۱. تکیه رژیم صهیونی بر نفوذ امنیتی و واکنش ملی ایران
در حمله اخیر رژیم صهیونی به ایران، ترور رهبران ارشد و دانشمندان هستهای و آسیب به تأسیسات هستهای با اتکا به رخنههای امنیتی داخلی انجام شد. با پیوستن ایالات متحده در مرحله نهایی، انتظار میرفت جمهوری اسلامی دچار فروپاشی شود، اما این حملات به جای تضعیف، اتحاد ملی را تقویت کرد و ملت ایران حول محور دولت برای دفاع از کشور صفآرایی کردند. جایگزینسازی سریع مقامات حذفشده و انسجام بیشتر سپاه پاسداران، نشاندهنده بازیابی سرزندگی و اقتدار ساختاری ایران بود.
بیشتر بدانید:
طرح ترور رهبران مقاومت عراق؛ شواهدي از نقشه رژيم صهيوني براي ايجاد خلأ سياسي
اعتراف نتانياهو به ترور دانشمندان ايراني: «ما چهرههاي برجستهتري را هدف گرفتیم»
۲. تأثیر حملات بر دیپلماسی و راهبرد امنیتی
در حالی که پیش از حمله، نشانههایی از امکان حل مسالمتآمیز اختلافات هستهای میان تهران و واشنگتن دیده میشد، حملات رژیم صهیونی و تشدید فشارها باعث شد ایران به دیپلماسی بدبینتر شود. مسئولان جمهوری اسلامی با اتکا به دستاوردهای دفاعی و پاسخ موشکی، راهبرد بازدارندگی و مقاومت را تنها راه مقابله با تجاوز میدانند. این وضعیت اعتماد به دیپلماسی را کاهش داده و زمینه را برای جنگ فرسایشی و تقویت محور مقاومت فراهم ساخته است.
۳. انفجار احساسات ملیگرایانه و تغییر فضای داخلی
افزایش حملات و هدف قرار گرفتن زیرساختها و شهروندان عادی، احساسات ملیگرایانه را در ایران شعلهور کرد. درخواست تخلیه تهران توسط ترامپ و مقامات رژیم صهیونی، واکنش شدید مردم را به همراه داشت و حتی مخالفان سنتی و زندانیان سیاسی سابق نیز به صف حامیان دفاع ملی پیوستند. این همبستگی ملی، دولت را قادر ساخت منابع بیشتری به نهادهای امنیتی و نظامی اختصاص دهد و برای یک درگیری طولانیمدت آماده شود.
۴. آینده مبهم دیپلماسی و بازدارندگی هستهای
حملات اخیر و ترور فرماندهان ارشد سپاه، اعتماد ایران به تضمینهای ایالات متحده را تضعیف کرده و مذاکرات را بیاعتبار ساخته است. اکنون تهران با تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به دنبال ابهام هستهای و فشار بر جامعه جهانی است، اما تمایلی به عبور از آستانه تولید سلاح هستهای ندارد تا از درگیری گستردهتر جلوگیری کند. در این شرایط، ایران آمادهباش خود را حفظ کرده و با ترکیب مقاومت و دیپلماسی، خطوط قرمز خود را روشن میسازد. درگیری با رژیم صهیونی نهتنها پایان نیافته، بلکه منطقه باید در آینده منتظر آشفتگیهای بیشتری باشد.