- تحول در نگاه دانشگاهی به حزبالله لبنان
مقایسه کتب دانشگاهی منتشر شده از دهه ۱۹۸۰ تا امروز نشان میدهد نگاه ابتدا تروریسم-مقاومت محض بود که به تدریج به رویکردی کثرتگرا و عمیقتر درباره حزبالله تغییر یافته است، روندی که بازتاب پیچیدگی اجتماعی-سیاسی حزبالله و تاثیر شخصیت سیدحسن نصرالله است.
در دهه ۱۹۹۰ میلادی، سیدحسن نصرالله به عنوان شخصیتی کاریزماتیک و تاثیرگذار در لبنان و جهان عرب شناخته شد، با تأکید بر مهارتهای سخنوری و زندگی ساده که او را از سیاستمداران سنتی متمایز میکرد.
بیشتر بدانید
حضور تاثيرگذار سيد جواد نصرالله در سالگرد شهيد مقاومت در بغداد| مع المراسلين
جانباز لبناني: سيد حسن نصرالله و امام خامنهاي دو مرجع ديني برجسته| فلسطين الصمود
تحول نخست: شکست رژیم صهیونیستی و افزایش محبوبیت حزبالله
پیروزی حزبالله در سال ۲۰۰۰ و جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶، تصویر این جنبش را از یک گروه تروریستی به نیروی مقاومت مشروع و بازیگر مهم سیاسی تبدیل کرد و توجه محققان به هویت چندوجهی حزبالله معطوف شد.
تحول دوم: نقش فراملی و بحرانهای منطقهای
مداخلات حزبالله در سوریه و تحولات منطقهای نقش حزبالله را به بازیگری فراملی و بخشی از محور ایران تبدیل کرد؛ همچنین پس از فروپاشی دولت لبنان و حمایت از غزه، این گروه به عنوان «دولت سایه» شناخته شد.
سیدحسن نصرالله با رهبری کلامی قدرتمند و برجستهسازی هویتهای چندگانه حزبالله، از جمله شیعی، لبنانی، عربی و اسلامی، باعث شد که نگاه آکادمیک فراتر از دوگانههای سادهانگارانه به حزبالله صورت گیرد.
- تثبیت حزبالله به عنوان نیروی سیاسی مشروع
پس از عقبنشینی رژیم صهیونیستی در ۲۰۰۰، نصرالله حزبالله را به نیروی مقاومت پیروز و بازیگر سیاسی مشروع تبدیل کرد که هم تهدیدآمیز علیه اسرائیل و هم آشتیجو و متکثر در داخل لبنان بود.
- استفاده از نمادگرایی و روایتگری
سخنرانیها و حضور رسانهای نصرالله بعد از ۲۰۰۶ به عنوان مصداقی از انعطافپذیری و عقلانیت حزبالله بود که با روایت، نمادگرایی و فروتنی نمایشی، مشروعیت سیاسی حزبالله را افزایش داد.
حضور نصرالله در بحرانهای لبنان و منطقه، به ویژه حمایت از دولت بشار اسد و مسائل نوار غزه، باعث شده است که وی به عنوان نمونهای از رهبری ترکیبی و کسب مشروعیت در شرایط دشوار مورد مطالعه قرار گیرد.## تحول در نگاه دانشگاهی به حزبالله لبنان
مطالعات دانشگاهی درباره حزبالله از دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی که نگاه امنیتی و شرقشناسانه داشتند، به تدریج به رویکردی کثرتگرا و چندوجهی تغییر یافتهاند که پیچیدگیهای سیاسی، اجتماعی و مذهبی حزبالله را انعکاس میدهند.
سیدحسن نصرالله در این دهه به عنوان رهبری کاریزماتیک و محبوب در لبنان و جهان عرب شناخته شد که با مهارتهای سخنوری، زندگی ساده و صداقت شخصیاش، تصویری متفاوت از سیاستمداران سنتی ارائه کرد.
- تغییرات اساسی پس از سال ۲۰۰۰
پیروزی حزبالله در برابر رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۰ و جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶، باعث شد که آن به جایگاه نیروی مقاومت موفق و بازیگر سیاسی مشروع در لبنان دست یابد و نگاه دانشگاهیان به آن تبدیل به شناخت هویتهای چندگانه این جنبش شود.
- ورود حزبالله به عرصه فراملی و تحولات منطقهای
مداخله حزبالله در بحران سوریه و تحولات منطقه، جایگاه آن را به عنوان یک بازیگر فراملی در محور ایران تثبیت کرد و پس از فروپاشی دولت لبنان و حمایت از غزه، به عنوان «دولت سایه» شناخته شد.
نصرالله با رهیافت چندوجهی و رهبرانه خود، به تصویر چندبُعدی حزبالله در سطح دانشگاهی کمک کرد و نشان داد که این گروه ترکیبی از هویتهای شیعی، لبنانی، عربی و اسلامی است که تحلیلهای سادهانگارانه را ناکافی میسازد.
- تبدیل حزبالله به نیروی سیاسی مشروع
با عقبنشینی رژیم صهیونیستی، نصرالله حزبالله را به نیروی مقاومتی موفق و بازیگر سیاسی مشروع تبدیل کرد که هم در برابر دشمن سختگیر و هم در داخل لبنان معتدل و چندفرقهای بود.
- تاثیر روایتگری و نمادگرایی در مشروعیتبخشی
سخنرانیها و حضور رسانهای نصرالله پس از سال ۲۰۰۶، بهعنوان نمادی از انعطافپذیری و عقلانیت حزبالله، با به کارگیری روایت و نمادگرایی، نقش مهمی در مشروعیت سیاسی این جنبش ایفا کردند.
نصرالله با هدایت حزبالله در بحرانهای منطقه، خصوصاً حمایت از دولت بشار اسد و فلسطین، به الگوی مطالعه در مدیریت بحران و رهبری ترکیبی تبدیل شد که مشروعیت سیاسی و اجتماعی را حفظ میکند.