در گزارش «المانیتور» آمده است؛ تصمیم نخستوزیر رژیم صهیونیستی برای حمله به رهبران حماس در خاک قطر خطری بزرگ بود.
حمله رژیم صهیونیستی به دوحه قطر در شرایطی انجام شد که هدف آن نابودی رهبری حماس و تضعیف محور مقاومت بود، اما این اقدام برخلاف انتظار، پیامدهای منفی گستردهای برای خود این رژیم به دنبال داشته است.
نخست، نقض آشکار حریم هوایی یک کشور میانجی در بحران غزه و متحد آمریکا، واکنش تندی را از سوی قطر، کشورهای عربی و حتی برخی همپیمانان غربی در پی داشت و بیطرفی سنتی کشورهای حوزه خلیج فارس را به طور عملی خاتمه داد. این اتفاق منجر به تضعیف روند عادیسازی روابط عربی با رژیم صهیونیستی و تشدید تردیدها درباره همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی با این رژیم شده است.
بیشتر بدانید:
راهپيمايي ميليوني مردم يمن در حمايت از مردم مظلوم غزه| مع المراسلين
حمله رژيم صهيوني به دوحه؛ نمادي از تغيير استراتژي و تشديد تنشها در منطقه| قضية ساخنة
ثانیا، شکست در هدف قرار دادن چهرههای کلیدی حماس، به جای تضعیف این جنبش، به آن فرصت داد تا حمایتی گستردهتر در سطح منطقه جذب کند و همچنین باعث بروز تردید و اختلاف نظر میان مقامات امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی درباره زمان و ضرورت این عملیات شد. این اوضاع، سردرگمی و ناتوانی رژیم را در تدوین استراتژیهای مؤثر ضدحماس نشان میدهد و میتواند موجب تضعیف موقعیت نتانیاهو شود که امیدوار بود این حمله، پیروزی سیاسی و نظامی خود را تضمین کند.
در نهایت، این حمله باعث افزایش فشارهای دیپلماتیک و حقوقی بر رژیم صهیونیستی در سطح بینالمللی شده و به ایجاد موجی از اقدامات انتقادی و محکومیتهای گسترده انجامیده است. ترکیب واکنشهای منفی در سطح منطقه و جهان، وضعیت امنیت غرب آسیا را شکنندهتر از گذشته کرده و چشمانداز مبهمی را برای آینده این رژیم رقم زده است، به طوری که این عملیات بیشتر به زیان راهبردی کلان رژیم صهیونیستی تمام شده است.