دکتر «محمد احمد تُرمُس» اهل روستای طلوسه در جنوب لبنان است، که تحصیلات خود را در مقطع دکتری فلسفه تعلیم و تربیت پی گرفت و امروز در دانشگاههای لبنان و مدارس المهدی (عج) مشغول تدریس و تربیت است. وی با تسلط بر مبانی نظری و شناختی عمیق از میدان، اثری خلق کرده که هم برای پژوهشگران علوم اجتماعی و تاریخ راهگشاست و هم برای عموم علاقهمندان به درک ریشههای مقاومت اسلامی، خواندنی است.
این اثر از یک پرسش بنیادین آغاز میشود: حزبالله لبنان چگونه و در چه بستری به مثابه یک جنبش دینی ظهور کرد؟ نویسنده برای پاسخ به این پرسش، روایتی صرفاً تاریخی یا سیاسی ارائه نمیدهد، بلکه با رویکردی جامعهشناختی و نگاهی معطوف به تاریخ فکری ـ اجتماعی، به کالبدشکافی زمینههایی میپردازد که تکوین این جنبش را ممکن ساختند. این کتاب ما را به قلب جامعه شیعی لبنان در دهههای سرنوشتساز میبرد و نشان میدهد که چگونه تحولات فکری، بحرانهای سیاسی، گسستهای اجتماعی و میراث ایدئولوژیک، دست به دست هم دادند تا پدیدهای به نام «مقاومت اسلامی» متولد شود.

در ادامه برای آشنایی بیشتر با کتاب به بخش هایی از آن میپردازیم:
میراث تاریخی جبل عامل
جبل عامل، قلب تپنده شیعیان امامی در بلاد شام، از قرن نخست هجری با ایمانآوری مردمانش به دست ابوذر غفاری، به کانون علم، فقاهت و مقاومت بدل شد. این کوهستان در برابر صلیبیها، تاتارها، ممالیک و عثمانیان ایستاد؛ علما چون شهید اول و شهید ثانی مدارس و شبکه وکلا را بنیاد نهادند و پیوندی ارگانیک میان فقه و جهاد ایجاد کردند. خاندانهایی چون آل صغیر و آل حرفوش در کنار علما، قلعهها را ساختند و در جنگهای سرنوشتسازی مانند نبرد کفررمان و یارون، دشمنان را شکست دادند. حتی در کشتارها و ویرانیهای جزّار، کتابخانههایشان سوخت ولی ریشه ایمانشان در خاک این سرزمین باقی ماند.
ورود به عصر مدرن و آرمان فلسطین
پس از فروپاشی عثمانی و تشکیل «لبنان بزرگ»، رهبران اصلاحی و مجاهدانی چون سید محسن امین و سید عبدالحسین شرفالدین، جبل عامل را با نهضت علمی، وحدت اسلامی و مقاومت ضد استعمار فرانسه و صهیونیسم پیوند زدند. آنان فتوای تحریم فروش زمین به یهودیان صادر کردند، در قیامها پیشاپیش مردم حرکت کردند، و در همبستگی با فلسطین – از قیام عزالدین قسام تا النکبه ۱۹۴۸ – خون و امکانات دادند. در عین حال، بیتوجهی ساختار دولت مدرن و تجاوزات صهیونیستی، موج مهاجرت شیعیان جبل عامل و بقاع به حومههای بیروت را برانگیخت.
بیشتر بدانید
حزبالله قاطعانه هرگونه مذاکره صلح با دشمن صهیونیستی را رد کرد| مع المراسلین
دکتر مهدی عزیزی: سخنان رهبر انقلاب بازتاب ثبات ایران در حمایت از مقاومت| قضیة ساخنة
بیداری نوین و تولد حزبالله
در دهههای پایانی قرن بیستم، با رهبری امام موسی صدر و همراهانش چون سید محمدحسین فضلالله، سید عباس موسوی و سیدحسن نصرالله، نهال کهن ابوذر دوباره جوانه زد. حمایت معنوی و فکری انقلاب اسلامی ایران، ایمان جوانان به ولیفقیه و آموزه اسلام ناب، آنان را به نیرویی سازمانیافته بدل کرد که در تجاوز ۱۹۸۲ اسرائیل، با حالتی چریکی و ایمانی، غرور دشمن را درهم شکست. این لحظه تولد مقاومت اسلامی – حزبالله بود؛ جریانی کاملاً لبنانی، برآمده از میراث طولانی مظلومیت و مقاومت جبل عامل، که موفق شد سرمایه انسانی، سنت دینی و فرهنگ اصیل را برای هدفی روشن بسیج کند: ساخت مدرسهای انسانساز که از دل خون و رنج، آزادی و امید بیافریند.
- فصل اول: لبنان ؛ تاریخ یک ساختار نامتعادل
نویسنده در فصـل اوّل کتاب به لبـنان به عنوان یک تاریـخ یک ساختار نـامتـعادل پرداخته و آن را توضیح میدهد:
شالوده دولت ـ ملت در لبنان از همان ابتدا بر پایهای نامتعادل و برآمده از اراده قدرتهای خارجی بنا نهاده شد، نه بر مبنای یک میثاق ملی ـ اجتماعی میان طوائف و اقوام آن. این اثر ضمن واکاوی فرایند تاریخی تأسیس دولت لبنان و تحلیل موضعگیری جریانهای طائفهای، بهطور خاص شیعیان، زمینههای عینی و ذهنی پیدایش جنبش حزبالله را تبیین میکند. در واقع، تمام ابعاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی این ساختار، گواهی بر ماهیت غیربومی و بحرانزای آن است.
دو دیدگاه در برابر رژیم تحمیلی
نظام سیاسی لبنان، ساخته و تحمیلشده توسط استعمار فرانسه، از آغاز مورد قبول همگان نبود. مارونیها آن را نجاتبخش و حامی خود در برابر عثمانی میدیدند، اما مسلمانان – بهویژه اهلسنّت و شیعیان – فرانسه را اشغالگر دانسته و اتحاد با سوریه را به مصلحت میخواندند. مشارکت مسلمانان در انقلاب سوریه علیه فرانسه نشانۀ این مخالفت بود، هرچند شکست خورد و سیاستهای استعماری فرانسه تثبیت شد.
ساختار تبعیضآمیز و ناهماهنگ
لبنان نوین بر پایه برتری مارونیهای طرفدار فرانسه شکل گرفت و در همه عرصهها – فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی – در خدمت مصلحتهای آنان و سیاستهای فرانسه عمل کرد. این ساختار نامتعادل، بحران هویت فرهنگی، انسداد سیاسی، توسعه ناموزون مناطق، و تمرکز امکانات در پایتخت و نواحی مسیحی را بهوجود آورد.
زمینه دائمی برای اعتراض و جنبش
تمرکز قدرت و ثروت، مهاجرتهای داخلی، و جدایی دولت طایفهمحور از جامعه، مردم را به اتکای سازمانهای خیریه و غیررسمی کشاند. چنین فشارها و اغتشاشات ساختاری باعث شد لبنان از ابتدای تشکیل، بستری طبیعی برای انتفاضهها و جنبشهای اجتماعی باشد؛ کشوری که اعتراض و انفجار سیاسی، همزاد تاریخ آن است.
- فصل دوم: شیعیان لبنان از تحول تا جنبش دینی
نویسنده در فصل دوم به شیعـیان لبـنان؛ از تحول تا جنبش دینی میپردازد و از دل آن به تکوین و زمینههای سیاسی، اجتماعی و فکری حزب الله میرسد.
ساختار نامتعادل نظام لبنان زمینۀ مساعدی برای ایجاد فشارهای ساختاری و به دنبال آن، ظهور جنبش¬های مختلف بود. در این فصل بررسی خواهیم کرد که چه عوامل بیرونی و درونی محیطی و ارزشی در تشدید فشارهای ساختاری و بهخصوص اثر این عوامل بر تحولات و دگرگونی وضعیت شیعیان مؤثر بوده و این عوامل چگونه بر دینی بودن جنبش حزبالله اثر داشته است؛ بنابراین، این فصل به دو بخش تقسیم شده است: در بخش اوّل به: وضعیت شیعیان در سایۀ دولت جدید و عوامل ساختاری و فکری مؤثر بر دگرگونی احوال شیعیان اشاره خواهد شد؛ این عوامل عبارتنداز: منابع تغییر محیط و ارزش داخلی و خارجی.
در بخش دوم نیز به عوامل زمینهساز بسیج منابع فرهنگی (ایدئولوژی) پرداخته و خواهیم دید که چرا و چگونه گروههای مبناگرای شیعیان، با استفاده از منابع فرهنگی و ظرفیتهای مهم سازمانی، مادّی و مانند آن، که در نظریۀ بسیج منابع آمده، شروع به تأسیس یک جنبش جدید برپایۀ یک گفتمان جدید کردند. نویسنده به عواملی چون ۱. مهاجرت و شکافهای نوین ۲. دگرگونی اجتماعی و سیاسی شیعیان . ۳. همگرایی مذهبی و رشد جناح انقلابی پرداخته است.
وی سه عنصر و زمینه اصلی را به عنوان ماهیت تکوین حزب الله برمیشمارد: ۱ – خاستگاه فکری و شبکهسازی مذهبی ۲ – خلأ رهبری و صفبندیهای جدید ۳ – انقلاب اسلامی و گفتمان ولایت فقیه.