به اشتراک بگذارید

وصیت‌نامه خبرنگار شهید غزه بازتاب گسترده‌ای یافت؛ روایت زندگی و شهادت صالح جعفراوی

بر اساس گزارش‌ها، وصیت‌نامهٔ صالح جعفراوی، خبرنگار اهل غزه که روز گذشته به‌طرز وحشیانه‌ای و از فاصلهٔ نزدیک با هفت گلوله توسط نیروهای شبه‌نظامی وابسته به عوامل مورد حمایت رژیم صهیونیستی به شهادت رسید، منتشر شد؛ جعفراوی که طی سال‌ها صدای مردم فلسطین و افشاگر جنایات گروه‌های مسلح مورد اشاره بود، مرگش واکنش‌های گسترده‌ای در میان رسانه‌ها و افکار عمومی برانگیخته و انتشار وصیت‌نامه‌اش بازتاب احساسات و یادآوری خدمات حرفه‌ای او در ثبت واقعیت‌های میدانی را به دنبال داشته است.

وصیت‌نامه خبرنگار شهید غزه بازتاب گسترده‌ای یافت؛ روایت زندگی و شهادت صالح جعفراوی

وصیت‌نامهٔ «صالح جعفراوی» خبرنگار شهید غزه

شهید «صالح جعفراوی» خبرنگار اهل غزه روز گذشته به طرز وحشیانه‌ای توسط نیروهای شبه‌نظامی وابسته به عوامل مورد حمایت رژیم صهیونی به شهادت رسید. او که سال‌ها صدای مردم فلسطین و افشاگر جنایات گروه‌های مسلح مورد حمایت اسرائیل بود، با هفت گلوله از فاصلهٔ نزدیک به قتل رسید.

وصیت‌نامهٔ شهید «صالح جعفراوی»

بسم الله الرحمن الرحیم

‏الحمدلله رب العالمین،

کسی که فرمود: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا، بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ.»من صالح هستم.‏این وصیت‌نامه‌ام را می‌گذارم، نه وداع، بلکه ادامهٔ راهی که با یقین انتخاب کرده‌ام.خدا می‌داند که تمام توان و قدرت خود را به کار بردم تا پشتیبان و صدای فرزندان مردمم باشم. درد و ستم را در تمام جزئیاتش تجربه کردم. بارها درد و فقدان عزیزان را چشیدم، و با این حال هرگز در انتقال حقیقت آن‌طور که هست کوتاهی نکردم.

حقیقتی که دلیل بر هر کسی است که سستی کرد و سکوت نمود و همچنین افتخار برای هر کسی که یاری کرد و حمایت نمود و در کنار شریف‌ترین مردان و عزیزترین و بزرگوارترین مردم غزه ایستاد.‏اگر شهید شدم، بدانید که غایب نبودم...‏اکنون در بهشت هستم، با رفقایی که پیش از من رفتند؛‏با انس، اسماعیل و همهٔ عزیزانی که به عهدی که با خدا بسته بودند وفادار ماندند.‏از شما می‌خواهم که در دعاهایتان مرا یاد کنید و راه را پس از من ادامه دهید.‏مرا با صدقات جاری یاد کنید و هرگاه اذان شنیدید یا نوری را که شب غزه را می‌شکافد دیدید، به یاد من باشید.

بیشتر بدانید

پيروزي غزه فراتر از مقاومت مسلحانه؛ آتش‌بس، محصول تعامل گسترده جامعه جهاني| قضية ساخنة

اتحاد خون‌ها در برابر اشغالگري؛ از غزه تا لبنان، يمن و ايران براي شكستن هيمنه دشمن| مع المراسلين

‏شما را به مقاومت سفارش می‌کنم... ‏به راهی که رفتیم و به روشی که ایمان آوردیم.‏ما راهی جز آن برای خود نشناختیم و معنای زندگی را جز در پایداری بر آن نیافتیم.‏شما را به پدرم سفارش می‌کنم... عزیز دل و الگوی من، کسی که خود را در او می‌دیدم و او خود را در من می‌دید...ای کسی که در زمان جنگ با همهٔ سختی‌هایش همراه من بودی... از خدا می‌خواهم که در بهشت با هم ملاقات کنیم و تو از من راضی باشی، ای تاج سرم.‏شما را به برادرم، معلمم و همراه راهم ناجی سفارش می‌کنم.‏ای ناجی... من پیش از آنکه تو از زندان بیرون بیایی به سوی خدا رفتم. ‏بدان که این سرنوشتی است که خدا نوشته است. ‏و دلتنگی برای تو در من است.

‏آرزو داشتم تو را ببینم، در آغوش بگیرم، ملاقات کنیم...‏اما وعدهٔ خدا حق است و دیدار ما در بهشت نزدیک‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کنی.‏شما را به مادرم سفارش می‌کنم...‏ای مادرم، زندگی بدون تو هیچ است. ‏تو دعایی بودی که قطع نمی‌شد و آرزویی که نمی‌میرد. ‏از خدا خواستم که تو را شفا دهد و بهبود بخشد. ‏و چقدر آرزو داشتم که تو را ببینم که برای درمان سفر می‌کنی و با لبخند بازمی‌گردی.‏شما را به برادران و خواهرانم سفارش می‌کنم.‏رضایت خدا و سپس رضایت شما هدف من است،‏از خدا می‌خواهم که شما را خوشحال کند و زندگی‌تان را خوب کند مانند قلب‌های مهربانتان که همیشه سعی کردم منبع شادی برای آنها باشم.‏همیشه می‌گفتم: ‏کلمه سقوط نمی‌کند و تصویر هم سقوط نمی‌کند. ‏کلمه امانت است و تصویر پیام. ‏آن را به جهان برسانید همان‌طور که ما رساندیم.‏فکر نکنید که شهادتم پایان است. ‏بلکه آغاز راهی طولانی به سوی آزادی است.

من پیامبری هستم که می‌خواستم پیامم به جهان برسد، به جهانی که چشم‌هایش بسته است و به کسانی که در برابر حق سکوت کرده‌اند.‏و اگر خبری از من شنیدید، برایم گریه نکنید. مدت‌ها این لحظه را آرزو داشتم و از خدا خواستم که آن را به من عطا کند. ‏پس حمد و سپاس خدا را که مرا برای آنچه دوست داشت انتخاب کرد.‏و به هر کسی که در زندگی‌ام به من بد گفت یا به دروغ و افترا ناسزا گفت، می‌گویم که من به اذن خدا شهید می‌روم و نزد خدا دشمنان گرد هم می‌آیند.‏

شما را به فلسطین سفارش می‌کنم...‏به مسجد الاقصی...‏آرزو داشتم به صحن آن برسم، در آن نماز بخوانم، خاکش را لمس کنم.‏اگر در دنیا به آن نرسم، از خدا می‌خواهم که همهٔ ما را در بهشت‌های جاودان کنار هم جمع کند.‏خدایا؛ مرا در شمار شهدا بپذیر، و گناهان گذشته و آینده‌ام را ببخش، و خونم را نوری قرار ده که راه آزادی را برای مردم و خانواده‌ام روشن کند.‏اگر کوتاهی کردم مرا ببخشید و برایم دعا کنید که رحمت و مغفرت شامل حالم شود، زیرا من به عهد وفا کردم و تغییر ندادم و عوض نکردم.‏و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد...‏برادرتان، شهید به اذن خدا‏صالح عامر فؤاد الجعفراوی

پربازدیدترین