در هفتهها و ماههای اخیر، تمرکز افکار عمومی و نهادهای بینالمللی بر نقش امارات متحده عربی در بحران خونین سودان افزایش یافته است. گزارشهای متعدد از سازمان ملل، رویترز و بیبیسی نشان میدهد که حمایت مالی و لجستیکی ابوظبی از شبهنظامیان نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) به رهبری حمیدتی، از عوامل تشدید خشونت در این کشور بوده است. آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته، همپوشانی ساختار امنیتی و نظامی این حمایتها با الگوی رفتاری رژیم صهیونیستی در دیگر مناطق بحرانی همچون غزه و یمن است؛ همپوشانیای که بیانگر شکلگیری محور جدیدی از همکاری اطلاعاتی و نظامی میان امارات و اسرائیل میباشد.
- ائتلاف حول منافع مشترک در دریای سرخ
دریای سرخ به عنوان یکی از حیاتیترین مسیرهای تجارت جهانی، نقطه اتصال استراتژیک میان خلیج فارس، آفریقا و مدیترانه محسوب میشود. امارات و رژیم صهیونیستی که اقتصادشان تا حد زیادی به تجارت دریایی وابسته است، در سالهای اخیر با استناد به ضرورت «تأمین امنیت خطوط کشتیرانی»، وارد همکاریهای پیچیده امنیتی و عملیاتی در این مناطق شدهاند. در عمل، هدف اصلی، کنترل تنگه بابالمندب و مهار نیروهای مقاومت منطقهای بهویژه انصارالله یمن است؛ اهدافی که مستقیماً منافع ژئواکونومیک و نظامی هر دو نظام را تأمین میکند.
- یمن؛ میدان آزمایش اتحاد نظامی ابوظبی و تلآویو
یمن از سال ۲۰۱۵ عملاً به آزمایشگاه همکاریهای نظامی و اطلاعاتی امارات و اسرائیل بدل شد. پس از آغاز تجاوز ائتلاف سعودی–اماراتی، گزارشهای متعددی از نقش رژیم صهیونیستی در پشتیبانی اطلاعاتی و فناوری پهپادی این عملیات منتشر شد. هدف اصلی اسرائیل در این همکاری، حفظ امنیت مسیرهای دریایی بابالمندب و نظارت بر تحرکات مقاومت یمن بود. در همین چارچوب، ساخت پایگاههای مخفی و تأسیس فرودگاههای نظامی و اطلاعاتی در جزایر راهبردی یمن، بخشی از طرح بلندمدت برای حضور نظامی مشترک در جنوب دریای سرخ به شمار میرود.
بیشتر بدانید
حملات مداوم رژیم صهیونیستی و افزایش تلفات غیرنظامیان در لبنان| مع المراسلین
خشم سازمان ملل از تصمیم ترامپ برای ازسرگیری آزمایشهای هستهای| قضیة ساخنة
- شبکه پایگاههای جاسوسی و نظارتی در جزایر یمن
گزارشهای متعدد، از جمله منابع نزدیک به روزنامه «معاریو»، حاکی از تأسیس شبکهای از فرودگاهها در جزایر پریم، زقار، عبدالکوری و سمحه با سرمایه و تدارکات اماراتی و مشاوره فنی اسرائیلی است. این فرودگاهها نه برای پشتیبانی هواپیماهای جنگنده، بلکه برای مأموریتهای اطلاعاتی، پرواز پهپادهای جاسوسی و عملیات رصد دریایی ساخته شدهاند. طرحی که با هماهنگی شورای انتقالی جنوب و پوشش نهادهای وابسته به امارات اجرا شد، عملاً نظارت مستمر تلآویو بر تحرکات مقاومت یمن و مسیرهای دریایی میان شاخ آفریقا و خلیج عدن را ممکن میسازد.
- پیوند منافع امنیتی؛ از غزه تا صنعا
با آغاز جنگ غزه و ورود انصارالله یمن به حمایت عملی از فلسطین از طریق محاصره دریایی رژیم صهیونیستی، ابعاد همکاری امارات و اسرائیل گسترش یافت. در سال ۲۰۲۵، رژیم صهیونیستی چندین حمله هوایی در صنعا و الحدیده انجام داد که طبق برخی گزارشها، با تبادل اطلاعات امنیتی میان ابوظبی و تلآویو همراه بود. این همکاری نشان میدهد که دو رژیم نهتنها در میدان فلسطین و غزه، بلکه در جغرافیای گستردهتری از شاخ آفریقا تا دریای سرخ، در قالب یک شبکه امنیتی مکمل عمل میکنند.
- رزمایشهای مشترک و مشروعسازی حضور نظامی
رزمایشهای چندملیتی مانند «INIOCHOS» در یونان و تمرینات نظامی مشترک در خلیج فارس، بستری برای مشروعسازی حضور نظامی امارات و رژیم صهیونیستی در ساختارهای منطقهای فراهم کردهاند. این رزمایشها با هماهنگی آمریکا و برخی شرکای اروپایی صورت گرفته و زمینهساز تعامل تاکتیکی نیروهای هوایی و دریایی دو طرف شدهاند. چنین رزمایشهایی عملاً پوشش دیپلماتیک برای همکاریهای اطلاعاتی ارائه میکنند و نشاندهنده تمایل غرب به تثبیت این محور امنیتی جدید در برابر محور مقاومت و نفوذ ایران است.
- پیامدهای راهبردی: تجزیه یمن و تداوم بحران انسانی
در سطح میدانی، استمرار حمایت نظامی امارات از شورای انتقالی جنوب و طرح تجزیه یمن، نشانهای از تلاش برای ایجاد منطقه نفوذ تحت کنترل تلآویو و ابوظبی در جنوب شبهجزیره عربی است. تمرکز این دو رژیم بر جزایر و گذرگاههای استراتژیک، نهتنها امنیت ملی یمن را تهدید میکند بلکه توازن ژئواستراتژیک منطقه را نیز دگرگون میسازد. این روند، در کنار بحران سودان، تصویری از استراتژی جدید امارات در تبدیل خود به بازوی عملیاتی رژیم صهیونیستی در جهان عرب ترسیم میکند.
بهره سخن: تثبیت محور اسرائیل–امارات–آمریکا در آفریقا و خاورمیانه
تحلیل مجموعه دادهها و مشاهدات میدانی نشان میدهد که امارات به مرحلهای فراتر از تقلید از اسرائیل رسیده و اکنون در قامت شریک رسمی و هماهنگ تلآویو عمل میکند. از سودان تا یمن و از دریای سرخ تا شاخ آفریقا، نظم امنیتی جدیدی شکل گرفته است که با حمایت واشنگتن و لندن دوام مییابد. این محور سهگانه، ضمن بازتعریف مفاهیم امنیت دریایی، عملاً به ابزار فشار علیه محور مقاومت و کشورهای مستقل منطقه تبدیل شده است. تداوم این همکاری، چشمانداز صلح و ثبات در غرب آسیا و آفریقا را بهشدت تیره کرده و نیازمند واکنش جدی دیپلماتیک و حقوقی از سوی جامعه جهانی است.