در این پژوهش، نویسنده با بررسی سه اثر مهم علامه طباطبایی شامل کتابهای «نهایةالحکمة»، «اصول فلسفه و روش رئالیسم» و تفسیر «المیزان»، چهار مبنا و نظریه اخلاقی متمایز را طرح و تحلیل کرده است. به گفته او، علامه در کتاب نهایةالحکمة گرایش فضیلتگرایانه دارد، در اصول فلسفه و روش رئالیسم نوعی منفعتگرایی را تبیین میکند، و در تفسیر المیزان بر مصلحتگرایی اخروی و خداگرایی عارفانه تأکید میورزد. در بخشهای دیگر این کتاب، نقدها و بررسیهای مختلف درباره این رویکردها و میزان اهمیت هر یک از آنها از منظر علامه مورد بحث قرار گرفته است.
به نظر محمد نصر اصفهانی، این تنوع رویکرد در اندیشه اخلاقی علامه طباطبایی، برخاسته از نگاه چندلایه و انسانی او به اخلاق است؛ بدین معنا که وی اخلاق را امری نسبی و متغیر در نسبت با شرایط، سطوح معرفتی و موقعیتهای انسانی میداند. بر پایه این دیدگاه، آنچه برای گروهی از انسانها «معقول و مقبول» است، ممکن است برای دیگران چنین نباشد، و ترجیح دادن یکی از این سطوح اخلاقی برای همه انسانها از دیدگاه علامه، توجیه روشنی ندارد.
جهت دسترسی به منبع کامل، لطفاً اینجا کلیک نمایید.