغاز جنگ در عراق برنامه‌های زیادی برای «افزایش توان روانی و جلوگیری از تنش‌های روانی در نیروها» طراحی و اجرا شد.

نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا یورش‌های آبی‌خاکی به شبه‌جزیرهٔ فاو انجام دادند تا از چاه‌های نفت و بندرگاه‌های مهم مراقبت کنند. این نیروها توسط نیروهای دریایی بریتانیا، لهستان و استرالیاپشتیبانی می‌شدند. واحد ۱۵ام سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده که با تیپ سوم کماندوی این کشور و نیروهای ویژهٔ لهستان (گروم) تلفیق شده بودند به بندر ام‌قصر یورش بردند. در همان حال تیپ ۱۶ هوایی ارتش بریتانیا مأمور محافظت از چاه‌های نفت در جنوب عراق بود.

یگان‌های زرهی لشکر سوم پیادهٔ آمریکا ابتدا به غرب و سپس به شمال حرکت کردند تا از راه بیابان‌های غربی عراق به سمت بغداد بروند. در همین حین واحد اول تفنگداران دریایی به سمت شرق رفت تا از راه بزرگراه شماره ۱ به سمت مرکز کشور برود. لشکر یکم زرهی بریتانیا از راه مرداب‌های شرقی به سمت شمال حرکت کردند. لشکر یکم تفنگداران آمریکایی از راه شهر ناصریه وارد نبردی برای تصرف یک تقاطع جاده‌ای مهم و فرودگاه طلیل که در آن حوالی بود شدند. لشکر سوم پیادهٔ آمریکا توانست نیروهای عراقی را که داخل و اطراف این فرودگاه را به شدت مراقبت می‌کردند شکست دهد.

پس از آن که لشکر سوم پیاده‌نظام آمریکا از در اختیار داشتن ناصریه و فرودگاه طلیل اطمینان پیدا کرد با پشتیبانی لشکر ۱۰۱ هوابرد آمریکا، راه خود را به سمت شمال برای تصرف نجف و کربلا در پیش گرفت اما توفان شن سهمگینی درگرفت و حرکت تمام نیروهای ائتلاف را به تأخیر انداخت. همچنین توقفی برای اطمینان از خطوط تأمین آماد و پشتیبانی صورت گرفت. هنگامی که بار دیگر نیروها حرکت خود را آغاز کردند اقدام به تأمین نوار کربلا نمودند؛ نواری که بین رود فرات و دریاچه رزازهقرار دارد و مسیر مناسبی برای رسیدن به بغداد است. سپس پل‌های رود فرات را تحت محافظت قرار دادند و نیروهای آمریکایی از طریق این نوار به سمت بغداد سرازیر شدند. لشکر یکم تفنگداران آمریکایی در میان عراق با جنگ مداوم راه خود را به سمت شرق بغداد باز کرد و خود را آمادهٔ یورش به این شعر و اشغال آن نمود.

بغداد در بیستمین روز از فروردین ۱۳۸۲ (۹ آوریل ۲۰۰۳) سقوط کرد و بدین ترتیب ۲۴ سال حکومت صدام حسین به پایان رسید. نیروهای آمریکایی ساختمان‌های وزارتخانه‌های متروک حزب بعث را به تصرف درآوردند و در جریان متلاشی کردن مجسمهٔ آهنی صدام به مدیریت و هدایت اوضاع پرداختند. عکس‌ها و ویدئوهای این رخداد نمادین شدند.

بنابر اعلام پنتاگون ۲۳۰ هزار تن از ۵۹۰ هزار تن سازوبرگ ارتش عراق به یغما رفت و منبع گسترده‌ای برای شورشیان گردید. فاز حمله به عراق با اشغال تکریت که مقاومت کوتاهی در مقابل تفنگداران دریایی آمریکا عضو گروه رزمی تریپولی کرد پایان یافت.

تخمین زده می‌شود در مرحلهٔ یورش به عراق که از ۲۸ اسفند ۱۳۸۱ تا ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۲ طول کشید حدود ۹۲۰۰ نظامی عراقی و ۳۷۵۰ غیررزمنده (شهروندانی که سلاح به دست نگرفتند) توسط نیروهای ائتلاف کشته شدند. نیروهای ائتلاف از مرگ ۱۳۹ نظامی ایالات متحده و ۳۳ نظامی بریتانیا در جریان حمله به عراق خبر دادند.


شنبه 28 مرداد 1396 - 9:46:47