به اشتراک بگذارید

توهم استراتژیک یا پیش‌درآمد جنگ جدید؟ آینده ناممکن «کریدور داوود» پس از سقوط اسد

سقوط حکومت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، زمینه‌ساز بازگشت مفهومی باستانی در جغرافیای سیاسی خاورمیانه شد: «کریدور داوود»؛ طرحی که تل‌آویو آن را ابزاری برای تحقق رؤیای اسرائیل بزرگ و تسلط بر محور مقاومت می‌داند. این کریدور با ترکیب ایدئولوژی توراتی، جاه‌طلبی ژئوپلیتیکی و اهداف اقتصادی پنهان، تلاش دارد مرزهای نفوذ صهیونیسم را از جولان تا مرز عراق گسترش دهد ـ پروژه‌ای که با واکنش تند محور مقاومت و مخالفت منطقه‌ای روبه‌رو شده است.

توهم استراتژیک یا پیش‌درآمد جنگ جدید؟ آینده ناممکن «کریدور داوود» پس از سقوط اسد

از فروپاشی دمشق تا احیای آرمان صهیونیستی

سقوط حکومت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، نه تنها یک تحول سیاسی در سوریه بلکه آغاز فصل جدیدی از رقابت‌های ژئوپلیتیکی در خاورمیانه به‌شمار می‌رود. رژیم صهیونیستی با بهره‌گیری از خلأ قدرت در جنوب سوریه، کوشید روایتی تازه از طرح «کریدور داوود» را به‌عنوان ابزار اتصال سرزمین‌های اشغالی به شرق منطقه مطرح کند. این طرح ادامه همان پروژه «اسرائیل بزرگ» است که از زمان تئودور هرتزل تا نتانیاهو در قالب‌های گوناگون دنبال شده است. بر اساس اندیشه صهیونیستی، کریدور مذکور قرار است مرزهای مذهبی و سیاسی جدیدی را تعریف کند که امنیت اسرائیل را از طریق کنترل منابع انرژی تضمین کند. اما نگاه واقع‌گرایانه به شرایط میدانی نشان می‌دهد این راهبرد بیش از آن‌که به یک طرح عملی شباهت داشته باشد، بازتابی از رؤیای دیرین استعماری است که در عصر حاکمیت ملت‌ها دچار تناقض ذاتی شده است.

بستر تاریخی و ایدئولوژیک کریدور داوود

برای درک انگیزه‌های واقعی پشت این طرح، باید به اساس ایدئولوژی صهیونیسم بازگشت؛ جایی که مفاهیم دینی توراتی، ابزار توجیه پروژه‌های سیاسی می‌شوند. از پادشاهی افسانه‌ای داوود تا نظریه «ینون» در دهه ۱۹۸۰، پیوند میان دین، جغرافیا و سیاست، منطق اصلی توسعه‌طلبی اسرائیل را شکل می‌دهد. در این چارچوب، طرح اخیر، بازآفرینی همان «دکترین پیرامونی بن‌گوریون» است که بر نفوذ از طریق اقلیت‌های قومی تأکید داشت. بهره‌گیری از دروزها و کردها در الجبل و دیرالزور، جلوه جدیدی از همان سیاست قدیمی نفوذ در لایه‌های جامعه عرب محسوب می‌شود. این سابقه تاریخی نشان می‌دهد که کریدور داوود بر مبنای آرمان دینی نیست بلکه ابزاری برای تداوم سلطه ژئوپلیتیکی اسرائیل در پوشش مفاهیم تاریخی است؛ سلطه‌ای که مشروعیت آن حتی در میان متحدان منطقه‌ای تل‌آویو نیز محل تردید جدی است.

بیشتر بدانید

دکتر رضوان قاسم: هدف پشت پرده آتش‌بس امریکا در سودان، تسلط بر منطقه است| قضیة ساخنة

اهمیت راهبردی انتخابات آتی عراق؛ پیش‌بینی مشارکت بالا علیرغم عدم حضور جریان صدر| مع المراسلین

  • تحلیل جغرافیایی و ژئواستراتژیک مسیر

از نظر جغرافیایی، مسیر پیشنهادی کریدور داوود از شمال فلسطین اشغالی آغاز و با عبور از جولان، درعا، السویداء و دیرالزور، به خاک عراق و ترکیه می‌رسد. مسافت بیش از ۵۰۰ کیلومتر و پیچیدگی عوارض طبیعی چون کوه‌های جبل‌الشیخ و بیابان‌های شرقی سوریه، اجرای این مسیر را از لحاظ لجستیکی تقریبا غیرممکن می‌سازد. تحلیلگران جغرافیایی همچون محمد زعل السلوم، آن را «مسیرِ فرسایشی» می‌نامند که حتی ارتش‌های کلاسیک را در خود گرفتار می‌کند. جدای از بُعد فنی، چنین پروژه‌ای برای تثبیت به ثبات سیاسی در سوریه، توافق منطقه‌ای و قدرت اشغال بلندمدت نیاز دارد ـ سه شرطی که در وضعیت کنونی وجود ندارد. در واقع، کریدور داوود از نظر میدانی بیش از هر چیز توهمی از قدرت استراتژیک به‌نظر می‌رسد تا طرحی قابل اجرا در بستر پرآشوب خاورمیانه امروز.

  • اهداف اقتصادی، امنیتی و سیاسی در پسِ نماد توراتی

کریدور داوود در نگاه نخست طرحی اقتصادی به نظر می‌رسد که به اسرائیل امکان اتصال به منابع نفتی کردستان و مسیرهای گاز شرق به اروپا را می‌دهد. اما تحلیل لایه‌های درونی‌تر نشان می‌دهد هدف اصلی، بر هم زدن محور ژئواستراتژیک تهران–بغداد–دمشق–بیروت است؛ همان محوری که صهیونیست‌ها آن را تهدید ماندگار می‌دانند. روایت نتانیاهو از «حفاظت از اقلیت‌ها» تکرار همان سیاست تفرقه‌افکنانه است که بر تجزیه جوامع عربی به واحدهای کوچک قومی-مذهبی تکیه دارد. از سوی دیگر، انتقال انرژی و کالا از خاک سوریه بدون ثبات سیاسی و هماهنگی با ترکیه تقریباً ناممکن است. بنابراین، هرچند این کریدور در ظاهر طرحی توسعه‌گرا جلوه می‌کند، در باطن هدف آن تضعیف ساختار دولت‌های مستقل منطقه و تثبیت هژمونی اسرائیل از طریق اقتصاد وابسته است.

چالش‌های تحقق و چشم‌انداز آینده

با وجود طرح‌ریزی دقیق در سطح اسناد و تبلیغات، تحقق کریدور داوود با موانع سنگینی روبه‌رو است. از بعد نظامی، ارتش اسرائیل که هنوز درگیر جنگ فرسایشی غزه است، توان اشغال گسترده خاک سوریه را ندارد. از نظر سیاسی، ترکیه و ایران آشکارا با چنین پروژه‌ای مخالف‌اند و هر دو این طرح را تهدید مستقیم برای امنیت ملی خود تلقی می‌کنند. اجتماع محلی نیز در مناطق دروزی و کردی، با حافظه‌ای ضداسرائیلی و تجربه‌های تلخ مداخله خارجی، به مقاومت در برابر هرگونه نفوذ گرایش دارد. در جمع‌بندی می‌توان گفت که «کریدور داوود» نه یک مسیر جغرافیاییِ واقعی، بلکه بازتولید ذهنی رؤیای استعمار است؛ رؤیایی که در برابر واقعیت تمدنی و مقاومت ملت‌های منطقه، همچون بسیاری از طراحی‌های گذشته صهیونیستی، محکوم به ناکامی تاریخی خواهد بود.

پربازدیدترین