ناکامی نظامی اسرائیل و چرخش اجباری بهسوی آتشبس
تحلیل دکتر سعدالله زارعی نشان میدهد که طرح موسوم به “طرح ترامپ” در واقع محصول ناکامیهای پیاپی ارتش اسرائیل در عرصه میدانی است. دکتر زارعی تأکید میکند اگر رژیم صهیونیستی میتوانست طبق استراتژی نتانیاهو و با تکیه بر مدل جنگی به اهداف خود برسد، هیچگاه به گزینه مذاکره و مبادله اسرا روی نمیآورد. شکست دو عملیات اصلی ارتش اسرائیل، یعنی «گدعون ۲» و «ارابههای گدعون»، سبب شد تا رژیم تلآویو از ورود به شهرهای غزه بازبماند و ناچار به عقبنشینی تدریجی به سمت توافق سیاسی شود. این تحولات نشان داد که نه تنها راهحل نظامی در برابر مقاومت کارآمد نیست، بلکه هزینههای انسانی و راهبردی آن نیز به شدت بازدارنده شده است.
تأثیر فشارهای داخلی و بینالمللی بر تصمیم تلآویو
دکتر زارعی بر این باور است که پذیرش آتشبس از سوی کابینه نتانیاهو نتیجه فشاری چندوجهی بود: از یکسو افکار عمومی اسرائیل بهدلیل تداوم اسارت نظامیان و افزایش تلفات دچار شکاف و نارضایتی شده بود، و از سوی دیگر محکومیتهای بینالمللی علیه جنایات غزه، بنیامین نتانیاهو را در موقعیت سیاسی بسیار دشواری قرار داد. بدین ترتیب تلآویو برای کاستن از شدت این فشارها و ایجاد فرصتی برای بازسازی ساختار نظامی، ناگزیر طرح ترامپ را بهصورت موقت پذیرفت. با وجود آنکه بخشهایی از طرح مذکور، مانند استقرار دولت فلسطینی و خروج ارتش از غزه، با مبانی راهبردی اسرائیل در تضاد است، اما نتانیاهو آن را فرصتی برای نجات سیاسی خود و تحقق نوعی «تنفس تاکتیکی» ارزیابی کرد.
بیشتر بدانید
هزینه های میلیاردی واشنگتن، بینتیجه در مهار حملات یمنیها| مع المراسلین
دکتر احمد الزین: طرح صلح ترامپ خدمت به رژیم صهیونیستی است| قضیة ساخنة
واقعیتهای انسانی غزه و موضع مقاومت
در سوی دیگر، زاراعی وضعیت انسانی مردم غزه را یکی از عوامل مؤثر در پذیرش طرح آتشبس از جانب مقاومت میداند. با آواره شدن بیش از دو میلیون نفر و شهادت صدها غیرنظامی بهصورت روزانه، شرایط زیستی در نوار غزه به مرحله بحرانی رسیده بود. مقاومت فلسطین در چنین شرایطی، ضمن پایبندی به اصول خود، آتشبس را فرصتی برای مدیریت بحران انسانی و بازسازی توان رزمی تلقی کرد. از نگاه وی، مقاومت هیچگاه از هدف کلان خود – یعنی حفظ اراده مبارزاتی مردم و تداوم راه آزادسازی – دست نکشیده، بلکه در پی یافتن راههای هوشمندانهتر برای تداوم نبرد در شرایط مختلف است.
شکنندگی آتشبس و سناریوهای آینده جنگ
به گفته دکتر زارعی، آتشبس کنونی نه یک راهبرد پایدار بلکه توقفی شکننده در تعارضات منطقهای است. اسرائیل بنا بر عادت تاریخی خود، آتشبس را ابزاری تاکتیکی برای تجدید قوا تلقی میکند و همواره درصدد بازگرداندن فضای درگیری به غزه است. او پیشبینی میکند که سناریوی آتی تلآویو شامل شکلگیری مجدد درگیریهای آرام و تدریجی خواهد بود، که به صورت عملیاتهای موضعی یا امنیتی در نوار غزه بروز مییابد. گزینه دیگر، ترکیبی از عملیات نظامی محدود و اقدامات امنیتی-تروریستی برای جلوگیری از بازسازی غزه و تحمیل موج تازهای از مهاجرت است. در هر حال، تمرکز رژیم صهیونیستی بر بحرانزده نگه داشتن غزه به عنوان سیاست ثابت باقی خواهد ماند.
آمادگی میدانی و راهبردی مقاومت برای مرحله بعد
در جمعبندی تحلیل، دکتر زارعی تأکید دارد که گروههای مقاومت فلسطینی ضمن پذیرش موقت آتشبس، با جدیت در حال بازسازی توان نظامی و تسلیحاتی خود هستند. آتشبس برای مقاومت به معنای فرصت احیا، بازترکیب نیروها و تجدید توان دفاعی است، نه عقبنشینی از اهداف راهبردی. با توجه به اینکه مقاومت هیچ نقشی در نقض آتشبس ندارد، در صورت بازگشت جنگ، از نظر مشروعیت سیاسی و قدرت میدانی در موقعیتی برتر خواهد بود. زارعی خاطرنشان میکند که افزایش محسوس عملیاتهای مقاومت در هفتههای پیش از آتشبس، گواهی بر آمادگی این جریان برای مرحله بعدی مقابله با اشغالگران است و در صورت تشدید درگیریها، فلسطینیها قادر خواهند بود این نبرد را با تجربه و توان مضاعف ادامه دهند.