به اشتراک بگذارید

مصاحبه با جلال خالدی، خبرنگار شبکه الکوثر در بغداد

به‌مناسبت انتشار کتاب «شکار سایه‌ها» روایتی از سال های خون و مقاومت

«شکار سایه‌ها» روایتی میدانی از سال‌های خون و مقاومت در عراق است؛ کتابی که جلال خالدی خبرنگار شبکه الکوثر، بر پایه مشاهدات مستقیم خود از نبرد با داعش، به‌زودی روانه بازار نشر می‌کند.

به‌مناسبت انتشار کتاب «شکار سایه‌ها» روایتی از سال های خون و مقاومت

آقای خالدی، به‌زودی کتابی از شما با عنوان «شکار سایه‌ها» منتشر می‌شود. ایده اولیه نگارش این کتاب از کجا شکل گرفت؟
این کتاب صرفاً یک تحقیق کتابخانه‌ای یا گزارش میدانی مقطعی درباره حوادث دوران حضور داعش در عراق نیست؛ بلکه حاصل کنکاشی عمیق برای بازنمایی تمام واقعیت‌های ظهور، گسترش و شکست داعش است. من این اثر را به‌عنوان خبرنگاری نوشتم که از سال ۲۰۰۳ میلادی تا شکست نهایی داعش در سال ۲۰۱۷، در صف نخست اطلاع‌رسانی حضور داشته و بسیاری از این تحولات را از نزدیک دیده و لمس کرده است.

چه چیزی کتاب «شکار سایه‌ها» را از سایر آثار منتشرشده درباره داعش متمایز می‌کند؟
تفاوت اصلی این کتاب در نگاه میدانی و عینی آن است. من بخش عمده‌ای از روزهای حضور داعش را در کنار نیروهای عراقی سپری کردم؛ نیروهایی که یا در حال دفاع از شهرها بودند یا در عملیات‌های تهاجمی برای نابودی این گروه تروریستی مشارکت داشتند؛ از پلیس و ارتش گرفته تا یگان‌های مبارزه با تروریسم، پیشمرگه‌ها و بسیج مردمی عراق. آنچه در کتاب آمده، روایت همان روزها و همان لحظات است، بدون پرده‌پوشی و بدون تحلیل‌های تحمیلی.

در این کتاب به چه پرسش‌های اساسی درباره داعش پاسخ داده‌اید؟
تلاش کردم به پرسش‌های بنیادینی پاسخ بدهم؛ از جمله اینکه انگیزه‌ها و زمینه‌های شکل‌گیری داعش چه بود؟ القاعده چگونه زمینه‌ساز پیدایش داعش در عراق شد؟ بقایای رژیم بعث صدام چه نقشی در قدرت‌گیری این گروه داشتند؟ چه جریان‌های داخلی و خارجی به داعش کمک کردند؟ نقش مستشاران ایرانی در کنار دولت و ملت عراق چه بود؟ داعش از کدام شهر عراق ظهور کرد و نخستین شکست‌های آن از کجا آغاز شد؟ و در نهایت، مسیر مبارزه تا شکست کامل این گروه چگونه طی شد.

عنوان «شکار سایه‌ها» چه مفهومی را در بر دارد؟
«سایه‌ها» در این کتاب اشاره به سایه منفور داعش دارد؛ جریانی که همواره با خنجر از پشت تلاش می‌کرد به ملت عراق ضربه بزند. اما نیروهای عراقی، با پشتیبانی مرجعیت دینی، در کمین این سایه‌ها بودند و در نهایت توانستند طرح شوم آن‌ها را ناکام بگذارند.

 ساختار کتاب چگونه است؟
کتاب در سه فصل تنظیم شده است. فصل نخست به روند شکل‌گیری گروه‌های تروریستی در عراق، از «توحید و الجهاد» وابسته به القاعده تا پیدایش داعش می‌پردازد. فصل دوم، اشغال موصل و خاطرات من به‌عنوان خبرنگار میدانی از پوشش جنگ علیه داعش در مناطق مختلف عراق را روایت می‌کند. فصل سوم نیز به حضور میدانی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در عراق و آغاز روند تدریجی شکست داعش تا لحظه اعلام آزادی کامل خاک عراق اختصاص دارد.

 آیا در این کتاب تحلیل شخصی هم ارائه کرده‌اید؟
تلاش کردم تا حد امکان از تحلیل شخصی پرهیز کنم و بیشتر به ثبت وقایع روزمره آن دوران بپردازم؛ به‌گونه‌ای که خواننده خود بتواند بدون واسطه، تحولات روزهای سخت جنگ با داعش را در ذهنش تجسم کند.

در پایان کتاب به چه موضوعاتی پرداخته‌اید؟
در بخش پایانی، یاد ده‌ها شهید دوران نبرد با داعش را گرامی داشته‌ام؛ از فرماندهان میدانی گرفته تا شهدای حوزه‌های علمیه که با لباس روحانیت به میدان مبارزه با تروریسم آمدند و جان خود را فدا کردند. آن‌ها حق بزرگی بر گردن همه ما دارند و زنده نگه‌داشتن یادشان یک وظیفه اخلاقی و انسانی است.

و در نهایت، انتظار شما از مخاطبان این کتاب چیست؟
امیدوارم «شکار سایه‌ها» بتواند با روشنگری و افزایش آگاهی، گامی مؤثر در پیشگیری از رشد جریان‌های افراطی و تفکرات تکفیری در منطقه باشد و به تحکیم امنیت مردمی کمک کند که سال‌ها جان، مال و ناموسشان قربانی این اندیشه‌های تندروانه شده است.