هیثم علی طباطبایی (سمت راست تصویر اصلی)، ملقب به «ابوعلی»، یکی از رهبران نظامی برجسته حزبالله بود که به تازگی بر اثر عملیات تروریستی رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان به شهادت رسید. او رهبری واحدهای نخبه حزب الله، یعنی نیروهای ویژه رضوان در سوریه بر عهده داشت و در حمایت از نیروهای انصارالله یمن نقش داشت. وی در فهرست تحریمهای آمریکا قرار داشت و ایالات متحده برای اطلاعاتی که منجر به دستگیری او شود، تا ۵ میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود. در عین حال مراکز تحقیقاتی اسرائیل ابوعلی را به عنوان یکی از برجستهترین فرماندهان میدانی «جبهه جنوبی» (جنوب لبنان و اطراف آن) توصیف میکنند و نام او با واحد نظامی ویژه «رضوان» حزب الله گره خورده است.
از سوریه تا یمن و جنوب لبنان
نام ابوعلی طباطبایی در سوریه تقریباً از سال ۲۰۱۲ در حومه دمشق، منطقه قلمون و بعداً در جنوب سوریه در مناطق قنیطره و درعا مطرح شده بود. او به عنوان فرمانده میدانی واحدهای نظامی ویژه حزب الله با نام گردان رضوان الله توصیف میشد که بر آموزش و هماهنگی این گروهها و توسعه عملیات ترکیبی، شناسایی، پهپادها و حملات دقیق نظارت داشته است.
نام شهید طباطبایی پس از حمله هوایی قنیطره در سال ۲۰۱۵ که در آن سرتیپ محمدعلی اللهدادی و اعضای حزبالله به شهادت رسیدند، مورد توجه رسانهها قرار گرفت. در آن زمان، اسرائیل برای ترور طباطبایی اقدام کرد، اما ناموفق بود.
براساس گزارشها وی همچنین در انتقال آموزشهای تخصصی به نیروهای انصارالله شامل نیز نقش تعیین کنندهای داشته است.
شهید طباطبایی همچنین در نبردهای ضدصهیونیستی جنوب لبنان در سال ۲۰۲۴ که در نتیجه تجاوزات رژیم صهیونیستی تشدید شده بود، نقش محوری داشت. وی در آن جنگ در بازسازی ساختار واحد «رضوان» و بازیابی آمادگی حزب الله همزمان با تلاش برای بازسازی فرماندهی و کنترل مرکزی نقش تعیین کنندهای در برابر تجاوزات صهیونیستها داشت.
بیشتر بدانید
رویاروییهای شدید در نابلس؛ افشای حجم مخالفت مردمی با سیاست تحمیل سلطه به زور| مع المراسلین
دولت آتی عراق باید در برابر محور فشارهای منطقهای و آمریکایی-صهیونی حاکمیت واقعی را تثبیت کند| عراق الغد
پیشینه خانوادگی شهید طباطبایی
پایگاههای تحقیقاتی عرب درباره پیشینه خانوادگی شهید طباطبایی گفتهاند که او در سال ۱۹۶۸ از پدری ایرانی و مادری لبنانی متولد شده است و نام خانوادگی «الطباطبایی» به خانوادهای شیعه با نفوذ گسترده در لبنان، ایران و عراق اشاره دارد.
وی در جنوب لبنان متولد شد و همان جا نیز زندگی میکرد. ابوعلی در جوانی به حزبالله پیوست و در نهایت به یکی از فرماندهان ارشد یگان «رضوان» تبدیل شد. برخی منابع غیررسمی گفتهاند که او فرمانده میدانی نیروهای رضوان بوده است.
جایگاه در حزب الله
گزارش منابع آمریکایی و صهیونیستی حاکی از آن است که شهید طباطبایی دارای تجربه عملیاتی گسترده در «نیروهای ویژه رضوان» و حلقههای برنامهریزی، هماهنگی عمیق با سایر نیروهای مقاومت در منطقه، تجربه حضور در جبهههای مختلف مانند سوریه و یمن و نقش مهم در بازسازی توان حزب الله پس از سال ۲۰۲۴ داشته است.
در مقالات عربی و عبری، محمد حیدر به عنوان فرمانده رضوان توصیف شده است و طباطبایی در رأس فرماندهی جبهه جنوبی لبنان قرار داشته است. شایان ذکر است که فرمانده کل نظامی حزب الله پیش از این فواد شکر (سید محسن) بود که در ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۴ توسط صهیونیستها همزمان با جنگ در جنوب لبنان ترور و به شهادت رسید. یک منبع امنیتی لبنان به الجزیره گفته است: «هیثم طباطبایی به عنوان فرمانده نیروهای حزبالله جانشین فواد شکر شده بود.»
زندگی و ترقی در حزب الله
محل تولد شهید طباطایی البشوره در جنوب لبنان و در تاریخ11/05/1968عنوان شده است. گفته شده که وی از بدو تأسیس مقاومت اسلامی حزب الله به صفوف آن پیوست و دورههای نظامی و رهبری بسیاری را در حزب الله گذراند.
وی همچنین در بسیاری از عملیاتهای نظامی، به ویژه علیه مواضع و نیروهای ارتش اسرائیل و عوامل آن در دوره قبل از آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ شرکت داشت و در سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۶ نقش میدانی در مقابله با تجاوز اسرائیل به لبنان داشت.
به گفته منابع لبنانی، شهید طباطبایی مسئولیت محور نبطیه را از سال ۱۹۹۶ تا زمان آزادسازی آن در سال ۲۰۰۰ بر عهده داشت و یکی از رهبران عملیات تصرف برکات النقار در مزارع اشغالی شبعا لبنان بود. وی همچنین از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ مسئولیت محور خیام(یک منطقه در جنوب لبنان) را بر عهده داشت و در جریان تجاوز ژوئیه ۲۰۰۶، درگیریهای قهرمانانه در محور خیام را رهبری کرد.
شهید طباطبایی پس از شهادت حاج عماد مغنیه، مسئولیت نیروهای رضوان را بر عهده گرفته بود و در تأسیس و توسعه نیروی رضوان مشارکت فعالی داشت. گفته شده که وظایف فرماندهی حزب الله در سطح محور مقاومت در عرصههای مختلف به او واگذار شده بود و در جریان نبرد طوفان الاقصی مسئولیت بخش عملیات مقاومت اسلامی را بر عهده داشت.
نقضهای مکرر آتشبس فوریه ۲۰۲۵؛ بازگشت اجتنابناپذیر جنگ؟
با وجود توافق آتشبس نوامبر 2024 که با میانجیگری بینالمللی صورت گرفت، رژیم صهیونیستی از همان روزهای نخست نشان داد که هیچ التزامی به این توافق ندارد. حملات پهپادی، بمبارانهای نقطهای، نفوذهای زمینی و عملیاتهای ترور هدفمند علیه رهبران و نیروهای مقاومت، عملاً آتشبس را از درون تهی کرده و لبنان را دوباره در مسیر تنش گسترده قرار داده است.
رژیم صهیونیستی طی ماههای پس از آتشبس، بیش از دهها عملیات را در عمق جنوب لبنان و حتی در برخی موارد تا نزدیکی مناطق شهری انجام داده است. این حملات استراتژی عامدانهای برای حفظ بیثباتی، جلوگیری از بازسازی جنوب، و افزایش فشار نظامی بر حزبالله صورت گرفتهاند.
این اقدامات، برخلاف ادعاهای مقامات تلآویو، هیچ ارتباطی با «بازدارندگی» نداشته و از نظر حقوق بینالملل مصداق روشن تجاوز و نقض توافق رسمی ثبتشدهاند.
ادامه این سیاست تجاوزکارانه، جبهه مقاومت را در برابر یک واقعیت قطعی قرار داده است: آتشبس زمانی معنا دارد که طرف مقابل به آن پایبند باشد. وقتی طرفی مانند رژیم صهیونیستی آتشبس را ابزار تاکتیکی برای ترور، نقشهبرداری از مواضع مقاومت، بازسازی اطلاعات میدانی و حمله به زیرساختهای نظامی حزبالله قرار میدهد، عملاً هیچ گزینهای جز بازگشت به درگیری باقی نمیگذارد.
در همین چارچوب باید گفت آنچه تلآویو از محاسبات خود حذف کرده توان پاسخدهی، آمادگی عملیاتی و عمق راهبردی حزبالله است؛.
با افزایش تجاوزات اسرائیل و ترورهای زنجیرهای، اکنون تحلیلگران منطقه متفقالقولاند که مسیر منطقه بار دیگر به سمت درگیری گسترده سوق یافته است؛ درگیریای که مسئولیت کامل آن بر عهده رژیم صهیونیستی است که بهجای احترام به آتشبس، راه ترور و تجاوز را برگزید.
حزبالله؛ کارخانه فرماندهسازی
یکی از مهمترین ابعاد جنگ پنهان و آشکار رژیم صهیونیستی علیه حزبالله، تکیه بر سیاست ترور فرماندهان است؛ سیاستی که از دهه ۱۹۹۰ تا امروز ادامه یافته اما نه تنها کارایی استراتژیک نداشته، بلکه نتیجه معکوس نیز به همراه داشته است.
حزبالله طی چهار دهه گذشته ثابت کرده که یک «سازمان شبهنظامی» صرف نیست، بلکه یک نهاد نظامی-اجتماعیِ عمیقاً نهادینهشده است که توانایی بازتولید فرماندهان، متخصصان و مدیران میدانیاش بسیار فراتر از تصور دستگاههای امنیتی رژیم صهیونیستی است.
ترور شهید هيثم علی طباطبایی (ابوعلی) نمونهای بارز از این واقعیت است. رژیم صهیونیستی او را یکی از «اهداف راهبردی» خود میدانست و تصور میکند با حذف چنین فرماندهای میتواند ضربهای جدی به ساختار نیروهای رضوان و فرماندهی محور جنوبی وارد کند. اما تجربه تاریخی حزبالله نشان میدهد که این سازمان از مدتها پیش به یک کارخانه فرماندهسازی تبدیل شده است؛ کارخانهای که هر فرماندهاش محصول دهها سال تجربه میدانی، آموزش تخصصی، حضور در چندین جبهه و رسوب عمیق در فرهنگ مقاومت است.
ابوعلی طباطبایی، مانند بسیاری دیگر از فرماندهان شهید مقاومت، تنها یک فرد نبود؛ بلکه بخشی از یک ساختار سازمانی بود که تکثیر شایستگی در آن یک اصل بنیادین است. از دوران عماد مغنیه تا امروز، رژیم صهیونیستی دهها فرمانده برجسته را ترور کرده است، اما نه تنها توان حزبالله کاهش نیافته، بلکه پیچیدهتر، گستردهتر و حرفهایتر شده است.
این همان نقطهای است که تلآویو از درک آن ناتوان است: حزبالله، برخلاف ارتشهای کلاسیک، با حذف افراد دچار فروپاشی ساختاری نمیشود؛ بلکه در هر ترور، نسل جدیدی از فرماندهان ورزیده، شبکهمند و چندمهارته از دل میدان بیرون میآیند.
شهید طباطبایی که از سوریه تا یمن و از قلمون تا جنوب لبنان حضور عملیاتی داشته، تجسم همین الگوی تربیتی بود: فرماندهای که هم تجربه جنگ کلاسیک در جنوب لبنان را داشت، هم تجربه جنگ هیبریدی در سوریه، هم مهارت در عملیات پهپادی و ترکیبی، و هم توانایی ساختاردهی یگانهای نخبه رضوان.
ترور چنین فرماندهای، بدون شک برای مقاومت دردناک است، اما به هیچوجه به معنای اختلال در توان عملیاتی حزبالله نیست. بهعکس، تجربه نشان داده که پس از هر ترور، حزبالله روند بازسازی فرماندهی را با سرعت، عمق و سختگیری بیشتری دنبال میکند.
برای همین است که کارشناسان صهیونی صراحتاً اعتراف میکنند که ترور فرماندهان حزبالله، بهجای تضعیف آن، باعث ارتقای ساختار فرماندهی و افزایش چابکی عملیاتی این سازمان شده است.
سیاست ترور، همانگونه که درباره شهیدان مغنیه، شکر، بدرالدین و اکنون هيثم طباطبایی دیده شد، نه تنها نتوانسته مسیر مقاومت را متوقف کند، بلکه آن را به سازمانی حرفهایتر، تجربهدیدهتر و چندبعدیتر تبدیل کرده است.
حزبالله، سازمانی نیست که با ترور فرماندهان از پا بیفتد؛ حزبالله سازمانی است که با هر ترور قویتر میشود