حارس فرحات، روزنامهنگار لبنانی می نویسد
امامی در کلیسا و در محراب نماز و موعظه ایستاده است.
این مناجات انسان با خودش،
مناجات انسان با خداوند،
و موعظهای است برخاسته از تعامل میان نیروهای او و نیروهای دیگران برای خیر رساندن به همۀ افراد بشر.
کلیسا خانه ای از خانههای خداوند است،
پس مانعی ندارد که هر انسان مؤمن به خدا، خواه مسیحی و خواه مسلمان، در آن نماز بگزارد.
در گذشته این کار محال بود،
در گذشته حتی حرام بود که ارتدوکس به محراب کلیسای کاتولیک برود و بر کاتولیک نیز حرام بود که در کلیسای ارتدوکس نماز بگزارد.
حرام کردن، کار بشر است نه کار خدا.
با روی کار آمدن واتیکان دوم و پولس ششم، بسیاری از امور دگرگون شد و بسیاری از امور برای همراهی با پیشرفتهای تمدن معاصر و برای شناخت بیشتر خدا و انسان مطرح شد.
درِ همه خانههای خدا به روی همه مؤمنان باز است، مسجد باشد یا کلیسا.
و لبنان برای همه است.
لبنان، این نماد انسان، که هر انسانی در آن حس میکند که در وطن خویش است،
حتی آنکه به خدا ایمان ندارد، تا زمانی که به دیگران احترام بگذارد، کسی متعرض او نمیشود.
در پاکستان، مسلمان مسلمان را میکشد و در ایرلند، مسیحی مسیحی را،
ولی در لبنان هر دو با محبت و برادری در کنار یکدیگر زندگی میکنند و از این راه، اندیشههایی نو، برای انسان نو، در عصر نو شکوفا میشود.
همه به برکت لبنان بودنِ لبنان پی بردهاند.
لبنان همه را در دامن خود پرورانده و گرد هم جمع کرده و وحدت بخشیده است.
لبنان آنها را ملتی یکپارچه در میان ملتها و امتی یکپارچه در میان امتها قرار داده است.
زیر سایه درخت سدر و بر فراز تپههای جاوید، ناقوسها به صدا در میآید و صدای آن با بانگ اذان درمیآمیزد تا خداوند را ستایش کند و لبنان را استوار سازد.
در لبنان امامی به کلیسا رفته است!
در لبنان وقتی میگویی «امام»، مردم میفهمند مقصود علامه سید موسی صدر، رئیس مجلس اعلای شیعیان، است؛ درست مثل آنچه در گذشته میگفتند: «لا فَتی اِلّا علی لا سَیفَ إلّا ذوالفَقار» [که علی بن ابی طالب را به ذهن متبادر میساخت] وقتی میگویی امامی به کلیسا رفته است، خواننده یا شنونده درمییابد که این کلیسا در لبنان است، زیرا لبنان تنها کشور دنیاست که به عرصه همزیستی زلال و خالصانه دینی میان همه ادیان، مشهور و متمایز است. کشیشان کلیسای کبوشین کار خوبی کردند که از سید موسی صدر دعوت کردند تا مراسم موعظه روزه را در محراب کلیسایشان افتتاح کند و با این کار دری بزرگ به روی گفتوگو میان ادیان گشودند.
این پدیده، بدون شک، پدیدهای است تاریخی و شگرف و مبارک و حرکتی است به سوی جوهر و محتوا و حقیقت محض که نشان میدهد جوهر و حقیقت، همان انسان است و در این عرصه، لبنان پیشگام بود.
امام صدر وارد کلیسای جامع لوئیس در منطقه باب ادریس شد و نماز گزارد و در محراب آن سخنرانی کرد: «پروردگارا، تو را سپاسگزاریم که ما را با عنایت خود توفیق بخشیدی و با رحمت خویش همدل ساختی. ما در موسم روزه، در پیشگاه تو و در یکی از خانههای تو گرد هم آمدهایم، در حالی که چشمانمان از تو نور و هدایت میجوید. ما به درگاه تو روی آوردهایم و در محراب تو نماز گزارده و به خاطر انسانی که ادیان برای او آمدهاند، گرد هم آمدهایم...»
او در درون مثلث مسیح و پیامبر و پولس ششم، به قضیه انسان، بهویژه انسان لبنانی در بیروت و جنوب و هرمل و عکار و حومه بیروت و در کرنتینا و حیّالسلم، از منظری معنوی و انسانی و بینظیر و جذاب پرداخت.
امام از محراب مسیح گواهی داد که لبنان، کشور همگرایی و اتحاد و کشور انسان و انسانیت است:
«تصویری که تصویر اسرائیل را به چالش میکشاند... تا فرصت عمر باقی است، بیایید برای انسان، همه انسانها، گردهم آییم و امانت تاریخ و امانت خدا و امانت انسان را برای او پاس بداریم.»
شنبه 25 شهریور 1396 - 16:57:31