پس از یک وقفه چند ماهه سودان بار دیگر به صحنه درگیری شدید نظامی بازگشته است تا این کشور همچنان رنگ آرامش به خود نبیند.
سودان اکنون یکی از خونبارترین جنگهای داخلی آفریقا تبدیل شده است. در این جنگ، نیروهای مسلح سودان (SAF) به رهبری عبدالفتاح البرهان با شبهنظامیان «نیروهای پشتیبانی سریع» به فرماندهی محمد حمدان دقلو (معروف به حمیدتی) درگیر هستند.
در سال ۲۰۲۱، عبدالفتاح البرهان، در یک کودتا به همراه معاونش، محمد حمدان دقلو، قدرت را به دست گرفت. دو سال بعد، درگیری بین این دو ژنرال آغاز شد.
در پشت پردهی این درگیری، ردپای قدرتهای منطقهای متعددی دیده میشود و کشورهایی از جمله امارات، مصر، ترکیه و روسیه به حمایت از یکی از طرفین متهم شدهاند اما در میان آنها، نقش امارات متحده عربی برجستهتر از همه است. گزارشهای سازمان ملل، رسانههای بینالمللی و منابع سودانی حاکی از حمایت مالی، تسلیحاتی و لجستیکی ابوظبی از نیروهای پشتیبانی سریع هستند.
بیشتر بدانید
هر قرص نان در نابلس، نمادی از حافظه و ایستادگی ملت فلسطین| مع المراسلین
دکتر یوسف: هماهنگی میدانی و سیاسی تلآویو و واشنگتن علیه لبنان| قضیة ساخنة
سؤال اساسی این است: چرا امارات چنین هزینهای میدهد تا از نیرویی که متهم به نسلکشی و جنایات جنگی است، پشتیبانی کند؟
طلای سودان: سرمایه پنهان و سوخت جنگ
در قلب بحران سودان، طلا بهمثابه شریان اصلی بسیاری از تحولات نظامی و اقتصادی عمل میکند. سالانه بیش از ۸۰ تُن طلا در این کشور استخراج میشود و طبق گزارشهای معتبر، ۹۰ درصد آن مستقیماً یا از مسیر قاچاق به امارات منتقل میشود. این وابستگی اقتصادی میان نیروهای پشتیبانی سریع و شبکههای تجاری دبی و ابوظبی، یک چرخه خطرناک ایجاد کرده است: طلا به امارات منتقل میشود، در آنجا تصفیه و دوباره تبدیل به پول و تجهیزات نظامی برای نیروهای حمیدتی میگردد. این روند، مصداق کامل «جنگ از طریق تجارت» است؛ مدلی که نه فقط اقتصاد بلکه جان انسانها را به کالایی برای قدرتافزایی تبدیل میکند. امارات با حفظ این شبکه، عملاً اکسیژن مالی جنگ داخلی سودان را تأمین میکند.
بنادر سودان در دریای سرخ: رؤیای نفوذ دریایی
دومین انگیزه امارات در سودان، رؤیای ژئوپولیتیکی تسلط بر مسیرهای دریایی است. دریای سرخ محل اتصال سه قاره، و یکی از شاهراههای حیاتی تجارت نفت و کالا محسوب میشود. ابوظبی با سرمایهگذاری در بنادر راهبردی از عدن تا جیبوتی و عَصَب در اریتره، در پی تثبیت مسیرهای تجاری خود بوده و بندر ابواماما در سودان بخشی از همین طرح است. با سقوط ثبات سیاسی در خارطوم، امارات این فرصت را یافته تا از طریق نیروهای پشتیبانی سریع، کنترل بنادر را در دست گیرد. چنین نفوذی، علاوه بر تأمین مسیرهای صادرات طلا، ابزاری برای مقابله با نفوذ عربستان و ترکیه در شاخ آفریقاست. اما پیامد این جاهطلبی، نظامیشدن مسیرهای تجاری و بیثباتی امنیت دریای سرخ خواهد بود؛ خطری که مستقیماً دامان کل اقتصاد منطقه را خواهد گرفت.
نفوذ بانکی و مالی: تسلط نرم امارات بر اقتصاد سودان
نفوذ ابوظبی تنها در حوزه منابع و بنادر خلاصه نمیشود؛ بلکه در سیستم بانکی و مالی سودان نیز ریشه دوانده است. پیش از آغاز جنگ، امارات از طریق بانک اسلامی دبی، مالک عمده بانک الخرطوم بود — مهمترین نهاد مالی کشور. همچنین نزدیک به یکچهارم مؤسسات مالی سودان بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به سرمایهگذاران اماراتی مرتبط بودند. این شبکه مالی، به نیروهای پشتیبانی سریع امکان انتقال عواید طلا به مسیر خرید سلاح و تجهیز نظامی را داد. به بیان روشنتر، جنگ نهفقط در میدان بلکه در پشت میز بانکها ادامه دارد. این نفوذ مالی اگرچه قدرت اقتصادی امارات را افزایش داده است، اما از منظر حقوق بینالملل، اگر در خدمت تأمین مالی جنایت جنگی باشد، میتواند برای ابوظبی هزینهای سنگین از حیث مشروعیت و مسئولیت بینالمللی داشته باشد.
بیشتر بدانید
حملات مداوم رژیم صهیونیستی و افزایش تلفات غیرنظامیان در لبنان| مع المراسلین
خشم سازمان ملل از تصمیم ترامپ برای ازسرگیری آزمایشهای هستهای| قضیة ساخنة
زمین و غذا: سودان بهعنوان انبار غذایی امارات
از دیگر ابعاد نفوذ امارات در سودان، بهرهبرداری از زمینهای حاصلخیز برای تأمین امنیت غذایی است. امارات بیش از ۹۰ درصد مواد غذایی خود را وارد میکند و از همین رو سیاستی را با عنوان «کشاورزی برونمرزی» در پیش گرفته است. سودان با زمینهای فراوان و آب کافی، مقصد اصلی این سیاست شد. در دهه گذشته، ابوظبی حدود ۵۰ هزار هکتار زمین کشاورزی در مناطق حاصلخیز این کشور را اجاره کرده است. این زمینها اکنون در مناطق درگیر جنگ قرار دارند و تحت نفوذ نیروهای پشتیبانی سریع هستند. حمایت امارات از این نیروها، در واقع راهی برای تضمین دسترسی بدون مانع به تولیدات غذایی و مسیرهای صادراتی است. خطر اصلی در این رویکرد آن است که غذا، منبع فشار و ابزار کنترل ژئوپولیتیک میشود؛ نه کالای انسانی و ضروری برای معیشت ملتها.
همپوشانی اقتصادی و نظامی: از سرمایهگذاری تا همدستی
وقتی چهار محور فوق کنار هم قرار میگیرند، تصویری فراتر از روابط اقتصادی شکل میگیرد. امارات با حمایت از نیروهای پشتیبانی سریع، در عمل شبکهای از وابستگیهای مالی، تجاری، و لجستیکی را در سودان ایجاد کرده است. این وابستگی دوسویه نهفقط باعث تقویت موقعیت ابوظبی در منطقه شده، بلکه موجب طولانی شدن جنگ و تضعیف ساختار دولت مرکزی سودان نیز گردیده است. اگر مشخص شود که بخشی از کمکهای مالی یا تسلیحاتی از مسیر شرکتها یا بانکهای اماراتی تأمین شده، آنگاه از منظر حقوق بینالملل، این کشور میتواند به همدستی در نسلکشی متهم شود. چنین وضعیتی نهفقط تهدیدی برای وجهه جهانی امارات بلکه برای مشروعیت سیاسی آن در جهان عرب خواهد بود.
پیامدهای اخلاقی و حقوقی: هزینه سنگین طمع ژئوپولیتیک
در سطح جهانی، پرونده سودان اکنون در حال تبدیل شدن به آزمونی برای سنجش مسئولیت اخلاقی و حقوقی کشورهایی است که از نیروهای شبهنظامی حمایت مالی میکنند. اتحادیه اروپا و ایالات متحده از بررسی تحریم شرکتهای اماراتی مرتبط با نیروهای پشتیبانی سریع سخن گفتهاند. این فشارها نشان میدهد که نقش امارات در جنگ سودان دیگر نادیده گرفته نمیشود. در داخل آفریقا نیز نگرانی فزایندهای از تبدیل ابوظبی به بازیگر بیثباتکننده وجود دارد. ادامهٔ حمایت نظامی یا مالی از نیروهای متهم به جنایت، میتواند به اعتبار امارات آسیب جدی برساند و آن را از بازیگر تأثیرگذار اقتصادی به شریک در تراژدی انسانی بدل کند. سیاست خارجی مبتنی بر سود مادی، اگر به بیتوجهی اخلاقی گره بخورد، پایدار نخواهد ماند.
بهره سخن: نفوذی پرهزینه و چشماندازی مبهم
در نهایت، راهبرد امارات در سودان، هرچند در کوتاهمدت دسترسی به منابع طلا، زمین، و مسیرهای تجاری را تضمین میکند، اما در بلندمدت، بهای سنگینی از حیث اخلاقی، سیاسی و امنیتی به همراه دارد. جنگ جاری در سودان با میلیونها آواره و هزاران قربانی، اکنون به عرصه آزمون وجدان بینالمللی تبدیل شده است. اگر ابوظبی در این بحران، نقش فعال و آگاهانهای در حمایت از نیروهای پشتیبانی سریع داشته باشد، نه فقط در سطح قانونی بلکه در تاریخ منطقه، مسئول شناخته خواهد شد. محاسبه سود و زیان امارات در سودان، از سطح تجارت فراتر رفته و به حوزه مشروعیت سیاسی کشیده است. شاید سودان در کوتاهمدت منبع طلا و زمین باشد، اما در بلندمدت، میتواند تبدیل به لکهای بر تصویر جهانی ابوظبی گردد؛ لکهای که پالایشش بهمراتب دشوارتر از طلا خواهد بود.