لبنان برای همه لبنانیها
سید حسن نصرالله در طول حیات سیاسی خود بارها بر این حقیقت تأکید کرد که لبنان تنها با همزیستی همهی طوایفش میتواند پابرجا بماند. او در سخنرانی تاریخیاش در بنتجبیل، در نخستین سالگرد جنگ ۳۳ روزه، خطاب به مسلمانان و مسیحیان، شیعیان، سنیها و دروزیها گفت:
«نحن رسالتنا واضحة، نريد لبنان بلداً للجميع لكل أبنائه لكل طوائفه، لا نريد تغيير الصيغة السياسية، نحن لا نطمح لحكم لبنان ولا للسيطرة على لبنان».
این سخنان نشان داد که نگاه او فراتر از رقابتهای جناحی و سهمخواهیهای سیاسی است. شهید نصرالله بارها تأکید کرده بود که حزبالله نهتنها به دنبال حکومت کردن نیست، بلکه تنها دغدغهاش حفظ عزت لبنان و دفاع از کرامت مردم است. همین مواضع، مرزبندی روشنی میان او و گروههایی که به دنبال قدرتطلبی بودند، ایجاد کرد.
انسجام شیعیان و شکلگیری حزبالله
دهههای پایانی قرن بیستم برای جامعهی شیعی لبنان دورانی پرتنش بود. جنبش «امل» به رهبری نبیه بری، بازوی اصلی سیاسی شیعیان بود اما بخشی از جوانان انقلابی با الهام از انقلاب اسلامی ایران خواستار مشی رادیکالتر در برابر اشغالگری صهیونیستها بودند. سید حسن نصرالله در چنین فضایی توانست با درایت خود اختلافات را به همگرایی بدل کند.
به گفتهی منوچهر متکی، وزیر خارجه پیشین ایران، «رهبران حزبالله از جمله سید حسن نصرالله تلاش کردند با گفتوگو و توافق، وحدت را میان شیعیان برقرار کنند. نتیجه این تلاشها، شکلگیری حزبالله بهعنوان یک نیروی سازمانیافته و قدرتمند بود که در کنار جنبش امل، بازوی اصلی مقاومت شیعیان در لبنان شد».
پیوند راهبردی حزبالله و امل، هرچند در مقاطعی با اختلاف نظر همراه بود، اما الگویی شد که نشان داد میتوان در عین تنوع دیدگاهها، بر سر اصول مقاومت و استقلال لبنان همپیمان ماند. به تعبیر صلاح فحص، نماینده جنبش امل در ایران، «نحوه تعامل و همکاری جنبش امل و حزبالله تبدیل به الگویی شده که دشمنان میخواهند آن را نابود کنند و دوستان از آن الهام بگیرند».
اتحاد فرقهها و مذاهب، از مسلمان تا مسیحی
سید حسن نصرالله توانست مقاومت را از چارچوب یک جریان صرفاً شیعی فراتر ببرد و به پروژهای ملی بدل کند. او در سخنانش به صراحت تأکید داشت که «اسلمة لبنان خيالات وأوهام يراد منها إيقاع الفتنة بين اللبنانيين». همین موضع، زمینهساز اعتماد بسیاری از اهل سنت و دروزیها شد.
نجیب میقاتی، نخستوزیر لبنان، در طول جنگ اخیر علیرغم اختلافات دیرینه با حزبالله، موضعی حمایتی اتخاذ کرد و بارها خواستار توقف تجاوزات رژیم اشغالگر صهیونیستی شد. ولید جنبلاط، رهبر حزب سوسیالیست ترقیخواه دروزی، نیز اعلام کرد: «در برابر دشمن صهیونیستی، ما در کنار حزبالله و محور مقاومت ایستادهایم».
در میان مسیحیان، جریان ملی آزاد به رهبری جبران باسیل در ابتدا با حزبالله زاویه داشت اما در ادامه مواضع روشنی علیه رژیم جعلی اسرائیل گرفت. حتی شهادت فرزند علی عمار، نماینده حزبالله در پارلمان، فرصتی بود تا مسیحیان با حضور در خانهی او همدردی خود را ابراز کنند. این همراهیها نشان داد که مقاومت توانسته خطوط طایفهای لبنان را پشت سر بگذارد و به یک پرچم ملی در برابر تجاوز بدل شود.

وحدت اسلامی، رسالت همیشگی
برای سید حسن نصرالله، وحدت اسلامی تنها یک تاکتیک سیاسی نبود بلکه رسالت دائمیاش بهشمار میرفت. او بارها با استناد به سخن امیرالمؤمنین علی (ع) که «الناس صنفان: إما أخ لك في الدين أو نظير لك في الخلق»، تأکید داشت که همزیستی مسالمتآمیز نهتنها وظیفهای دینی، بلکه ضرورتی انسانی است.
او در کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی در تهران در سال ۲۰۲۱ گفت:
«اليوم محور المقاومة الذي فيه سنة وشيعة هو عامل قوة أساسي للمقاومة في فلسطين… عندما نتعاون ننتصر، عندما نتنازع نفشل».
(امروز محور مقاومت که در آن اهل سنت و شیعه حضور دارند، عامل اصلی قدرت برای مقاومت در فلسطین است… زمانی که با هم همکاری کنیم پیروز میشویم، و وقتی دچار نزاع شویم شکست میخوریم.)
شیخ حسان عبدالله، رئیس تجمع علمای مسلمان لبنان، دربارهی او گفته است: «شهید نصرالله در همهی رویکردها وحدتبخش بود. او نهتنها به دنبال نزدیکی شیعه و سنی بود، بلکه همواره بر همکاری مسلمانان با مسیحیان نیز تأکید داشت».
این رویکرد وحدتطلبانه، تنها به جهان اسلام محدود نمیشد. نصرالله از جنبشهای آزادیبخش در آمریکای لاتین، از کوبا تا ونزوئلا، حمایت میکرد و مقاومت را پدیدهای جهانی میدانست.

میراثی ماندگار برای آینده
شهید سید حسن نصرالله بهعنوان دبیرکل حزبالله، توانست از دل جامعهای پر از شکافهای طایفهای و سیاسی، الگویی برای همبستگی و مقاومت بسازد. محبوبیت او در جهان عرب، بهویژه پس از جنگ ۳۳ روزه، گواه همین جایگاه بود. آنچنانکه در مصر و یمن، تصویرش بر دیوار خانهها و شیشهی خودروها نصب میشد.
امروز پس از شهادتش، همانطور که هم رزمش حجتالاسلام ایمانیمقدم، گفته است، «رهبر انقلاب در مورد او فرمودند: من همچنان و به جد در مورد ایشان عزادار هستم». این جمله بهخوبی نشان میدهد که سید حسن نصرالله نهتنها یک رهبر سیاسی، بلکه یک مکتب فکری و معنوی بود. او در زندگیاش وحدت آفرید و در شهادتش نیز این رسالت را ادامه داد. حضور گستردهی مسلمانان و مسیحیان در تشییع او و گریهی همزمان زنان مسیحی و مسلمان بر پیکرش، تصویری فراموشنشدنی از همبستگی ملتی بود که دشمنان سالها برای تفرقهاش سرمایهگذاری کرده بودند.
امروز، میراث سید حسن نصرالله همچنان الهامبخش آزادگان جهان است؛ میراثی که بر محور دو اصل استوار است: وحدت و مقاومت.
نویسنده: سیده مریم پیشنمازی