به گزارش پایگاه شبکه الکوثر، ۳۱ شهریور سالروز شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، به عنوان آغاز «هفته دفاع مقدس» نامگذاری شده است و از ۳۱ شهریور تا ۶ مهر ادامه دارد. رژیم بعث عراق با تصمیم و طرح قبلی و با هدف برانداختن نظام نوپای جمهوری اسلامی، جنگی تمامعیار را علیه ایران اسلامی آغاز کرد. صدام حسین رئیسجمهور وقت عراق با ظاهر شدن در برابر دوربینهای تلویزیون عراق با پاره کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، آغاز تجاوز رژیم بعثی به خاک ایران را اعلام کرد و مدعی شد طی چند روز میتواند تهران را فتح کند.
دوران دفاع مقدس، شرق و غرب در مقابل ایران
جنگی نابرابر در شرایطی به ایران تحمیل شد که از جانب استکبار جهانی بهویژه آمریکا تحت فشار شدیدی قرار داشت و در داخل کشور نیز جناحهای وابسته به غرب و شرق، با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی و ایجاد درگیریهای نظامی، در صدد تضعیف نظام بودند و نیروهای نظامی نیز به خاطر تبعات قهری انقلاب، هنوز مراحل بازسازی و ساماندهی را بهطور کامل پشت سر ننهاده بودند.
آمریکا برای به سازش کشاندن جمهوری اسلامی و در نهایت تسلیم آن، حمایت پنهان و آشکار خود را در کلیه زمینههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و ... از رژیم بعثی عراق به اجرا گذاشت. از سوی دیگر نیز ابرقدرت دیگر جهان یعنی شوروی که متحد عراق محسوب میشد، خصومتش را با نظام اسلامی که شعار «نه شرقی، نه غربی» را سرلوحه کار خود قرار داده بود و در جریان اشغال افغانستان توسط شوروی، این تجاوز را محکوم کرده بود، بیش از پیش نمود.
ارتش عراق که بر اساس محاسبات خود از وضعیت داخلی و خارجی ایران، فتح یکهفتهای تهران را در سر میپرورانید، در روزهای نخست تجاوز، بدون مانعی جدی در مرزها تا دروازههای اهواز و خرمشهر پیش تاخت. تحت چنین شرایطی امام خمینی(ره) به خروش آمد و ندای ملکوتیاش دلهای شیفتگان انقلاب و نظام را متوجه دفاع از کیان جمهوری اسلامی کرد؛ بهطوری که نیروهای مردمی بدون امکانات و تجهیزات و حتی آموزشهای نظامی به مقاومت پرداختند.
علیرغم کارشکنیهای رئیسجمهور وقت بنیصدر، دفاع مقدس مردم مسلمان و انقلابی ایران شکل گرفت و نیروهای جوان و شهادت طلب به جبههها شتافتند. پس از شکلگیری اتحاد و انسجام در میان نیروهای انقلابی و طرد نیروهای وابسته، حماسهای مقدس شکل گرفت که در تاریخ ایران اسلامی بیسابقه بود. حماسه دفاع مقدسی که برکات و دستاوردهای بینهایتی را برای ملت ایران به ارمغان آورد. جهاد و شهادت مردمان باایمان و مخلص این سرزمین، ستونهای نظام اسلامی را تا مدتها مستحکم کرد.
ویژگیهای دفاع مقدس
۱) دفاعی بودن
بیتردید، مقدسترین جهاد، جهادی است که به عنوان دفاع از حقوق انسانی صورت گرفته باشد. در جنگ تحمیلی، رژیم بعث عراق، جنگی ناخواسته را به کشور ما تحمیل کرد و با نادیده گرفتن استقلال سرزمین ما به ایران اسلامی تجاوز کرد. از اینرو، مردم غیرتمند ایران، در دفاعی مقدس، از حق خود که دفاع از استقلال سرزمین و هویت دینی - ملی خود بود، دفاع کردند.
۲) معنویت جبهههای جنگ و دفاع مقدس
از جلوههای معنویت در دفاع مقدس، حالت تضرع، استغاثه و راز و نیاز عارفانه رزمندگان اسلام بوده است. دفاع مقدس، فرصت نمایش خالصانهترین و زیباترین مناجاتها و دعاها را پدید آورد. در کنار نماز و قرآن، دعا وسیله دیگری بود که یاد خدا را در دل رزمندگان زنده نگاه میداشت، به آنان قدرت روحی میبخشید و تحمل سختیهای نبرد را برای آنان آسانتر میساخت.
۳) استقامت رزمندگان و فرماندهان در نبرد
فرماندهان در سخنان خود درباره دفاع مقدس، به پایداری و مقاومت رزمندگان در عملیاتهای مختلف اشاره کردهاند و آن را از علتهای پیروزی لشکر اسلام برشمردهاند. سردار شهید «مهدی زینالدین»، درباره مقاومت و ایستادگی و تأثیر آن در پیروزی میگوید: «تنها کسانی که در صحنه نبرد راست قامتانند که به خداوند اتکال نمایند و با توکل بر او پیش بتازند. نه در سختیها و نه در پیروزیها، در هیچ کجا از یاد او غافل نشوند و محکم و مقاوم چون کوه بایستند و دشمن را از پای درآورند و این صفت فقط مخصوص رزمندگان اسلام است. در هیچ کجای دنیا آن کسانی که اعتقاد به خداوند و اعتقاد به معاد و روز قیامت ندارند، نمیتوانند دارای چنین مقاومت و ایستادگی باشند. رمز پیروزی صحنه نبرد، مقاومت و ایستادگی است.»
۴) شجاعت فرماندهان در دوران دفاع مقدس
شجاعت فرماندهان در دوران هشت سال دفاع مقدس، مثالزدنی بود. یکی از رزمندگان، از شجاعت سردار شهید «مهدی باکری» در "عملیات فتحالمبین" چنین سخن میگوید: «شب عملیات، هفت ساعت راه باید میرفتیم تا به منطقه میرسیدیم و دشمن را غافلگیر میکردیم. حدود شش ساعت راه رفته بودیم که یکدفعه متوجه شدیم راه را گم کردهایم. به شدت مضطرب شده بودیم. با چند نفر به جلو رفتیم تا راه را پیدا کنیم. من متوجه شدم یک نفر از جلو میآید. با خود گفتم حتما دشمن است. صدا کردم، کیستی؟ گفت: من باکری هستم، فورا به عقب برگرد و نیروها را بیاور. شاید کسی باور نمیکرد او جلوتر از ما رفته، دشمن را دور زده و آمده بود ما را هم ببرد. بعد به ما گفت: نترسید، همه نیروهای دشمن خواب هستند.»
۵) بزرگواری و مروّت در حال قدرت
از نمونههای بزرگواری رزمندگان در دفاع مقدس، خودداری از بمباران و گلوله باران مناطق مسکونی عراق بود. خلبانان و نیروهای توپخانه میتوانستند مناطق مسکونی را به عنوان مقابله بهمثل ناامن سازند و دشمن را با مشکلی جدی روبهرو کنند، ولی پایبندی به ارزشهای اخلاقی، سبب میشد در طول هشت سال دفاع مقدس هیچگاه از این حربه استفاده نکنند.
۶) بیاعتنایی به دنیا
از ارزشهایی که رزمندگان اسلام در دفاع مقدس بدان متصف بودند، بیاعتنایی به دنیا و مظاهر فریبنده آن است. رزمندگان اسلام در دوران نوجوانی و جوانی و اوان ظهور خواستههای بیشمار مادی، به همه لذتهای دلفریب دنیا پشت پا زدند و حضور در جبهه و دفاع از میهن و نظام اسلامی را برتر دیدند. بیگمان، بدون دلبریدن از دنیا و دل بستن به آخرت، رزمندگان هیچگاه توفیق آفرینش حماسههای سترگ و ماندگار دفاع مقدس را نمییافتند.
۷) شهادتطلبی رزمندگان در دفاع مقدس
از عوامل پیروزیآفرین در صحنه نبرد، خطرها را به جان خریدن و به پیشواز مرگ سرخ رفتن است. ترس از مرگ و اشتیاق به زنده ماندن، با روح جنگجویی و رزمندگی ناسازگار است. یکی از ارزشهایی که رزمندگان اسلام با تکیه بر آن توانستند پیروزیهای بزرگی را برای جبهه حق به ارمغان آورند، شهادتطلبی است. رزمندگان اسلام از آنجا که دفاع در برابر تهاجم بعثیان را مقدس میدانستند و کشته شدن در این راه را برای خود، مرگی سعادتآفرین و افتخارآمیز ارزیابی میکردند، نه تنها از دادن جان دریغ نمیورزیدند که شیفته آن بودند. شهادتطلبی رزمندگان اسلام به عنوان عامل مؤثر معنوی، از امتیازهای جبهه حق در برابر جبهه باطل بود.
۸۰ کشور تجهیزکننده صدام در جنگ با ایران
هنگامی که عراق در شهریور ۱۳۵۹ حمله به ایران را آغاز کرد، شرایط دو کشور با یکدیگر کاملا متفاوت بود؛ با آغاز جنگ، ایران از هرگونه حمایت خارجی بینصیب بود ولی رژیم بعثی عراق با پشتیبانیهای جهانی وارد جنگ با ایران شده بود و کشورهای متعدد غربی و عربی به صدام هواپیما و امکانات راداری و پدافندی میدادند و مدرنترین وسایل و تجهیزات را در اختیارش میگذاشتند. علاوهبر این کمکهای نظامی، انواع کمکهای اقتصادی نیز عراق را پوشش میداد.
الف) حامیان غربی
با شروع حملهی عراق به ایران، در حالی که بیش از ۸۰ کشور بهصورت رسمی و غیررسمی عراق را یاری میدادند، جمهوری اسلامی ایران حتی از داشتن حق خرید سیم خاردار که یک وسیله غیرنظامی محسوب میشد، محروم بود.
آمریکا که در جنگ عراق با ایران اصلیترین حامی صدام به شمار میآمد، دو هدف را دنبال میکرد: هدف کوتاهمدت آمریکا، آزادسازی گروگانهای خود پس از حمله ناکام به طبس و کودتای نوژه بود و دیگر اینکه آمریکا به دنبال مهار انقلاب اسلامی و جلوگیری از صدور انقلاب بود. «برژینسکی» مشاور امنیتی کارتر، شروع جنگ منطقهای علیه ایران را راهحل مناسبی برای جلوگیری از صدور انقلاب دانست و عنوان کرد که «آمریکا در مقابله با انقلاب ایران باید تقویت دولتهایی را که توان انجام عملیات نظامی علیه رژیم ایران را دارا هستند، مورد توجه قرار دهد.» لذا او در یک ملاقات سری با صدام این باور را در وی به وجود آورد که آمریکا به طور تمامقد حامی عراق است.
«گری سیک» عضو شورای امنیت ملی دولت آمریکا در زمان جیمی کارتر معتقد بود، پس از واقعه گروگانگیری در تهران، دیدگاه بسیار غالبی در آمریکا و بهویژه از طرف شخص برژینسکی (مشاور امنیت ملی رئیسجمهور) وجود داشت که ایران را باید بهطور همهجانبه تنبیه کرد. بیانیههای عمومی که او صادر میکرد، بر این مضمون تاکید داشتند که آمریکا مانعی بر سر تحرکات عراق بر ضد ایران نمیبیند.
علاوه بر این، اسناد مختلفی از کمکهای اطلاعاتی دولت رونالد ریگان به عراق وجود دارد. تنها ۸ روز پس از آغاز تهاجم صدام حسین به خاک ایران، ۵ هواپیمای شناسایی آواکس متعلق به نیروی هوایی آمریکا برای شناسایی عملیاتهای هوایی ایران و اطلاعرسانی آنها به ارتش عراق، تحویل دولت عربستان سعودی شد. در همین راستا سازمان سیا هم از ابتدای جنگ تصاویر هوایی ماهوارهای از مواضع نیروهای نظامی و تاسیسات نفتی ایران را در اختیار رژیم بعث عراق قرار میداد.
تجهیز نظامی، تنها یک بعد از حمایت آمریکا از صدام در طول جنگ محسوب میشود. علاوه بر این، دولت ایالات متحده آمریکا، اعتباری به مبلغ ۸۴۰ میلیون دلار برای واردات مواد غذایی در اختیار عراق قرار داد تا در ادامه جنگ، اذهان داخلی عراق برضد جنگ با ایران تحریک نشود. همچنین از سوی آمریکا وامی به مبلغ یک میلیارد دلار برای خرید و بهکارگیری توانایی ساخت سلاح به عراق واگذار شد.
خارج کردن عراق از لیست کشورهای حامی تروریسم، اقدام دیگری بود که به تجهیز تسلیحاتی عراق کمک کرد. علاوه بر این، آمریکا عربستان را تشویق کرد تا با کاهش قیمت نفت، ایران را از مهمترین منبع درآمد برای تأمین هزینههای جنگ، محروم کند.
در طول جنگ، صدام با دریافت بیشاز ۶۰ میلیارد دلار از رژیمهای غربی، نیازهای مالی اقتصاد وابسته خویش را تامین میکرد. آمریکا علاوه بر تجهیز عراق، با کارشکنی تلاشهایی را در جهت محکومیت ایران در سازمانهای بینالمللی و جلوگیری از انتقال صحبتهای بهحق مسئولین ایرانی به دیگر کشورها و سازمانهای بینالمللی انجام میداد.حمایت دول غربی و در راس آنها آمریکا از صدام، موجب شعلهور شدن آتش جنگ میشد.
آمار تجهیزات و حامیان صدام در جنگ هم به خوبی بازگوکننده نابرابری در جنگ است. به عنوان مثال در آستانه بازپسگیری «فاو» در اردیبهشت ۱۳۶۷، ارتش عراق حدود ۵۰۰۰ دستگاه تانک، ۴۵۰۰ نفربر زرهی، ۵۵۰۰ عراده توپ، ۴۲۰ فروند هلیکوپتر و ۷۲۰ فروند هواپیمای جنگنده و بمبافکن آماده برای عملیات در اختیار داشت.
این خیل عظیم سیستمهای تسلیحاتی، با حداقل ۳۰۰ فروند موشک زمین به زمین اسکاد بی، ساخت شوروی تجدید ساختار شده توسط آلمانها و مقادیر زیادی مهمات شیمیایی صادراتی آمریکایی - اروپایی تکمیل میشد. حکومت بغداد با کسب این مقادیر عظیم از جنگافزارهای مدرن متعارف و غیرمتعارف، توانست استعداد نیروهای زمینی ارتش خود را از ۲۷ لشگر در سال ۱۳۶۵، به ۵۰ لشکر در سال ۱۳۶۸، افزایش دهد.
علاوهبر آمریکا، برزیل، انگلیس و آرژانتین نیز که در صنعت نظامی تقریبا پیشرفته بودند، تسلیحاتی را در اختیار عراق قرار میدادند. ایتالیا و بلژیک با ارسال موشکهای پیشرفته ضدزره و کمک به عراق در ساخت توپخانه دوربرد و بخشهای دیگر ارتش این کشور، از جمله حامیان عراق بودند.
فرانسه گرچه در ابتدا اعلام بیطرفی کرد، اما وجود برخی از منابع و آمارها نشان میدهد که این کشور ۷/۴ میلیارد دلار کمک مالی در اختیار رژیم بغداد قرار داد. همچنین به منظور تجهیز صدام، هواپیماهای سوپر اتاندارد و موشکهای لیزری که از آخرین دستاوردهای صنعت نظامی فرانسه بود، در اختیار ارتش عراق قرار گرفت. بحث در هیأت دولت فرانسه درباره امکان حمایت از دستیابی محدود عراق به سلاح هستهای در جنگ نیز دلیلی دیگر بر حمایت فرانسه از صدام بود. آلمان نیز از دیگر کشورهایی بود که با ارسال مواد شیمیایی به یاری صدام شتافت به طوری که عراق را قادر ساخت تا ۶۰۰۰ تن بمب شیمیایی علیه ایران به کار گیرد.
اما عجیبترین اتفاق قرن، همسویی شرق و غرب در جنگ بین عراق و ایران بود. با آغاز هجوم عراق به ایران، آمریکا و شوروی که پس از جنگ دوم جهانی درگیر جنگ سرد با یکدیگر بودند در صف حامیان صدام قرار گرفتند. در این بین شوروی نیز همچون آمریکا انواع کمکهای تسلیحاتی، نظامی و مالی به صدام را جزو برنامههای خود قرار داد.
پیشرفتهترین هواپیماهای جنگی، بالگرد، تانک و سلاحهای دیگر از جمله تسلیحاتی بود که شوروی به عراق ارسال کرد. علاوه بر این فرماندهان ارتش شوروی با حضور در بغداد، آموزشهای لازم را به ارتش عراق ارائه میدادند. حدود ۸۵ درصد تجهیزات استفاده شده از سوی عراق در حمله به ایران، ساخت کشور شوروی بود. بیش از ۴۰۰ تانک تی ۵۵، ۳۰۰ موشک زمین به زمین اسکاد بی، هزار تانک تی ۶۲، بیش از ۵۰۰ تانک پیشرفته تی ۷۲ و نزدیک به ۲۰۰ فروند انواع هواپیماهای میگ تنها بخشی از کمکهای شوروی سابق به عراق در جنگ با ایران بوده است.
در کنار کمکهای مستقیم نظامی، دولت عراق برای توسعه برنامه موشکی بالستیک خود توانست کارشناسان موشکی شوروی را به خاک عراق دعوت کند. حضور این کارشناسان گرچه هیچگاه به تکنولوژی ساخت موشکهای بالستیک منجر نشد، اما نشانه روشنی از پشتیبانی همهجانبه شوروی از عراق است. البته علاوه بر فهرست فوق باید کشورهایی چون سوئیس، سوئد، لهستان، یوگسلاوی، چین، رومانی، ایتالیا، سنگاپور و ... را نیز به حامیان صدام اضافه کرد.
همچنین باید اشاره کرد که روال حمایت غرب و شرق از صدام، تنها به دوران جنگ عراق و ایران محدود نشد و پس از پایان جنگ هم این روند ادامه یافت. عراق افتخار ژاندارمی منطقه، یعنی همان عنوانی که پیش از انقلاب ایران محمدرضا شاه در اختیار داشت را کسب کرد.
در این میان همانگونه که گفته شد براساس اسناد معتبر، انگلیس و آمریکا بیشترین نقش را در تجهیز صدام پس از جنگ ایران و عراق داشتهاند. «هیتی» معاون وزیر دفاع بریتانیا در این رابطه چنین میگوید: «تمام تلاشمان را به خرج دادیم تا رابطه را گرم نگه داریم. طی جنگ هشت ساله صدام علیه رژیم تهران، به طور متوسط هر سال ۴۰ خلبان نظامی عراقی در پایگاه نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا، آموزش میدیدند و شرکتهای خصوصی نظیر هواپیمایی C.S.I هم بر این دورهها نظارت داشتند.»
ب) حامیان عربی
در طول سالهای جنگ، کشورهای عربی منطقه با نام نهادن صدام به عنوان «سردار و فاتح قادسیه»، «افتخار عرب» و «صلاحالدین ایوبی زمان» میلیاردها دلار کمک بلاعوض به حکومت صدام و رژیم وی کردند. یکی از فرماندهان جنگ در همین رابطه میگوید: «در بسیاری از عملیاتها نظیر خیبر، والفجر ۸ و کربلای ۵، حقیقتاً ماشین نظامی عراق از هم پاشیده شد؛ اما به چند ماه نمیکشید که صدام پس از هر کدام از این عملیاتها، با امکانات بیشتر و جدیدتر وارد منطقه میشد. این مسأله حاصل نمیشد جز با پول عربهای منطقه و حمایتهای غرب و شرق».
لذا به روشنی میتوان گفت که کشورهای عربی با دارا بودن ذخایر عظیم نفت، حامی مالی عراق محسوب میشدند. خود صدام حسین پس از دستگیری، طی یک بازجویی در فوریه ۲۰۰۴ میلادی اعتراف کرد که بسیاری از کشورهای عربی در طول جنگ عراق را از لحاظ مالی مورد حمایت و پشتیبانی قرار میدادند.
اصلیترین حامی عربی عراق در ابتدا اردن بود. اردن که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابطه حسنهای با ایران نداشت، روابط بسیار نزدیکی با عراق برقرار کرده بود. پس از کنفرانس سران کشورهای عربی در بغداد و تونس، روابط بین عراق و اردن روز به روز نزدیکتر و عمیقتر شد تا آنجا که ملک حسین صراحتا به نفع عراق و علیه ایران موضعگیری کرده و با کمکهای سیاسی، اقتصادی و نظامی فراوان از جمله اعطای وامهای چند میلیون دلاری به عراق، حمایت و پشتیبانیاش را از این کشور اعلام کرد.
روزنامه «گاردین» چاپ انگلستان به نقل از منابع فلسطینی در بیروت به چاپ کیهان در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۵۹ مینویسد: «ملک حسین پادشاه اردن، حدود پنج هزار از نیروهای خود را به عراق اعزام داشته تا وظایف امنیت داخلی را به عهده بگیرند تا سربازان عراقی برای رفتن به جبهه جنگ با ایران آزاد باشند.» این روزنامه همچنین خاطر نشان کرد که ملک حسین اولین رهبر یک کشور عربی بود که در جنگ ایران و عراق به طرفداری از عراق برخاست تا جایی که در جریان عملیات بیت المقدس، تعدادی از داوطلبان اردنی ارتش عراق نیز به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند.
علاوه بر این ملک حسین به طور متناوب با صدام دیدار میکرد و ضمن اعلام حمایت از وی، حامل پیامهای آمریکا به بغداد بود. بندر عقبه این کشور در ساحل دریای سرخ برای ارسال کمک های تسلیحاتی غرب به عراق به این منظور اختصاص یافت و سیل کمکها روانه عراق شد. همچنین تعداد چهل هزار سرباز مسلح اردنی به دستور ملک حسین در مرز اردن با عراق مستقر شدند تا به جبهههای جنگ علیه ایران عزیمت کنند.
در طول جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، تنها سیستم حمل و نقل به عراق از طریق اردن صورت میگرفت. در این چهارچوب شبکه حمل و نقل وسیعی بین دو کشور ایجاد شد. به علاوه ملک حسین که نظامیان اردن را برای سرکوبی مردم مسلمان ایران به عراق گسیل داشته بود، در نطقی اظهار داشت: «اگر ضرورت ایجاب کند نیروهای بیشتری را به عراق اعزام خواهیم کرد.»
بی شک تنها توجه به گوشههای از اظهارات ملک حسین در جریان برگزاری جلسه عادی کابینه اردن در فروردین ۱۳۵۹ موضع آن کشور را در قبال جنگ در حال وقوع بین ایران و عراق، نشان میداد: «وظیفه اعراب است که برای وحدت خود و جلوگیری از سرایت خطرات، هرکجا که باشد همکاری کنند، ما وظیفه داریم که جهان اسلام را آرام و قرین همبستگی داشته باشیم؛ ما به عنوان کشوری عربی نباید اجازه دهیم هیچگونه تجاوزی از هر مصدری که باشد به هیچ جزئی از خاک عراق صورت گیرد.»
علاوه بر اردن، کویت نیز جزو حامیان عربی صدام محسوب میشد. این کشور نه تنها خاک و پایگاه هوایی خود را در اختیار عراق گذاشت بلکه ۱۴ میلیارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و این علاوه بر نفتی است که کویت برای عراق صادر میکرد. «شیخ الصباح» یکی از سفرای وقت کویت در آمریکا، در رابطه با میزان این کمکها عنوان کرده بود: «کویت چهارده میلیارد دلار کمک نقدی و بیش از شانزده میلیارد دلار از طریق کمکهای خدماتی و غیره به ماشین جنگی عراق مساعدت کرده است.»
علاوه بر این دو کشور، امارات عربی یک میلیارد دلار و قطر پانصد میلیون دلار تا اواخر سال ۱۹۸۱ میلادی به عراق کمک کردند. کویت و عربستان همچنین به منظور حمایت مالی از عراق توافق کردند تا از سال ١٩٨٢ عایدات صدور نفت از منطقه بیطرف روزانه ٣٠٠ الی ٣٥٠ هزار بشکه به حساب عراق ریخته شود.
حامی دیگر صدام در منطقه یعنی عربستان که در این دوران ارتباط ویژهای با آمریکا برقرار کرده بود با کاستن از قیمت نفت، تنها منبع درآمد ایران را به حداقل رساند. به علاوه مقامات عربستان مرتب با صدام ارتباط برقرار کرده و او را دلگرم میکردند. برای نمونه، ملک خالد، پادشاه وقت سعودی، در گفتوگویی تلفنی با صدام در ۲۵ سپتامبر سال ۱۹۸۰، حمایت کشورش از عراق را اعلام کرد. بدین ترتیب عربستان را باید جدیترین حامی عربی عراق در دوران جنگ محسوب کرد به طوری که از مجموع کمکهای مالی هفتاد میلیارد دلاری کشورهای حوزهی خلیج فارس به عراق در زمان جنگ با ایران، بیش از سی میلیارد دلار سهم عربستان بود.
مصر را نیز میبایست جزو حامیان عربی صدام به شمار آورد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مصر با پناه دادن به محمدرضا پهلوی خود را در مقابل انقلاب ایران قرار داد. سیاست حمایت از عراق در جنگ علیه ایران، پس از انور سادات، بر عهده حسنی مبارک قرار گرفت. در طول دهه ۸۰ حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر معادل ۵/۳ میلیارد دلار موشک و تسلیحات در اختیار صدام قرار داد.
سودان نیز در اواسط دی ماه ۶۱ صدها تن از سربازان ارتش خود را به جبهههای جنگ علیه ایران اعزام کرد. همچنین به دستور جعفر نِمیری رئیس جمهور سودان در شهر خارطوم پایتخت این کشور و پارهای از شهرهای دیگر دفاتری جهت ثبتنام برای اعزام نیرو به جبهههای جنگ علیه ایران دائر شد. جعفر نمیری در مصاحبه با مجله الیوسف چاپ قاهره اذعان داشت که اعزام نیرو به عراق طبق تصمیمات کنفرانس سران عرب صورت گرفته است.
لیبی نیز گرچه در ابتدای جنگ خود را حامی ایران معرفی کرد اما پس از مدتی با تغییر رویه، در جمع متحدان عراق قرار گرفت. اما دولت یمن از همان ابتدا خود را همسو با عراق معرفی کرد. سرلشکر وفیق السامرایی مسئول اسبق بخش ایران در استخبارات عراق در این رابطه اظهار داشت: «در جهت کمک به عراق، یمن تیپ پیاده العروبه را به عراق فرستاده بود. اردن نیز نیروی الیرموک را به عراق گسیل داشت و سودان داوطلبانی را اعزام کرد که در جبهه شرقی رودخانه میسان در خط مقدم جبهه فعالیت میکردند.»
علاوه بر کشورهایی که در بالا از آنها نام برده شد میتوان به کشورهایی چون بحرین، عمان، مراکش، الجزایر و سومالی نیز به عنوان حامیان صدام اشاره کرد. در پایان باید اشاره کرد یکی از دلایلی که کشورهای عربی را علیه ایران تحریک کرد واهمه آنها از سرایت انقلابی مشابه انقلاب ایران به آن کشورها بود. لذا این کشورها با تجهیز عراق درصدد مبارزه با انقلاب نوپای ایران و جلوگیری از صدور آن به کشورهای منطقه برخاستند ولی نقشه شوم آنها نتوانست مانع از صدور انقلاب اسلامی ایران شود، به طوری که اکنون شاهد بیداری اسلامی با الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران در منطقه هستیم.
ویژههای الکوثر را اینجا دنبال کنید.
برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید.
یک شنبه 1 مهر 1403 - 11:39:20