خروج نیروهای آمریکایی از عراق که اخیراً توسط سخنگوی سفارت آمریکا در بغداد تأیید شده، در واقع بیشتر یک تغییر تاکتیکی و جابجایی است تا پایان واقعی حضور نظامی واشنگتن در این کشور. آمریکا قصد دارد فعالیتهای نظامی خود را به شکل شراکت امنیتی دوجانبه و در قالب اقدامات غیرنظامی ادامه دهد، که این به معنی حفظ نفوذ استراتژیک آمریکا در عراق و منطقه غرب آسیا است. این تحرکات نوعی نمایش برای مدیریت فشارهای داخلی عراق و نهادهای مقاومت محلی است، در حالی که نیروهای آمریکایی به طور کامل خارج نمی شوند و تنها به مناطق دیگر مانند اربیل منتقل میشوند.
بشتر بدانید:
قدرت زياد، اعتماد اندك؛ بي اعتمادي عميق آمريكايي ها به رهبران
سیاسی شدن فناوری آمریکا؛ شرکت های بزرگ در چنگال نفوذ اطلاعاتی صهیون ها
یکی از عوامل مهم این تصمیم، فشار افکار عمومی و گروههای مقاومت در عراق است که خواستار اخراج کامل نیروهای اشغالگر هستند. نخستوزیر عراق، محمد شیاع السودانی، به دلیل نزدیک بودن انتخابات و نیاز به حفظ حمایت این گروهها، مجبور شده سیاستهایی اتخاذ کند که نظر مردم و نیروهای مقاومت را جلب کند. این رفتار نشاندهنده تأثیرگذاری قابل توجه نیروهای مقاومت در سیاست داخلی عراق و نوعی پاسخ به خواستههای بخش بزرگی از جامعه عراق است که از حضور نظامی طولانیمدت آمریکا خسته شدهاند.
از سوی دیگر، این اقدام آمریکا نمیتواند به عنوان یک خروج واقعی تلقی شود زیرا سابقه تاریخی نشان داده که واشنگتن بارها اعلام خروج کرده ولی در عمل حضور خود را حفظ کرده است. آمریکا در راستای منافع کلان منطقهای خود، به ویژه حمایت از رژیم صهیونیستی و مقابله با محور مقاومت، به حضور مستمر نظامی نیازمند است. بنابراین، این جابجایی نیروها تنها یک مانور سیاسی است که به دنبال کاهش فشارها و حفظ دست بالای نظامی و امنیتی در منطقه است.
در نهایت، برخلاف ادعاهای آمریکا درباره تأمین امنیت عراق توسط حضور خود، واقعیت نشان میدهد که نیروهای خارجی و به ویژه آمریکا عامل اصلی بیثباتی و ناامنی در عراق بوده اند. شکست داعش نه به دست آمریکا بلکه به دست نیروهای عراقی و گروههای مقاومت رقم خورده است و خروج نیروهای خارجی میتواند زمینه ساز تقویت استقلال امنیتی عراق و افزایش نقش داخلی نیروهای مقاومت در حفظ امنیت و ثبات کشور باشد. این تحول میتواند گامی مهم در جهت پایان اشغالگری و احیای حاکمیت ملی عراق به شمار آید.