مسئله عدالت همواره یکی از کانونهای توجه اصلی متفکران بوده است. در همین راستا، پژوهشی تحلیلی به بررسی و ارائه منطقی نظریه علامه طباطبایی درباره عدالت اجتماعی اختصاص یافته است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین چیستی مبانی نظریه عدالت اجتماعی در اندیشههای این علامه بزرگوار و تبیین چگونگی راه یافتن ایشان از آن مبانی به نظریه نهایی خود بوده است. افزون بر این، این مطالعه به طور ویژه به بررسی منشأ حسن عدالت اجتماعی و همچنین مسئله اطلاق یا نسبیت آن از دیدگاه علامه طباطبایی پرداخته است.
بیشتر بدانید
دکتر رضوان قاسم: هدف پشت پرده آتشبس امریکا در سودان، تسلط بر منطقه است| قضیة ساخنة
اهمیت راهبردی انتخابات آتی عراق؛ پیشبینی مشارکت بالا علیرغم عدم حضور جریان صدر| مع المراسلین
تشریح مبانی بنیادین عدالت نزد علامه
تحلیل پژوهش نشان میدهد که ادراکات اعتباری، استخدام و اجتماع، مبانی اساسی هستند که علامه بر اساس آنها به تحلیل عدالت اجتماعی میپردازد. در این چارچوب، غریزه حبّ ذات انسان را به سمت اختصاص دادن تمامی منافع به خود سوق میدهد؛ اما انسان به ناچار و برای امکان دستیابی به منافع شخصی خود، مجبور به پذیرش عدالت اجتماعی میشود. این پذیرش، سازوکاری برای تعدیل تضاد بین انانیت و نیاز به زندگی جمعی است.
معیار حسن و قبح و جایگاه فلسفی عدالت
در نهایت، معیار حسن و قبح در این نظریه، مبتنی بر سعادت و شقاوت است. علامه طباطبایی معتقد است عدالت، «حسن» است؛ زیرا لازمه سعادت بشر محسوب میشود. همچنین، تعریف عدالت دلالت بر این دارد که این مفهوم یک معقول ثانی فلسفی است؛ از این رو، عدالت از حسن مطلق برخوردار بوده و سازگاری و ناسازگاری آن با طبع، معیار نهایی ارزیابی آن در ساختار اعتباری جامعه قلمداد میگردد.
برای مطالعه بیشتر اینجا کلیک کنید.