به گزارش پایگاه شبکه الکوثر، در حالی که عبدالرحمن حمد دانش آموز دبیرستانی در حال بازگشت از مدرسه به خانهاش بود، یک نظامی صهیونیست به او تیراندازی کرد، حمد که از ناحیه شکم هدف تیراندازی قرار گرفته بود، بلافاصله به شهادت رسید، پس از مرگش وصیتنامهای که او یک سال و نیم قبل برای خانوادهاش نوشته بود، پیدا شد.
در واقع این روزها و پس از جنگ تجاوزکارانه رژیم اشغالگر علیه باریکه غزه، تعداد نوجوانان فلسطینی در کرانه باختری که وصیتنامه خود را مینویسند، افزایش یافته است.
وصیتنامه عبدالرحمن: برای من ناراحت نباشید؛ نمیخواهم کسی غمگین باشد
عبدالرحمن در وصیتنامه خود نوشته بود: "مرا در سردخانه قرار ندهید، فورا مرا دفن کنید، فقط خاطرات خوبم را به یاد آورید و برای من ناراحت نباشید. نمیخواهم کسی غمگین باشد."
عبدالرحمن در حال بازگشت از مدرسه بود که هدف تیراندازی قرار گرفت. او در صدد انجام عملیاتی علیه صهیونیستها نبود. بلکه او فقط دانشآموزی بود که فکرش درگیر درسهای مدرسه بود. با اینحال عبدالرحمن وصیتنامه خود را نوشته بود!
وصیتنامه دیگری در وبسایتها و فضای مجازی به صورت گسترده منتشر شد، این وصیتنامه متعلق به دختربچه ۷ ساله فلسطینی در باریکه غزه بود که در حمله موشکی به بیمارستان المعمدانی شهید شد.
وصیتنامه هیا: کفشهایم را به فقرا بدهید البته بعد از شستن آنها!
نام این دختر «هیا» بود و وصیتنامهاش را در دفتر مشق خود نوشته بود. او نامهایی را که در این وصیتنامه آورده با قلب و گل تزئین کرده بود.
هیا در وصیتنامهاش بیشترین سهم از "ثروت" خود را به مادرش اختصاص داده بود یعنی ۴۵ شِکِل. و بقیه پسانداز خود را بین بقیه اعضای خانواده تقسیم کرد. ۵ شِکِل برای زینه، ۵ شِکِل برای هاشم، ۵ شِکِل برای مادربزرگ، ۵ شِکِل برای خاله مریم، ۵ شِکِل برای دایی عبود و ۵ شِکِل برای دایی اسامه. او همچنین وصیت کرد که کفشهایش را به فقرا ببخشند البته بعد از شستن آنها.
نوجوان دیگری از نابلس که فقط ۱۶ سال داشت، او نیز وصیتنامه خود را نوشته بود. «غیث» مانند عبدالرحمن در حال بازگشت از مدرسه نبود. او فقط بر پشت بام خانهاش یورش شهرکنشینان تحت حمایت نظامیان اشغالگر به منطقه قبر یوسف را نگاه میکرد که از ناحیه سر هدف گلوله تک تیرانداز صهیونیست قرار گرفت. پدر غیث با صدایی بغضآلود میگوید: نمیدانم چطور سرباز اسرائیلی دلش آمد سر پسرم را با آن گلوله منفجر کند.
وصیتنامه غیث: صفحه من در فضای مجازی را نبندید تا مردم همیشه مرا به یاد آورند
غیث وصیت کرده بود که جسدش را در سردخانه قرار ندهند زیرا آنجا بسیار سرد است و او را در قبرستان کودکان دفن کنند تا احساس تنهایی نکند. او همچنین وصیت کرد که صفحاتش در شبکههای اجتماعی باز بماند تا مردم همواره او را به یاد آورند.
همه ما نمی دانیم چه زمان و چگونه از این دنیا خواهیم رفت؛ بهجز جوانان فلسطینی که تمام احتمالات نشان میدهد مرگ آنها با گلوله رژیم صهیونیستی است که از بدو تاسیس تاکنون، نسلکشی فلسطینیان را در سر میپروراند. رژیمی که هر روز فلسطینیان را هدف میگیرد یا به صورت فردی به بهانههای مختلف و یا به صورت دستهجمعی که نظیر آن را در حال حاضر در باریکه غزه مشاهده میکنیم و مانند روز روشن است که این جنگ، برای نسلکشی فلسطینیهاست.
سال گذشته «آدم عیاد» و «عمرو الخمور» دو نوجوان از اردوگاه الدهیشه به دست نظامیان صهیونیست به شهادت رسیدند.
روزنامه القدس که گزارشی درباره این دو شهید تهیه کرده بود، در این باره نوشت: وصیتنامه این دو نوجوان در جیب پیراهن خونین آنها پس از مرگ کشف شد.
وصیتنامه آنها چه بود؟ آیا این مهم است؟ آنچه که مهمتر است آن است که بدانیم در حالی که تمام نوجوانان دنیا وقت خود را با سرکشی، کسب تجربه و شناخت خود و لذت از جوانی سپری میکنند، نوجوانان فلسطینی وقت خود را با پیشبینی مرگ خود میگذرانند و نام خود را بر روی دستان خود مینویسند تا در صورتیکه موشک اسرائیلی اجساد آنها را تکهتکه کرد، بتوان آنها را شناسایی کرد.
نوجوانان فلسطینی شهادت خود را در هر لحظه و به هر دلیلی حتی اگر صرف عبور از خیابان باشد، پیشبینی میکنند؛ آنها هدف تکتیرانداز صهیونیست قرار میگیرند کسی که از سرزمینهای دوردست به سرزمین آنها آمده است و تنها ماموریت او خاموشکردن صدای هر فلسطینی است که میگوید "اینجا سرزمین من است"؛ حتی اگر این صدا بسیار آهسته و یا حتی در حد یک نگاه باشد!
ضحی شمس ـ العربی الجدید
ویژههای الکوثر را اینجا دنبال کنید.
برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید.
یک شنبه 6 اسفند 1402 - 20:40:40